افسانه های منطقه ای باستانی در رومانی که گاهی ترسناک هستند
باشگاه خبرنگاران جوان/ این خبر پیرامون افسانه های منطقه ای باستانی در رومانی که گاهی ترسناک هستند، برای شما نگارش شد.
همه ما در مورد دراکولا ها یا خون آشام ها شنیده ایم، اما آیا می دانید که افسانه های جذاب دیگری هم در رومانی وجود دارند؟ ترانسیلوانیا بخشی است پر از قلعه های مربوط به قرون وسطی و همینطور محلی است که داستان دراکولا به نوشته برام استوکر در آن روایت می شود. این افسانه به اندازه ای توسط هالیوود مورد استفاده قرار گرفته که دیگر کمتر کسی از آن می ترسد. مثل خون آشام های فیلم گرگ میش که شباهت زیادی به نسخه اصلی ندارند. در داستان واقعی ولاد سوم که به ولاد خون آشام معروف است، بگونه ای وحشیانه قربانیان خود را شکنجه می داده است.
گنجینه های رازآلود و استخوان های باقی مانده در غار
در اعماق کوه های کارپات در ترانسیلوانیا و در زیر رودخانه ها، چشمه ها و بعد از آبشار ها، غاری وجود دارد که آرامگاه ها، گنجینه های رازآلود اسکاندیناوی و باقی مانده های استخوان در آن قرار گرفته و خفاش های زیادی در آنها وجود دارند.
باستان شناس ها به این نتیجه رسیدند که این معابد حدود 3300 سال قبل به نیمف ها تعلق داشته است. در بین گنجینه های پیدا شده در این مکان، شیشه های جواهری از مصر و بین النهرین و کشور های نوردیک پیدا شده است. سوال این است این وسایل از نقاط دور دست زمین چگونه سر از غار ترانسیلوانیا در آورده اند. به اعتقاد دانشمند ها ترانسیلوانیا در گذشته محلی برای تجارت بوده است.
خون آشام قلعه برن
در فولکلور های رومانی، روحی شیطانی به نام استریگوی وجود دارد. این روح شیطانی در طول روز زندگی عادی داشت و در شب روستاییان را شکنجه می داد. تصور می شود که برام استوکر برای خلق شخصیت خون آشام کنت دراکولا در کتابش از این موجود الهام گرفته است. در این رمان، شخصیت کنت در یک قلعه به شکل قرون وسطی زندگی می کند. داستانهای عامیانه نیز با داستان این کتاب آمیخته شد و اکنون قلعه برن به نام قلعه دراکولا شناخته می شود. مرگ های عجیبی در ترانسیلوانا رخ داده و درست یا غلط عده زیادی آن را به اعمال خون آشامی استریگوی مرتبط می دانند.
ارواحی در جنگ جهانی دوم
عمارتی به نام تلکی در رومانی قرار دارد که در شهر اوکنه مورش واقع شده و بدلیل داستانی که در مورد آن گفته می شود، محلی ها سعی می کنند که از آن دوری کنند. داستان ترسناک آن عمارت از جایی آغاز شد که محلی ها ادعا کردند ارواحی نا آرام در طی جنگ جهانی دوم در این مکان حضور داشته اند. داستان از این قرار است که چند سرباز به این خانه وارد می شدند، پس از خوش گذرانی بطور تصادفی شلیک می کردند. اما طی این اتفاقات کشته می شوند و از آن زمان روح این سرباز ها عمارت را تسخیر کرده است.
قلعه تسخیر شده هوندوئارا
ساخت قلعه هانیاد یا قلعه کوروین به قرن 14 میلادی باز می گردد؛ که یک برج به نام نترسید دارد. گفته می شود ولاد خون آشام هفت سال را در سیاهچال های این قلعه سپری کرده است. عده ای به شکنجه و کشته شدن دو زندانی ترک در این مکان اشاره می کنند که 28 سال به دنبال حفر چاه بودند، اما توسط ولاد کشته شدند. اکنون در نزدیکی این چاه متنی نوشته شده که می گوید شما آب را پیدا کردید، اما اکنون قلب ندارید.
نی نواز هاملین
از داستان های اروپایی سده های میانه است. موضوع این داستان رفتن یا مرگ بیشتر کودکان این شهر است و نسخه های قدیمی این داستان، یک نی نواز سحرآمیز را علت ترک شهر توسط کودکان نامید. داستان این گونه است که شهری مورد هجوم موش ها قرار می گیرد و نی نواز قول می دهد که این موش ها را از شهر بیرون کند. این نی نواز، مشکل را حل و در ازای آن پول طلب می کند. اما پس از مدتی ساکنان هاملین زیر قول خود می زنند. او هم به تلافی با نی نوازی خود کودکان را به بیرون از شهر می کشاند و با خود می برد.