شبنم مقدمی در میان کودکان + عکسها
شبنم مقدمی با انتشار این عکسها نوشت:
نیم ساعت نشده رفاقتی به هم زدیم و معاشرتی کردیم با هم که نگو!
دوست شدیم و قرارشد عکس یادگاری بگیریم با هم.
اینجا هی بهشون می گفتم :
بچه هااااااا!...بخندین!...بخندیم...اگه می خوایم عکسامون خیلی خوشگل بشه باید بخندیم!
د یالاااااا!زودباشین ...یک، دو، سه ! خنده خنده خنده!
نمی خندیدن!...قلقلک شون دادم،بالا پایین پریدم ،بلند بلند خندیدم،شعر خوندم ،جیغ زدم...تا عاقبت به زور...این خنده مختصر رو که می بینین گرفتم ازشون...
ما که هیچ...هیچ و ناامید ...مرگ زده و خسته ...غمگین و بی پناه...خشمگین ...عبوس و بی لبخند...هیچ!
این بچه ها چی؟طفلکیا چقدر گناه دارن ...
خنده و شادی و کودکانگی باید دم دستی ترین حس و حال بچه باشه ...و نیست انگار! انگار سنگینی ِغصه های ما روی دل ِ کوچیک و نازک ِ اون ها هم ناخودآگاه داره فشار می آره.چقدر گناه دارن...چقدر گناه داریم...
خدایا! نظر ِ لطفی...نگاه ِ خاص ِ محبت آمیز و مشکل گشایی...چیزی آخه!
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد، بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم ...
عکس ها را طاهره فلاحت پیشه برداشته از من و دوستای کوچولوی قشنگم.در تیرماهی که گذشت.
بچه ها اسماشون هست:
نفس ، امیررضا، کیان، تیام، آتنا و بازیگر های قشنگ ِ این اپیزودهای آخر ِ «مردم معمولی»بودن.متاسفم که فامیلی هاشونو نمی دونم.
شعر ِ زیبا سروده ی سیدعلی صالحی ست.
لطفاً برای هم دعا و آرزوهای خوب کنیم.
لطفاً مراقب خودمون و همدیگه باشیم.و بیش از همیشه حواس مون به بچه ها باشه.