تاریخچه سفر به شمال کنیا | سفر برای کشف اصل و ریشه بشریت

علاوه بر استراحتگاه های مجلل، مواجه شدن با حیات وحش و چشم اندازهای خیره کننده این سفر برایتان تجربه ای خواهد بود که شما را به عمق دنیای لیکی(باستان شناس و انسان شناس کنیایی) می برد، خانواده افسانه ای دیرینه شناس که کشف های مهمی در سواحل دریاچه تورکانا، نزدیک مرز اتیوپی انجام داده اند. برای اطلاعات بیشتر بهتر است بدانید که کنیا همسایه اوگاندا، سودان، سومالی، تانزانیا می باشد. هنگامی که زن ماهیگیر در حال پاک کردن و نمک سود کردن ماهی ها بود، پرنده های دریایی بالای سرش پرواز می کردند. او بسیار لاغر و ضعیف بود به طوری که بیشتر شبیه مجسمه بود تا یک زن ماهیگیر. همین که سنگی تیز را بالا آورد تا شکم ماهی تیلاپیا را پاره کند، نگاهمان برای یک لحظه با هم برخورد کرد. سپس او نگاهش را از من گرفت و شروع به پاک کردن ماهی کرد. پرندگان دریایی پایین می آمدند تا دل و روده ماهی ها را ببرند. این زن عضو قبیله المولو بود، یک جامعه عشایری ماهیگیر در سواحل دریاچه تورکانا در شمال کنیا که هزاران سال است به این روش زندگی می کنند. چیز عجیبی نیست اگر بگوییم اجداد اولیه ما ممکن است از این منطقه بوده باشند. سفر به شمال کنیا جایی که رودخانه اوموی اتیوپی وارد کشور می شود مسلما سفر به بزرگترین آزمایشگاه دنیا برای دانستن تاریخچه سفر به شمال کنیا خواهد بود. بقایای فسیل هایی که در اینجا پیدا شده نشان دهنده بقایای بشریت، کشف اصل و ریشه بشریت می باشد.در ادامه با دانستنی های سفر به شمال کنیا و تاریخچه سفر به شمال کنیا با ما همراه باشید.

