جای کودکان و نوجوانان در موزه ها خالی است
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای منتشر شده و گزارش های بدست آمده، جای کودکان و نوجوانان در موزه ها خالی است.
بیشتر آنها به موزه گردی علاقه ای نشان نمی دهند، فضای موزه برای بعضی هایشان کسل کننده است، از طرفی به نظر می رسد خانواده ها، مدارس و متولیان موزه هم تلاشی برای ایجاد علاقه و انگیزه در آنها نمی کنند؛ طوری که در بین بازدیدکنندگان موزه ها، انگشت شمار کودک و نوجوان دیده می شود.
شاید اگر دوران تحصیلی خود را فارغ از مشکلاتی همچون شیوع ویروس کرونا گذرانده باشید، شانس این را داشته اید که در اردوهای مدرسه به موزه رفته و در آن دوران با موزه ها و تاثیر آنها در شناخت تاریخ و میراث فرهنگی آشنا شده باشید و شاید همین موضوع جرقه ای شده تا بیشتر به موزه ها و هویت تاریخی ایران علاقمند شوید، اما اگر امروز این سوال ها را از یک کودک هشت، نه ساله بپرسید، فکر می کنید پاسخ او چیست؟ آیا تا به حال موزه رفته است یا شناخت درستی از موزه دارد؟ یا اصلا می داند موزه چه جایی است؟
در سه سال اخیر با تعطیلی مدارس به دلیل شیوع ویروس کرونا، کودکان کمتری هستند که بواسطه اردوهای مدرسه با موزه ها آشنا شده باشند. از طرفی بعد از بازگشایی مدارس فرصت کمی برای برگزاری چنین اردوهایی وجود داشته است.
دراین میان، موزه گردی برای خانواده ها چندان جذاب به نظر نیامده که کودکان خود را برای تفریح و گذران اوقات فراغت به موزه ببرند، اما ریشه این موضوع چیست؟ چرا موزه گردی در حال حاضر بین خانواده های ایرانی در اولویت نیست؟ و ترجیح بر این است که کودکان در شهربازی ها، پارک، باغ وحش و ... تفریح کنند؟
یکی از والدینی که خودش علاقمند به موزه گردی است اما ترجیح می دهد به تنهایی و در اوقاتی که فرزندش نیست، به موزه برود، در این باره می گوید: محیط موزه و جاهای تاریخی برای کودکان سرگرم کننده نیست و حوصله کودک در این محیط ها به شدت سر می رود و همین موضوع باعث اذیت کردن کودک می شود.
این والد معتقد است: باید محیط های برخی موزه ها را برای کودکان و نوجوانان بگونه ای طراحی کنند که برای این گروه سنی جامعه نیز جذاب باشد و راهنماهایی مختص آنها در موزه ها حاضر باشند تا به زبان ساده و با قصه گویی به معرفی موزه و آثار و قدمت آن بپردازند.
این تنها دیدگاه یک والد نیست، بلکه کودکانی هم که تجربه موزه گردی دارند، خیلی از محیط موزه لذت نبرده و این تفریح را خسته کننده می دانند.
مایسا 8 ساله، درباره تجربه موزه گردی خود می گوید: من یه بار رفتم موزه سکه (موزه پول)، اونجا سکه های قدیمی بودند اما خیلی دوست نداشتم و دوست دارم بجای موزه به باغ وحش برم.
علی 10 ساله، یکبار و زمانی که کلاس اول دبستان بوده، با اردوی مدرسه به موزه رفته است اما خاطره ای واضح از آن موقع یادش نیست و فقط این تصویر در ذهنتش باقی مانده است: جایی که رفتیم مانند قصر بود. خیلی بزرگ و زیبا بود.
این دو؛ تنها کودکانی هستند که در یک گروه 12 نفره که در کلاس آموزش زبان انگلیسی همکلاسی هستند، تجربه موزه گردی دارند و مابقی بچه های این گروه نه تنها به موزه نرفته اند، بلکه نمی دانند موزه دقیقا چه جایی است و چه اهمیتی دارد.
از این کودکان با رده سنی 8 تا 10 سال می پرسم آیا علاقه ای دارند یک بار به موزه بروند؟ پاسخ ها تأمل برانگیز است: اگر وسایل بازی داره، آره!، تا حالا بهش فکر نکردم. دوست دارم به جاهایی که همیشه برای تفریح میرم، برم.، فکر نمی کنم خوشم بیاد.، شاید یه بار برم اما نمیدونم کی؟
برای ارزیابی بیشتر تصمیم میگیرم به کاخ گلستان بروم تا از راهنماهای موزه نیز درباره بازدید کودکان از این محوطه تاریخی بپرسم، از ورودی میگذرم و وارد حیاط که میشوم، نزدیک بخش اصلی کاخ پسر بچه ای را می بینم که مشغول اسکیت سواری است، نزدیکش میشوم و درباره کاخ گلستان و علت آمدنش به این موزه را می پرسم.
