ایل قشقایی یکی از ایلات اصیل و قدیمی ایران زمین
ایل قشقایی مانند ایل بزرگ بختیاری یکی از دو ایل بزرگ و کهن ایران می باشد. این ایل که اکثر جمعیتش در فارس قرار دارد، بدلیل جمعیت زیاد در استان های دیگر هم ساکن هستند. آداب و رسوم ایل قـشقـایی یکی از اتحادیه های ایلی ایران می باشند که ریشه در اقوام لر، کرد، عرب وترک دارد و اغلب آن ها ترک می باشند که گویشی ترکی اغوز غربی دارند. استان های کهگیلویه و بویر احمد و چهار محال و بختیاری، خوزستان و اصفهان و قم، استان مرکزی و بوشهر از جمله شهرهایی هستند که شغل عشایر ایل قشقایی در آن قرار دارد. این قوم در دوران مختلف بسیار کوچ داشته است. این ایل ترک زبان در دوران سلجوقیان، صفویه و تیموریان گسترش یافته اند برای مثال در سال 1986 نیم میلیون جمعیت داشته و در حال حاضر جمعیتشان به 1000000 نفر می رسد. پوشش زنان و مردان ایل قشقایی در این میان بسیار دیدنی است و امروزه مورد توجه علاقمندان به مد و لباس قرار گرفته است.
طایفه های دارای آداب و رسوم ایل قـشقـایی
این جمعیت 30 هزار خانواری از طوایف بزرگ تشکیل شدند از جمله دره شوری، فارسیمدان، شش بلوکی، عمله، کشکولی بزرگ، کشکولی کوچک و قراچه. تیره های مستقل این ایل نام هایی همچون صفی خانی، یلمه ای و گله زن دارند. اگر بخواهیم به صورت دقیقتر تاریخچه یکی از این طایفه ها را بگوییم برای مثال طایفه عمله، در دوره ایلخانی گروهی برای رسیدگی به کارهای کشاورزی و گله داری و گردآوری حق مالکان از تیره های مختلف عشایر قشقایی و سران آن ها تشکیل شد. این طایفه که همچنان این نام را دارد سمت خود را از دست داده اند ولی همچنان آداب و رسوم ایل قـشقـایی پابرجاست.
ریشه های نام قشقایی
این نام از زبان ترکی و از کلمه قشقا به معنی اسب پیشانی سفید می آید. البته نظرهای مختلفی در این رابطه وجود دارد برای مثال در فارس نامه ناصری، توسط حسن فسایی بیان شده که نام قشقایی از واژه قاچماق در زبان ترکی می آید به معنی فراری البته همانطور که گفته شد نظرها درباره این قوم متفاوت است.
قدمت و تاریخچه عشایر ایل قشقایی
از بزرگان این ایل می توان به امیر غازی شاهیلو در قرن شانزدهم اشاره کرد که مقبره اش در روستایی با نام درویش از توابع گندمان است. این فرد که گفته می شود مرد مقدسی بوده مقبره اش به عنوان زیارتگاه قرار دارد. گفته می شود شاه اسماعیل از این فرد برای ترویج دین شیعه کمک گرفته و به صورت کلی در قرن هجدهم میلادی ریاست ایل برعهده جان محمد آقا بوده و گفته می شود فرزندان جانی آقا، اسماعیل خان وحسن خان تاثیر بسزایی در فتح هندوستان توسط نادرشاه داشته اند. در این میان خان افشار عصبی شده و اسماعیل خان و حسن خان مورد غضب آن قرار گرفته که باعث شد اسماعیل خان را کور و حسن خان را بکشد که در پی آن قشقایی ها به کلات نادری و سرخس در خراسان کوچ کردند و آداب و رسوم ایل قـشقـایی تا حدودی کم رنگ شد.