کشف اصل و ریشه بشریت در شمال کنیا

دانستنی های سفر به شمال کنیا : نکاتی از تاریخچه سفر به شمال کنیا

از دانستنی های سفر به شمال کنیا بدانید که من به همراه دکتر لوئیز لیکی 44 ساله کسی که شجره نامه دیرینه شناسی فوق العاده ای دارد، با هلیکوپتر سفر به شمال کنیا داشتیم. در سال 1959 پدربزرگ و مادربزرگش، ماری و لوئیز لیکی بقایای یک جمجمه که متعلق به 1.75 میلیون سال پیش بود را پیدا کردند که باعث به وجود آمدن یک توافق علمی در مورد اینکه شروع بشریت از کجا بوده، گردید. در سال 1967 ریچارد، پدر لوییز لیکی جمجمه ها و استخوان هایی را در دره اوموی اتیوپی کشف کرد که یکی از قدیمی ترین نمونه های هومو ساپینز بودند که بعدا مشخص شد که قدمت آن حدود 195000 سال می باشد. بعدها ریچارد لیکی روی منطقه دریاچه تورکانا تمرکز کرد جایی که او به همسر دیرینه شناسش، میو پیوست. در سال 1984 کامویا کیمئو، عضوی از تیم لیکی پسر ترکانا را کشف کرد که یک اسکلت تقریبا کامل از یکی از اولین نمونه های شناخته شده هومو ارکتوس می باشد. در سال 1995، میو استخوان هایی را از چندین منطقه در جنوب غربی دریاچه تورکانا از دل خاک بیرون کشید که باعث تحول شناخت علمی شد. قبل از آن تصور می شد که پیدایش بیپدالیسم مربوط به 500 سال پیش بوده اما کشف او مشخص کرد که در واقع پیدایش آن ها مربوط به 4.2 میلیون سال قبل بوده است و در کشف اصل و ریشه بشریت در شمال کنیا مهم می باشد. لوئیس به من گفت: "من در سواحل ترکان بزرگ شدم." او به خاطر داشت که هر روز با پدر و مادرش به اردوگاه کوبی فورا می رفتند و او را در حوضچه آبی قرار می دادند تا هم خنک شود و هم بازی کند تا آن ها هم به کار خودشان برسند. هنگامی که کارشان تمام می شد با یکدیگر به جستجوی دندان تمساح می پرداختند و نزدیک غروب همراه مردانی از اردوگاه با تور مشغول ماهیگیری می شدند و بعضی اوقات که صبح زود از خواب بیدار می شدند و با باقیمانده حیوانی که شیر شکار کرده بود مواجه می گشتند. هنگامی که او بزرگ شد به این شغل خانوادگی پیوست.در تاریخچه سفر به شمال کنیا گفته شده در سال 1999 او و میو جمجمه ای در کنار دریاچه تورکانا پیدا کردند که قدمت آن بین 3.2 تا 3.5 میلیون سال پیش بود. تیم لیکی مطرح کردند که این فسیل گواهی بر گونه ای از هومین می باشد که قبل از آن ناشناخته بوده و نام این گونه این است : کنیانتراپوس پلاتیوپس. در حال حاضر لوئیز لیکی در حال تلاش برای بالا بردن آگاهی و منابع مالی برای حمایت از تحقیقات بیشتر است و این کار را به وسیله ارائه تورهای خصوصی در منطقه دریاچه تورکانا با همکاری مجموعه گردشگری سافاری انجام می دهد. این تور یک سفر پنج شبه است که مسافران را به وسیله هلیکوپتر و هواپیماهای خصوصی در اطراف شمال کنیا بگردانند. این تور ترکیبی از اقامت در یک تفریحگاه و دو شب اقامت در یک اتاق ساده با لوئیز در ایستگاه تحقیقاتی سواحل دریاچه می باشد. او حداکثر چهار مهمان را به محل کشف فسیل ها می برد و به محققان معرفی می کند و آرشیو تحقیقات را با مهمانان به اشتراک می گذارد. از دانستنی های سفر به شمال کنیا در نظر داشته باشید که همچنین تورهای هلیکوپتری وجود دارد که از دریاچه و جوامع عشایر ماهیگیر و روستاهای محلی بازدید می کنند. سفر به شمال کنیای من از نایروبی آغاز شد. خلبان هلیکوپتر در حیاط لیکی به دنبال ما آمد. برای رسیدن به منطقه آبرده در حاشیه شرقی دره گریت ریفت به سمت شمال پرواز کردیم، شلوغی های شهر و حومه ی شهر را پشت سر گذاشتیم و از زمین های کشاورزی گذشتیم. در آنجا جنگل های بامبو، لوبلیاها و درختان موز غول پیکر قابل مشاهده می باشند. میمون های کولوبوس سیاه و سفید این منطقه در بالای درختان سدر زندگی می کنند که خود این به کشف اصل و ریشه بشریت در شمال کنیا کمک می کند. در سفر به شمال کنیا، شب را در ویلای تفریحی سولیو لوج گذراندیم جایی که در حیات وحش و در محل زندگی کرگدن ها