داستان های خانه اسرارآمیز شماره 50 لندن
مکان های اسرارآمیز زیادی در دنیا وجود دارند که اتفاقات عجیب و غریب و غیر قابل توجیهی در آن ها رخ می دهد. بناها و ساختمان هایی که رازهای نهفته و شگفت انگیزی دارند و هنوز دلیلی برای آن ها پیدا نشده است. حتی دانشمندان نیز در بیان توضیحی برای این رخدادها ناتوان مانده اند. یکی از این بناها، خانه شماره 50 لندن می باشد که در ادامه داستان های خانه اسرارآمیز لندن را باهم می خوانیم.
خانه شماره 50 لندن
مِی فر (Mayfair) یکی از بهترین محله های شهر لندن است که در کنار پارک لاین و در شرق هاید پارک قرار گرفته است. هتل های مجلل، شرکت تجاری بزرگ، سفارت خانه ها و مکان های مهم دیگری در این محله وجود دارند و اغلب ثروتمندان و افراد معروف این کشور نیز در این محله ساکن هستند. از این رو مِی فر به عنوان گران ترین بخش لندن شناخته می شود.
در مرکز این محله ی ثروتمند، میدانی با نام براکلی وجود دارد که خانه ای اسرار آمیز در آن قرار گرفته است. خانه شماره 50 لندن رازی را در دل خود جای داده که بعد از گذشت 200 سال هنوز توضیح و دلیل قانع کننده ای برای آن پیدا نشده است. این راز، دلهره و ترس زیادی را در میان افراد ایجاد کرده است. خانه شماره ی 50 لندن یک ساختمان چهار طبقه است که در سال 1740 توسط شخصی با نام ویلیام کنت ساخته شد. افراد زیادی از جمله وینستون چرچیل برای مدتی در این خانه زندگی می کردند، اما هریک از آن ها پس از مدتی این خانه را ترک کرده و رفتند. اما چرا؟
موجود ناشناخته ی خانه اسرارآمیز لندن
موجود ناشناخته ای در این خانه زندگی می کند که تا بحال ماهیت آن برای کسی مشخص نشده است. بر اساس مشاهدات، این موجود بی نام، چیزی شبیه به هشت پا می باشد که شکلی نافرم داشته و به مایعی چسبناک می ماند. این موجود طوسی رنگ بوده و پس از ظاهر شدن حرکت می کند وصداهای عجیب و غریبی از خود در می آورد. موجود ناشناخته به مدت 200 سال است که در طبقه ی دوم این ساختمان زندگی می کند و هرکسی که پایش را در این ساختمان می گذارد، می کشد و اگر خیلی خوش شانس باشند، می توانند جان سالم به در برده و فرار کنند. هیچ نشانی از چگونگی کشته شدن افراد وجود ندارد و موجود ناشناخته نیز بعد از آن ناپدید می گردد. در ادامه داستان هایی از به قتل رسیدن افراد در این خانه و نشانه هایی که افراد خوش شانس تعریف کرده اند، می پردازیم. با ما در خواندن این داستان های جالب و شگفت انگیز همراه باشید.