آداب و رسوم ایل قشقایی سرفراز
عشایر قشقایی به شادی علاقه زیادی دارند و این ریشه در علایق آن ها دارد که باعث شده همگان آن ها را مردمانی شاد و سرخوش بدانند. رقص های گروهی در این ایل طرفداران زیادی دارد. رقص های گروهی مردان و زنان با چوب و پوشش زنان و مردان ایل قشقایی زیبایی خاص و جالبی دارد. این رقص به این صورت می باشد که زنان و مردان با گرفتن دو دستمال در دست گرد می ایستند و با سازهای کرنا و دهل دستمال ها را می چرخانند. نوعی رقص با نام درمرو وجود دارد که دو مرد با چوب ها می رقصند مانند مبارزه که در نوع خود سرگرمی جذابی می باشد. اهالی ایل قشقایی در اوقات فراغت چای می نوشند و قلیان می کشند و البته طایفه دره شوری هم چپق می کشند. ایل قشقایی به خان های خود علاقه ی زیادی دارند و مقبره هایی باشکوه برای آن ها می سازند برای مثال مقبره خان های طایفه کشکولی در دامنه شاهدای اردکان با سنگ به سبک مزار حافظ ساخته شده است. این ایل قبرستان های خود را سر راه کوچ می سازند تا در هنگام کوچ با رفتگان خود خداحافظی کنند. از ویژگی های ظاهری این عشایر می توان به علاقه مردان به سبیل اشاره کرد. قشقایی ها معمولا مردانی درشت با موی تیره و پوست گندمی دارند البته استثنا هم را بین آن ها دیده می شود. زنان قشقایی آرایش نمی کنند و فقط برای عروس ها در روز عروسی از آرایش استفاده می کنند.
پوشش زنان و مردان ایل قشقایی
پوشش زنان در قسمت های مختلف ایران با هم متفاوت می باشد و هر کدام زیبایی های خاص خود را دارند که بسته به نوع آب و هوای منطقه جنس پوشش زنان و مردان ایل قشقایی متفاوت است. اکثر لباس های محلی ایرانی از رنگ بندی های شاد تشکیل شده اند. در قرن نوزدهم تا سال 1348 لباس زنان این قوم تفاوت خاصی با لباس های زنان عشایر جنوب غربی کشور نداشت. لباس های بانوان این قوم به رنگارنگی شناخته می شود که از یک دامن چند لایه که به آن شلیته و تنبان می گویند، تونیک یا همان قیناق با شکاف در دو سمتش برای راحتی در راه رفتن، یک کت کوتاه با نام ارخالق که روی این ها پوشیده می شود، یک کلاه کوچک با نام کلاقچه و توری روی آن تشکیل می شود. زنان این قوم علاقه زیادی به گردنبند، سنجاق چارقد، گوشواره و النگو دارند که نشان دهنده ثروت خانوادگی می باشد. همچنین پس از سال 1320 زنان این قوم پیشانی بند که به آن یاقلق و قالاق می گویند، روی چارقد زیورآلات خود را می بندند. نکته جالب در این ایل نبودن تفاوت میان پوشش و لباس زنان عادی وخاصه می باشد. کودکان هم لباس هایی مانند مادران خود به تن می کنند. گفته می شود در این ایل تا سه سالگی لباس دخترانه را برای پسران نیز می پوشند برای گمراه کردن آل و دور بودن از چشم زخم که البته از هیچ جهت کاری عاقلانه نمی باشد. در ابتدا یعنی در قرن نوزدهم مردان این قوم شلوارهایی با نام تنبان که شلوارهایی دمپا گشاد بوده است و قیناق که پیرهنی بی یقه بوده می پوشیدند که روی آن عبایی با نام ارخالق که از شال به عنوان کمربندی بروی آن می بستند با قبایی نمدی و گرم که در آخر کلاهی با همین جنس به رنگ سیاه آن را کامل می کرده است و از ابزار آراستگی این مردان می توان به چماق، شمشیر، خنجر، تفنگ و چاقو اشاره کرد و مردان عالی رتبه و خاص ایل قشقایی لباسی نزدیک به لباس سران قاجار یعنی عبای بلند و کلاه پوستی و دورای که نوعی از آن سر تخت بوده است با پیرهن بی یقه می پوشیدند. در سال های بعد یعنی در اوایل قرن بیستم این پوشش کمی تغییر کرد. برای مثال کلاه گرد و نمدی با پیرهن بی یقه سفید رنگ و شلوار گشاد با دمپایی تنگ و قبایی که رویش کمربندی قرار می گرفت، تغییر یافت. پاپوش ها در این دوران گیوه بود و برخی از مردان هم از جلیقه های نمدی استفاده می کردند. از رسوم مردان قشقایی می توان به بستن قطار فشنگ که نوع آن و بستن کمربند در هر طایفه ای متفاوت بود، اشاره کرد. این پوشش در زمان رضاشاه به اجبار به پوشش غربی تبدیل شد و آن هم در پی دستور ایشان مبنی بر منع پوشیدن لباس های محلی بود. این باعث شد که استفاده از ارخالق فقط در مهمانی ها مرسوم باشد.
خصوصیات عشایر ایل قشقایی
اهالی ایل قشقایی شیعه جعفری هستند که به آداب و رسوم خود و ریشه هایشان توجه زیادی می کنند شاید حدود پنج درصد از آنان نماز نخوانند و یا اصلا با آن آشنا نباشند ولی مابقی اعتقاد قوی دارند. زبان این ایل ترکی قشقایی آمیخته به فارسی است که در کنار آن همه فارسی را خیلی خوب حرف می زنند. اهالی این ایل به دو گروه تقسیم شده اند، آن هایی که سه تا چهار ماه از سال را در حال کوچند و الباقی سال در ییلاق و قشلاقند که به آن ها قشقایی بادی و به تعدادی از افراد این ایل که ده نشین شده اند و در ده خانه ساخته اند قشقایی خاکی می گویند.
شغل عشایر ایل قشقایی بردبار
مردمان عشایر، انسان هایی صبور و پر تلاش هستند که سختی کوچ و نقل مکان را به جان می خرند تا بتوانند نیازهای خود و خانواده شان را برطرف کنند. این مردم سخت کوش با کمترین توقع بیشترین تولیدات را در پرورش دام دارند. شغل عشایر ایل قشقایی شامل پرورش گوسفند و بز و فرآورده های آن شامل هزاران تن گوشت قرمز و انواع لبنیات می باشد. صنایع پوستی میان مردم عشایر رایج است به این صورت که از پوست گوسفندان برای تهیه ظروف مانند مشک آب، خیک روغن، خیک ماست، کیسه حبوبات، مشک دوغ زنی استفاده می کنند. این پوست ها بعد از تمیز شدن و دوختن، با پوست بلوط خیسانده می شود تا بوی آن از بین برود و بتوان از آن برای مواردی که در بالا ذکر شده است، استفاده کرد. صنایع دستی زنان این ایل قالی بافی و گلیم بافی و البته جاجیم بافی می باشد که این صنایع دستباف از ابتدا تا انتها به دست زنان ایل صورت می گیرد. طناب بافی و چپق بافی هم از هنر دست این زنان می باشد. از دیگر صنایع دستی این ایل می توان به چادرهای آن ها که نام بوهون دارد، اشاره کرد که از موی بز سیاه بافته می شود که آن ها را از سرما و گرما در امان نگه می دارد و البته گبه بافی یا همان قالیچه خرسک نوعی قالی گره بافت می باشد که در ابعاد کوچک بافته می شود. چنه بافی یا آینه دان هم از دیگر شغل عشایر ایل قشقایی می باشد. محصولات کشاورزی از دیگر دست آوردهای شغل عشایر ایل قشقایی می باشد که در سردسیر و گرمسیر به کشاورزی مشغولند و عمده محصول آن ها هم گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزی، مرکبات و خرما می باشد که در این کار زنان هم پا به پای مردان کار می کنند.
دبستان های عشایر قشقایی
در عشایر قشقایی به تناسب تعداد آن ها دبستان عشایری بنا می شود که از پیشگامان این عرصه محمدخان بهمن بیگی بوده است. در این دبستان ها دختران و پسران در کنار هم درون چادر تا دوره دبیرستان تحصیل می کنند.
زنده باد خانم روشنی که اینگونه در بإرهاب ایل قشقایی نوشته است اگه کامل تَر مینوش عالی بود
ایل قشقایی بزرگترین ایل ایران
زنده باد ایل بزرگ قشقایی که انگلیس را شکیت داد وشهرته را تنگستانی ها بردند