باز و بسته شدن زاینده رود و برهم خوردن تعادل هیدرولیکی پلهای تاریخی
ایسنا/ براساس اخبار بدست رسیده، موضوع باز و بسته شدن زاینده رود و برهم خوردن تعادل هیدرولیکی پلهای تاریخی مطرح شد.
علی محمد فصیحی، مسئول پایش پلهای تاریخی اصفهان میگوید: زاینده رود همواره رودخانه ای دائمی بوده اما طی دو دهه اخیر با باز و بسته شدن جریان آب، از حالت دائمی خارج شده است. امسال نیز برای نخستین بار شاهد تصمیم تازه ای بودیم و آن چهار مرتبه باز و بسته شدن آب در 45 روز بود. که برخلاف تصور عده ای، بازگشایی آب در فواصل زمانی کوتاه حیات پلهای تاریخی را به شدت با مخاطره روبرو می کند.
او با توضیح اینکه حیات سازه ها و پل های تاریخی سوار شده بر رودخانه زاینده رود ارتباط مستقیمی با آب دارد، ادامه می دهد: شاید با مشاهده عکسهای تاریخی، در برخی دوره ها خشکی زاینده رود را مشاهده کنیم اما در نظر داشته باشیم که این رودخانه در طول تاریخ هیچگاه بطور کامل و در مدت زمان طولانی و طی چندین سال خشک نبوده است. اگر امروز بنا بر این گذاشته شده که زاینده رود تنها به منزله کانال آب رسانی کشاورزی در نظر گرفته شود، چنین تصمیمی احتمال آسیب جدی به سازه های تاریخی را بالا میبرد.
این کارشناس رسمی دادگستری در رشته ابنیه و آثار تاریخی با اشاره به اینکه باز و بسته شدن آب در مدت زمان کوتاه نیز باعث شوک به پلهای تاریخی می شود، خاطرنشان می کند: پلهای تاریخی ما طی سالهای حیات خود به تعادل پویا رسیدند. این تعادل پویا به این صورت حاصل شده که سازه در چندصد سال با شرایط موجود خود تطبیق یافته است. پس با تحمیل شرایط جدید این تعادل و تطبیق پذیری با خلل مواجه و سازه دچار شوک و فشار هیدرولیکی می شود. در این خصوص میتوان شیشه یا حتی آجری را مثال زد که در فاصله زمانی کوتاهی، مرتب گرمی و سردی ببیند که مسلماً دچار آسیب می شود.
آب نیز به دلیل ویژگی هایی که دارد در سازه نفوذ می کند. از آنجایی که سازه یا آجر هم پذیرای این آب است پس زمانی که آب برای مدتی جریان دارد و بعد این جریان قطع و این روند در فاصله زمانی محدودی چندین مرتبه تکرار می شود، پدیده انبساط و انقباض رخ می دهد و زمانی که سازه نتواند خودش را با شرایط تاره تطبیق دهد، در معرض آسیب سازه ای قرار میگیرد.
فصیحی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط و چالش های فعلی رودخانه زاینده رود، برای پیشگیری از چنین آسیبی چه باید کرد، میگوید: مبحث آب برای برخی بنای تاریخی تهدید و برای بعضی دیگر فرصت است. در مطالعه و آسیب شناسی بناها نیز درمی یابیم که برخی از آنها آب گریز و برخی آب پذیر هستند. ساختار پلها یا آب انبارها نیز آب پذیر است و آب برای آنها فرصت محسوب می شود. از سویی در رابطه با بناها و آب زاینده رود دو مبحث وجود دارد. نخست، منظر یا چشم انداز فرهنگی و بعد تعادل هیدرولیکی. اگر منطقه میمند یا ارگ بم ثبت جهانی شد در واقع این ثبت به دلیل همین منظر فرهنگی بود.
بخشی از منظر فرهنگی پل ها و رودخانه نیز آب است و نمیتوان آن را بدون آب تصور کرد یا بخشی از این منظر را از بین برد. حال اگر تأثیر آب در پلها را یک فاکتور در نظر بگیریم، بحث حیات زاینده رود و تغذیه آب خوان، موضوع دیگری است که به تعادل کل بناها و درنهایت حفظ یک شهر کمک می کنند. اما درباره اینکه در شرایط فعلی چگونه میتوان از بروز چنین آسیبی برای پلها پیشگیری کرد، میتوان گفت که اگر قرار است آب در مدت کوتاهی مرتب باز و بسته شود، بهتر است به شکل کامل قطع نشده و بستر به شکل کامل خشک نباشد و جریان آب حداقلی برای حمایت از پایه سازه ها وجود داشته که فکر نمیکنم چنین کاری غیرممکن هم باشد.