داستان های خانه شماره 50 لندن: روبرت واروبویس، دانشجوی هلندی
یکی دیگر از داستان های خانه اسرارآمیز لندن متعلق است به روبرت واروبویس، یک دانشجوی 20 ساله ی هلندی بود که در سال 1840 برای نشان دادن شجاعت خود، وارد این خانه شد. ماجرا از این قرار بود که روبرت به همراه تعدادی از دوستان خود از کنار این خانه عبور می کردند. با توجه به این که آن ها داستان اسرار آمیز بودن این خانه را شنیده بودند، به روبرت پیشنهاد ورود به آن را دادند و از وی خواستند تا برای این که شهامت خود را ثابت کند، یک شب را در این خانه سپری کند. روبرت، پیشنهاد دوستانش را پذیرفت و پس از صحبت کردن با صاحبخانه، او را راضی کرد که شب را در طبقه دوم ساختمان بماند. صاحب خانه پس از گفتگوی زیاد، پیشنهاد وی را به دو شرط پذیرفت. اول این که روبرت باید به همراه خود یک اسلحه داشته باشد و اگر اتفاق غیر معمولی افتاد، با یک زنگ صاحبخانه را مطلع سازد. اتاق صاحبخانه دقیقا در زیر اتاق روبرت بود و می توانست با شنیدن صدای زنگ به سرعت خود را به او برساند. پس از نیمه شب، صاحبخانه به اتاق خود رفت و روبرت را تنها گذاشت. پس از 45 دقیقه او صدای زنگ را شنید و در همین زمان صدای شکسته شدن زنگ و شلیک گلوله به گوش رسید. وقتی صاحبخانه به سرعت به اتاق روبرت رفت، تنها یک چیز غیر معمول قرار داشت. روبرت با حالت ترسیده ای در گوشه ای اتاق ایستاده بود و اسلحه نیز در دستان او قرار داشت.
داستان های خانه اسرارآمیز لندن: رابرت مارتین و ادوارد بلاندن، دو دریا نورد
داستان دیگر مربوط به 50 سال پس از ورود روبرت واروبویس به خانه می باشد. رابرت مارتین و ادوارد بلاندن دو دریا نورد بودند که چند روزی را برای استراحت در لندن می گذراندند. آن ها از روی کنجکاوی به سمت خانه شماره 50 رفته و وارد طبقه ی دوم آن شدند. در این زمان کسی در این خانه زندگی نمی کرد. بلاندن پس از ورود به طبقه ی دوم، حسی عجیبی پیدا کرد و آن را با مارتین در میان گذاشت. حسی که در مورد آن هیچ چیز نمی دانست. آن ها خیلی زود خوابیدند، اما حدود یک ساعت بعد از نیمه شب با صدای وحشتناکی از خواب بیدار شدند. در باز شده بود و موجودی عجیب در جلوی در، در حال خزیدن بود. یک موجود ناشناخته به رنگ طوسی! این تنها چیزی بود که آن ها دیده بودند. بلاندن و مارتین به شدت ترسیده بودند و هیچ راه فراری نداشتند. در همین لحظه بلاندن تفنگی را در نزدیکی پنجره مشاهده کرد و به سمت آن رفت. در این هنگام موجود بی نام به سمت بلاندن حمله ور شد و مارتین نیز از فرصت استفاده کرده و فرار کرد. مارتین از خانه خارج شد و پلیس را خبر کرد. وقتی پلیس ها به خانه رسیدند، هیچ موجودی در آن جا دیده نمیشد. تنها جسد بلاندن مشاهده شده بود که حالت صورتش کاملا شبیه به واروبویس، دانشجوی هلندی بود. گزارش پلیس حاکی از آن بود که بلاندن از پنجره به سمت پایین پریده یا افتاده است.
داستان های خانه شماره 50 لندن: توماس لیتلتون
توماس لیتلتون شخص دیگری است که این موجود را در خانه اسرارآمیز لندن دیده است. بر اساس گفته های وی، زمانی که خود را برای خواب آماده می کرده است، موجودی عجیب را مشاهده کرده که وارد اتاق می شود. او با خونسردی کامل اسلحه ی خود را به سمت او نشانه گرفت و شلیک کرد. با توجه به گفته های توماس گلوله به موجود بی نام اصابت کرد، اما بعد از اتمام ماجرا هیچ رد و نشانی از موجود در اتاق پیدا نشد. موجود اسرار آمیز خانه ی شماره ی 12 پس از گذشت سال ها همچنان در پاره ای از ابهامات باقی مانده است. هرچند برخی ادعا می کنند که این موجود، هشت پاییست که از دریا بیرون آمده و از طریق رودخانه ی تامز وارد کانال زیرزمینی لندن شده و از طریق کانال لوله کشی به خانه ی میدان براکلی راه پیدا کرده است. اما این موجود در کجا زندگی می کند، چگونه افراد را می کشد و یا پس از کشتن افراد چطور ناپدید می گردد!