قرار دارد. صبح روز بعد بر فراز لایکیپیا پلاتئو پرواز کردیم منطقه ای پر از اقاقیا و چمن است و تعدادی فیل و گورخر و شیرهای نر در آن اطراف حرکت می کنند. کمی دورتر از شمال دهانه آتشفشانی سیلالی شگفت انگیز را دیدیم که مرا هیجان زده کرد. تقریبا به اندازه دایره ای به قطر سه مایل بود و عجیب و باستانی به نظر می رسید. هیچکس آن اطراف نبود تا اینکه ما برای نوشیدن چای و بازدید از مناظر در لبه آن فرود آمدیم. ناگهان یک گروه از کودکان به آنجا آمدند، موهای آن ها آغشته به خاک قرمز بود، دستبندهای مهره دار به مچشان بود و آثار بریدگی مربوط به تشریفات مذهبیشان بر روی صورت هایشان مانده بود و تعدادی بز پشت سر آن ها بود. چیزی که باعث تعجب من شد این بود که آن ها بیش از آنکه به این ماشین پرنده علاقه نشان دهند به تصویری از خودشان که روی دماغه براق هلیکوپتر افتاده بود علاقه نشان می دادند. یک دختر بالا و پایین می پرید و به طرز عجیبی به تصویر می خندید. من و لیکی به حرکت به سمت شمال ادامه دادیم. از درون هلیکوپتر رنگ زمین را دیدیم که از سبز به قهوه ای مایل به قرمز تغییر کرد و گله های گاو جای خود را به شترها دادند. ما ستون سنگی سوراخ آتشفشانی ناتاروک را که در اطراف دره رنگارنگ بود، دور زدیم. از بالای کلیپسپرینگرهای عجیب و غریب و لانه ی موریانه ها که چند فوت ارتفاع داشت، عبور کردیم. باتلاق هایی در آن جا وجود داشت و ما می دیدیم که تمساح های درون آن دم خود را حرکت می دادند تا به عمق آب فرو روند. در تپه های شنی و داغ دره سوگوتا فرود آمدیم وتوقف کوتاهی در آنجا داشتیم سپس به دریاچه لوگیپی رفتیم جایی که قسمت کوچکی در جنوب دریاچه تورکانا است و صدها فلامینگو در آنجا پرواز می کنند. در دوردست ها من می توانستم جریان گدازه های سیاه را که از آتشفشات تلکی بیرون می آمد، ببینم. سپس از بالای کوه ها پرواز کردیم و من برای اولین بار توانستم یک نگاه کلی به دریاچه تورکانا بیندازم. جدا از اهمیت تاریخی آن تورکانا در وسط یک منظره بیابانی به شکل یک هلال آبی رنگ دیده می شود. این دریاچه به همراه مخروط های آتشفشانی، چشمه های آب معدنی در نزدیکی سواحل و زمین هایی که عشایر ماهیگیر اردو می زنند، منظره ی زیبایی را به وجود آورده است.از تاریخچه سفر به شمال کنیا بدانید که این دریاچه 4 میلیون سال است که اینجا قرار دارد، گاهی اوقات پر آب بوده و گاهی آب آن کم شده اما همیشه به عنوان یک منبع حیات در سراسر زندگی بشر خدمت کرده است. لیکی مرا به چندین منطقه در حال حفاری برد اما هنگامی که ما برای بازدید رفتیم محققان برای استراحت رفته بودند. یکی از مناطق ستون های سنگی بود که متعلق به 7000 سال پیش بود،که لیکی آن را تازه و مربوط به زمان های اخیر می نامید. او به من یاد داد که چگونه به دنبال چیزهای عتیقه بگردم و من خیلی زود توانستم ابزارهای برش باستانی، پوسته های صدف خشک شده و حتی استخوان های فسیل یک کرگدن را در میان سنگ ها و پهن های خشک شده پیدا کنم. شب ها شام را با هم آماده می کردیم، پشه ها را که در آن اطراف بودند می کشتیم، گین و تونیک می نوشیدیم و در اعماق شب با هم صحبت می کردیم. در مورد اینکه اجداد ما که در شمال اروپا زندگی می کرده اند چطور ممکن است متعلق به این مکان بوده باشند صحبت کردیم و در مورد اینکه زمانی که جمعیت دنیا به زیر 10000 نفر رسیده بوده چقدر امکان انقراض هوموساپینز وجود داشته به گفت و گو پرداختیم. لیکی نیز داستان زندگی خاصی داشت. او مادربزرگ خود را به یاد می آورد :"او می نشست و سیگار بزرگی می کشید". او پدر خود را با عنوان مردی با پاهای پروتزی و کبد و کلیه اهدایی می خواند. دانشمندان در دو ایستگاه تحقیقاتی در دو طرف دریاچه کار می کنند و از طرف موسسه حوضه تورکانا( TBI)که لیکی در سال 2005 تاسیس کرد، پشتیبانی می شوند. ما از تاسیسات تورکول در جنوب غربی بازدید کردیم جایی که لیکی جواهرات طلا را به من نشان