اولین بار است به کاخ گلستان آمدی؟
+ «من با عموم زیاد میام اینجا، حیاطش بزرگه و جون میده برای اسکیت سواری.»
داخل کاخ هم دیدی؟
+ «آره، یه بار دیدم، اما خیلی داخلش رو دوست ندارم. بیرونش برای بازی خوبه.»
میدونی اینجا برای چه کسی بوده؟
+ «ناصرالدین شاه»
موزه دیگری هم جز اینجا رفتی؟
+ «موزه آبگینه هم رفتم اما اینجا رو بیشتر دوست دارم.»
چند ساله هستی؟ از طرف مدرسه تا حالا به موزه رفتی؟
+ «10 سالمه، نه تاحالا موزه نرفتیم.»
خداحافظی می کند و با اسکیتش در محوطه کاخ دور می زند. وارد بخش اصلی میشوم، چند کودک دیگر را می بینم، از دیدن آنها در موزه لذت می برم و و چند دقیقه ای تماشایشان می کنم، به این طرف و آن طرف می دوند، بدون این که ذره ای به فضای موزه و آثار آن توجه کنند. البته در این بین پسر بچه ای 11-10 ساله با تمام دقتش آثار را تماشا می کند و تمام توضیحات مربوط به آنها را میخواند.
با یکی از خانواده هایی که همراه سه کودک خود به کاخ گلستان آمده اند، همراه میشوم. پدر و مادر سخت مشغول عکاسی هستند و بچه ها این طرف و آن طرف می دوند، از مادرشان می پرسم که موزه گردی جز تفریحات شماست؟ «نه! اولین بار می آییم اینجا. اومدم برای پیج اینستاگرامم عکاسی کنم. الان عکاسی در این مکانها خیلی مد شده» می خندد و دوباره ژست میگیرد. آنقدر حواسشان پی عکاسی است که از بچه ها و شیطنت آنها غافل هستند. این سه کودک به راحتی از زیر بندهای حفاظتی که دور آثار تاریخی موزه کشیده اند، رد می شوند و سعی می کنند به هرچیزی که می توانند، دست بزنند.
این بار سراغ همان پسر بچه علاقمند می روم، مادرش می گوید که از آذربایجان غربی آمده اند و قصد خرید از بازار تهران را داشته اند و به اصرار فرزندانش قبل از خرید به کاخ گلستان آمده اند. پسر بچه درباره تجربه موزه گردیش می گوید: مسافرت که می ریم به موزه ها هم سر می زنیم، اما اولین باره به کاخ گلستان میام. از اینجا خوشم میاد. نسبت به موزه های دیگه جالب تر و قشنگ تر. به تاریخ علاقه دارم، برای همین رفتن به موزه ها رو دوست دارم.
می پرسم تا به حال از طرف مدرسه هم به موزه رفته است؟ نه! مدرسه ما اصلا اردو نمی بره.
در بین بازدیدکنندگان دو دختر نوجوان حدودا 16-15 ساله هم هستند، با وسواس و دقت از آثار موزه عکس میگیرند، اما به نظر می رسد فقط عکاسی از آثار برای آنها اهمیت دارد و نه قدمت و مشخصات اثری که از آنها عکس میگیرند.
سپس به بخش های مختلف موزه سر می زنم تا با راهنمایان موزه هم درباره حضور بچه ها و اردوهای مدارسی که در کاخ گلستان برگزار می شود، گفت وگو کنم. یکی از آنها می گوید: قبل از کرونا گروه های زیادی از مدارس می آمدند، اما با تعطیلی مدارس و کرونا تعداد کمی از بچه ها همراه خانواده هایشان برای بازدید به موزه می آیند. تازه خیلی از بچه ها داخل کاخ هم نمی آیند و ترجیح می دهند در محوطه بیرون بازی کنند.
یکی دیگر از راهنماها با بیان اینکه موزه ها راهنمای تخصصی برای کودکان ندارند، میگوید: محیط موزه ها برای بچه ها سرگرم کننده نیست و زمانی که به موزه می آیند، یا بهانه می گیرند یا می خواهند به همه آثار دست بزنند.
نظر راهنماهای کاخ گلستان بر این است که درصد کودکان و نوجوانانی که از این مجموعه بازدید می کنند نسبت به بزرگسالان و دانشجویان خیلی کمتر است و فضای این مکان تاریخی به جز محوطه بزرگش نظر آنها را جلب نمی کند. همانطور که والدین، کودکان و راهنماهای موزه معتقدند فضای موزه ها برای کودکان جذاب نیست و آنها را برای گذراندن اوقات فراغت ترغیب نمی کند، مسئولان مدارس نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند، اما موضوع دیگری که مدارس را از برگزاری موزه گردی منع می کند، مسأله بودجه و همکاری نکردن موزه ها برای تخفیف بلیت های موزه است.
سمیه یگانه، ناظم یکی از مدارس تهران پیرامون اینکه جای کودکان و نوجوانان در موزه ها خالی است، میگوید: موزه گردی هم یکی از گزینه های اردوهای تفریحی مدارس است که در طول سال برای بچه ها برنامه ریزی می کنیم، اما با استقبال کمتری روبرو می شود. از طرفی مکانهایی چون سینما، پارک و شهربازی برای اردوهای مدارس با ما همکاری بیشتری می کنند و برای تهیه بلیت تخفیف می دهند، اما موزه ها همکاری چندانی با ما ندارند و هیچ تخفیفی هم برای بلیت های موزه به ما نمی دهند. از طرفی ما بودجه ای در وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری اردوها نداریم و تمام هزینه اردو از والدین و صندوق کمک به مدرسه تأمین می کنیم که بچه ها ترجیح می دهند این هزینه را برای جایی مانند سینما یا پارک پرداخت کنند.
صحبت از همکاری نکردن موزه ها با مدارس در حالی مطرح می شود که طبق مصوبه دولت در سال 1395 درباره تعیین قیمت بلیت اماکن، بناهای تاریخی و موزه ها، بازدیدهای دانش آموزان و دانشجویان به صورت گروهی به همراه معلمان و سرپرستان با ارایه کارت شناسایی و یا معرفی نامه از مراجع ذی ربط به صورت «نیم بها» محاسبه می شود. حال این سوال پیش می آید مدارس برای بردن دانش آموزان به موزه ها کم کاری می کنند یا علاقه نداشتن دانش آموزان به موزه ها، عامل این کم کاری است؟ چرا که در حال حاضر بلیت موزه ها برای این گروه نیم بهاست و حتی برای کودکان زیر هفت سال رایگان است.
از مسئولان ثبت اردوی مدارس در اداره آموزش و پرورش یکی از مناطق استان تهران، این موضوع را پیگیر می شویم؛ او می گوید: مکانهای اردویی از طرف شورایی که در مدارس برگزار می شود، انتخاب می شوند که ممکن است سینما، موزه یا شهرک ترافیک و... باشد. همچنین برنامه اردویی باید از قبل تنظیم شود و در سامانه همگام قسمت نظارت و اردوها ثبت شود. معمولا 99 درصد هزینه اردوها از طرف دانش آموزان تأمین می شود. از طرفی، اردویی که مشخص می شود باید هدفی داشته باشد.
یکی از کارشناسان روابط عمومی شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، درباره برگزاری اردوهای مدارس و موزه گردی دانش آموزان می گوید: آموزش و پرورش برای برگزاری اردوهای مدارس از جمله موزه گردی بودجه ای ندارد و این بودجه باید از طریق همکاری با وزارت میراث فرهنگی تأمین شود. این موضوع نیز به علاقه مدیران مدارس برای برگزاری اردوهایشان در موزه ها هم بستگی دارد.
او در عین حال پیرامون اینکه جای کودکان و نوجوانان در موزه ها خالی است، اظهار می کند: موزه ها در بیشتر مواقع مایل به همکاری با مدارس نیستند.
براساس اطلاعات و توضیحات این کارشناس وزارت آموزش و پرورش، بطور کلی برگزاری اردوها در مدارس به تصمیمات مدیر مدرسه بستگی دارد و وزارت آموزش و پرورش اختیار کامل در این باره را برعهده مدیران مدارس گذاشته است. البته در اساسنامه اردوهای دانش آموزی به بازدید از موزه ها اشاره شده و بر این اساس مدیران علاقمند می توانند با پیگیری از تخفیفات موزه ها بهره مند شوند و با هزینه کمتر اردوهای مدارس را در موزه ها برگزار کنند، اما متاسفانه خیلی از مدیران این پیگیری ها را انجام نمی دهند.
بنابر اساسنامه اردوهای دانش آموزی، انتخاب مکان هایی که اردوهای مدارس در آن برگزار می شود به عهده مدیران و شوراهای مدارس است و با وجود اینکه بازدید از موزه ها و اماکن تاریخی در اساسنامه اردوهای دانش آموزی آمده است، اما از طرف وزارت آموزش و پرورش هیچ دستور رسمی برای بازدید از این مکان ها به مدارس ابلاغ نمی شود. شاید اگر در روند این سیاست گذاری و تصمیم گیری تغییراتی ایجاد شود و هر مدرسه ای موظف شود سالی یکبار دانش آموزان خود را به موزه گردی ببرد، انگیزه موزه گردی در بین کودکان و نوجوانان شکل گیرد.
ایجاد علاقه به موزه گردی در بین کودکان و نوجوانان همچنین نیازمند ایجاد زیرساخت هایی است که فضای موزه ها برای این گروه سنی مناسب سازی شود. علاوه بر این حضور راهنماهای مخصوص برای کودکان و نوجوانان می تواند در این امر تاثیرگذار باشد تا با شیوه قصه گویی آنها را با فضای موزه و آثار آن آشنا کنند.