داد و جزئیات تازه کشف شده در مورد جمجمه هومین و ابزارهای اولیه ای که در آنجا بود را برایم توضیح داد. ما همچنین با سونیا هارمند، باستان شناس جوان فرانسوی آشنا شدیم که در سال 2011 ابزارهای ساخته شده توسط انسان های اولیه را در اینجا کشف کرده بود. هارمند یکی از سنگ های کوچکتر را برداشت و آن را روی یک سنگ بزرگتر می کشید تا نشان دهد که اجداد اولیه چگونه لبه های سنگ را تیز می کردند. این حرکت مرا به یاد زن ماهیگیر انداخت که کنار رودخانه در حال تکه تکه کردن صیدش بود. در حالی که دست خود را بر لبه یک سنگ که به دست انسان تیز شده بود گذاشته بود و لبخند می زد گفت:"پیدا کردن چیزی شبیه این مانند یک تجربه معنوی است. احساس می کنید شما اولین نفری هستید که بعد از اینکه هومین ها آن را ساخته اند، لمسش می کند."علاوه بر آماده کردن امکانات برای دانشمندان بین المللی، TBI افرادی از جامعه محلی را برای پیدا کردن فسیل ها و آرشیو آن ها آموزش می دهد. هر گروهی که لیکی به اینجا می آورد باید 15000 دلار به TBI اهدا کنند که صرف ایجاد چاه های آب، ساخت مدرسه و درمانگاه می شود. این منطقه محل زندگی حاشیه نشین های کنیا است کسانی که به خاطر منابع نفتی و صنایع انرژی های تجدید پذیر در کنار دریاچه تورکانا و یک سیستم برق آبی در حال ساخت در شمال اتیوپی معیشتشان بیشتر از بقیه در معرض خطر قرار گرفته است. صبح آخرین روز خداحافظی کردیم و من به سمت نایروبی بازگشتم. با هلیکوپتر از کوه های اندوتو گذشتیم و روی قله پوی فرود آمدیم. اینجا در بیش از 6000 فوت بالاتر از سطح دریا من زنبق صورتی، شکوفه ها و سیکادهای بلندی که رشد کندی دارند و در هر سال فقط یک یا دو سانتیمتر رشد می کنند را پیدا کردم. من فکر کردم که حتما این نمونه ها باید صدها سال قدمت داشته باشند. بعد به ساساب رسیدیم که یک استراحتگاه در ناحیه مرزی شمالی کنیا می باشد. من در حالی که شربت می نوشیدم مشغول تماشای غروب خورشید در رودخانه اواسونیرو شدم. این سفر در جیرافی مانور در نایروبی به پایان رسید، جایی که زرافه ها کنار میز صبحانه شما می آیند و مطمئنا زیباترین مکان برای اقامت در پایتخت است. همانقدر که این سفر لذتبخش بود، باعث شد من در دنیای لیکی ها که در شمال زندگی می کردند، فرو بروم. به نظر من لوئیز لیکی یک انسان خوش مسافرت و یک معلم صبور بود. در توضیح مفاهیم عجیب و غریب او اغلب آیپد خود را درمی آورد تا نقشه ها و جداول زمانی و اسناد تاریخی را به من نشان دهد. او اخیرا آزمایش علمی شهروندان را آغاز کرده از هواپیماهای کوچک بدون سرنشین برای عکسبرداری استفاده می کند و عکس ها را به صورت آنلاین برای عموم ارسال می کند تا در پیدا کردن فسیل ها همکاری کنند. او همچنین یک وبسایت تعاملی راه انداخته تا اکتشافات فسیلی را به نمایش بگذارد. او امیدوار است که از حقایق کشف شده به عنوان ابزار آموزشی استفاده کند تا دانشجویان بتوانند درک درستی از دیرینه شناسی داشته باشند. سفر به دریاچه تورکانا مانند تلنگریست که به ما نشان می دهد باید در مورد دنیای خود کنجکاو باشیم حتی در مورد دورترین نقاط آن.اینجا جایی است که نشان می دهد ما در یک بازه زمانی بسیار کوچک زندگی می کنیم(نسبت به عمر سیاره زمین) و به ما می گوید که هرگونه هومو که قبل از ما زندگی می کرده در نهایت از بین رفته پس بهتر است شاد و با انرژی زندگی کنیم که از نکات مهم سفر به شمال کنیا برای کشف اصل و ریشه بشریت بود.

تجربه هایی از سفر به شمال کنیا برای کشف اصل و ریشه بشریت
کشف اصل و ریشه بشریت

شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

سه پیشنهاد جذاب برای سفر نوروزی به شمال

- ، شنبه 16 دی 1402

به فصل اسفند که می رسیم تب و تاب و بساط سفرهای نوروزی شروع می شود و شمال هم در صدر لیست خودنمایی می کند؟ اما از خودتان می پرسید که عید کجا بریم؟

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :