در ایران موزه های دولتی نسبت به موزه های خصوصی قوی تر هستند
ایلنا/ براساس آخرین خبرهای بدست آمده، در ایران موزه های دولتی نسبت به موزه های خصوصی قوی تر هستند.
شاید بیشتر ما در عمرمان بخصوص در دوران مدرسه یک بار هم که شده از موزه دیدن کرده باشیم. گاهی دیدن اشیای تاریخی پشت ویترین ها جذاب است و ما را به فکر فرو می برد و گاهی نیز حوصله سر بر و کسل کننده است. فقط کافی است نگاهمان را نسبت به موزه ها و اشیای درون ویترین ها تغییر دهیم تا پنجره ای رو به گذشته، آنچه می پنداشتند و آنچه انجام می دادند، باز شود.
بنابر تعریف شورای بین المللی موزه ها که زیر نظر یونسکو فعالیت می کند «موزه مؤسسه ای دائمی است و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان باز است، در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت می کند. هدف موزه ها، پژوهش در آثار و شواهد به جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری آثار، حفظ و بهره وری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، به ویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهره معنوی است.»
در این راستا با محمدرضا کارگر (مدیرکل موزه ها و اموال منقول تاریخی) به گفتگو نشستیم تا از موزه و موزه داری در ایران و تفاوت هایش با عرصه بین المللی و اینکه در ایران موزه های دولتی نسبت به موزه های خصوصی قوی تر هستند، سخن بگوید.
این روزها موزه ها دیگر صرفا جایی برای نمایش اشیا نیستند. تعریف جدید موزه تا چه اندازه توانسته در ایران عملیاتی شود؟
برخی از پدیده ها با اتفاقات ساده شکل می گیرند و رفته رفته با پیچیده شدن جوامع یا این پدیده ها خود را با نیازها و پیچیدگی های جامعه وفق می دهند یا چون نتوانسته اند خود را وفق دهند، حذف می شوند. بطور مثال، فیلم، سینما و تئاتر پدیده هایی هستند که خود را با نیازها و سلایق جامعه هماهنگ کرده اند اما ممکن است چاپ جای خود را به محتوا در فضای مجازی دهد یا آنکه روزنامه ها کارکرد خود را از دست بدهند. موزه ها از جمله پدیده هایی هستند که بعد از دوره رنسانس بوجود آمدند و توانستند با ویژگی های انسانی و جامعه جلو بیایند و اکنون تبدیل به بخشی جداناشدنی از جامعه شده اند. نمی توانیم جامعه ای رو به توسعه را بودن موزه تصور کنیم. موزه ها محصول توسعه و عامل توسعه هستند. به میزانی که جوامع توسعه می یابند، موزه هایشان هم توسعه می یابد.
اساسا موزه ها دو نقش اساسی را به دنبال دارد. در درجه نخست، نقش آموزش و در پس آن تغییر و در درجه دوم تنوع بخشیدن به اوقات فراغت مردم. جمع آوری، حفاظت، پژوهش و معرفی نیز در ذات موزه نهفته است. باید گفت دلیل نگهداری و حفاظت از آثار تاریخی آن است که به مردم آموزش دهد و بر آگاهی مردم بیافزاید و براساس این افزایش آگاهی، تغییر را بوجود آورد. بطور مثال، امروزه شناخت کافی نسبت به محیط زیست وجود ندارد از این رو نسبت به آن بی تفاوت هستیم، زمانی نسبت به آن اهمیت می دهیم که آن را بشناسیم آنگاه است که قدر آن را می دانیم و نسبت به آن مسئولانه رفتار می کنیم.
رفتار مسئولانه نتیجه آگاهی است. زمانی می گفتند که تعهد بهتر است یا تخصص؟ باید گفت که تعهد نتیجه تخصص است. وقتی نسبت به میراث فرهنگی تخصص پیدا می کنید، تعهد فرآیند پس از تخصص است. نمی توان نسبت به چیزی که شناختی از آن نداریم، تعهد پیدا کنیم. اکنون افرادی به میراث فرهنگی متعهد هستند که تخصص آن را دارند و موزه ها هم واسطه آگاهی رسانی و آموزش هستند.
آیا موزه های ما توانسته اند جامعه ای متخصص و متعهد به میراث فرهنگی آموزش دهند؟ اگر چنین است چرا تا این اندازه شاهد تخریب میراث فرهنگی هستیم؟
کافی است یک شی دیده شود. از دیدن آن علاقه و آگاهی ایجاد می شود. وقتی اطلاعات فنی و شی را ارائه دهیم این آگاهی کامل تر می شود. موزه ها در ساده ترین جنبه خود جنبه آموزشی دارند.
هرچند به دیده شدن اشیا و بار آموزشی و آگاهی رسانی که با خود به همراه دارند اشاره دارید اما چند درصد جامعه ما از موزه ها دیدن می کنند؟
قبل از شیوع ویروس کرونا حدود 19 میلیون بازدید از فروش بلیت موزه ها به ثبت رسید. کمتر از یک میلیون این بازدیدکنندگان خارجی بودند و 18 میلیون بازدید از موزه ها داشتیم. بر این اساس میتوان گفت از هر چهار نفر ایرانی یک نفر از موزه بازدید داشته و این آمار نسبت به گذشته خوب است و بهتر است دوبرابر شود. نباید فراموش کرد که نباید میزان بازدید از موزه های ایرانی را با موزه هایی همچون لوور و متروپولیتن مقایسه کنیم، چرا که از هر 20 بازدیدی که از موزه لوور انجام می شود، 19 بازدید آن خارجی است. درحالیکه ایران به این تعداد گردشگر ندارد اما بازدیدهای داخلی ما درخور توجه است.
هرچند معتقد هستید در حوزه بازدیدها به دلیل تعداد زیاد گردشگران خارجی در کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس نباید میزان بازدید موزه های ایران را با موزه هایی مانند لوور انجام داد اما آیا در حوزه پژوهش توانسته ایم رقابتی ایجاد کنیم؟
در حوزه پژوهش دو جریان وجود دارد: موزه هایی مانند لوور و متروپولیتن موزه هایی هستند که به صورت بین المللی فعالیت می کنند و آثاری از کشورهای مختلف را نگهداری می کنند و بخش های مختلف از رم، مصر، یونان، ایران و… را دارند اما موزه های ما فقط آثار ایرانی را نگهداری می کنند و قطعا در این حوزه حرف های زیادی برای گفتن دارند و قوی تری هستند اما پژوهش های سیستماتیک ضعیف تر هستیم، چرا که در ساختار اداری اشکالی بوجود آمده و موزه ها اکنون ساختار پژوهشی ندارند و بودجه پژوهشی ندارند، چرا که این کار در قالب پژوهشگاه میراث و گردشگری انجام می شود.
نقدی که به فعالیت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری وارد است این است که در این پژوهشگاه شاهد فعالیت افراد دانشگاهی هستیم که بیشتر در قالب استاد دانشگاه فعالیت دارند و پژوهشگر نیستد. کار پژوهشی در کجا و توسط چه کسانی باید انجام شود؟
چون پژوهشگاه متولی امر شده، پژوهش را از دل موزه ها گرفتیم درحالی که موزه ها باید بخش پژوهشی داشته باشند. قاعدتا پژوهش باید توسط اساتید دانشگاه، پژوهشگران، موسسات پژوهشی و دانشجویان دوره دکترا انجام شود. قبول دارم که در پژوهشگاه میراث و گردشگری شاهد دغدغه های فردی هستیم درحالی که موزه ها وظایف حاکمیتی دارند که دغدغه های خاص خود را دربرمی گیرد. یک فرد پژوهشگر وقتی در بخشی از دل موزه قرار می گیرد می تواند از امکانات موزه استفاده کند اما اگر پژوهشگاه این کار را انجام دهد مقطعی است.
سالهاست درخصوص سامانه جام صحبت می شود اما در نهایت این سامانه هنوز نتوانسته به نتیجه برسد و اشیای موزه ها و مراکز مختلف را به صورت جامع در قالب سامانه الکترونیک به ثبت برساند. چالش های پیش روی سامانه جام چیست و تاکنون چند درصد اشیای تاریخی در این سامانه بارگذاری شده اند؟
سامانه جام بستر را برای مستند کردن اشیا ایجاد می کند و شاید دلیل اصلی که باید سرعتی بیش از این را می داشت آن باشد که نظام ذی حسابی و نظام اموال دولتی هنوز بر شیوه های سنتی ثبت اشیا اصرار دارد و ثبت دیجیتالی را به رسمیت نشمرده و سامانه جام را نپذیرفته است.
امین اموال ها می گویند که باتوجه به شرایط موجود برای مستندسازی اشیا درعین ثبت دیجیتالی باید ثبت دفتری نیز داشته باشند. این امر کار را کند می کند. هرچند جلسات زیادی برای قانع کردن آنها برگزار کردیم اما خواستار سیستمی هستند که آنها نیز در بخش دارایی بتوانند به آن دسترسی داشته باشد و آن را بپذیرد. حدود دو سال است که به صورت جدی درخصوص سامانه جام صحبت می شود و تاکنون بالغ بر 30 درصد اشیای تاریخی مستندنگاری و در سامانه جام ثبت شده است.
درخصوص راههای ورود آثار به موزه ها توضیح دهید. در میان راههای موجود، از کدامیک از این روشها بیشترین اشیا به موزه ها راه می یابند؟
آثاری که وارد موزه ها می شود از چند راه است: یکی از این راه ها کاوش های باستان شناسی و کشف است. یک راه دیگر از طریق کشفیاتی است که از قاچاقچیان اشیای تاریخی داریم. استرداد، خریداری و هدیه اشیا نیز از دیگر راه هایی است که اشیای تاریخی به موزه ها راه می یابند. در این میان از طریق کشفیات باستان شناسی و بعد از آن کشف اشیا از قاچاقچیان بیشترین تعداد اشیای تاریخی به موزه ها راه می یابند. اگر سامانه جام فعال بود می توانستیم به راحتی آمار ارائه دهیم. طی سالهای اخیر هدایای متعددی نیز از سوی بخش ها و اشخاص مختلف داشتیم.
بسیاری از اشیای تاریخی در مجموعه های خصوصی یا در موزه های نهادهای مختلف نگهداری می شوند. این اشیا اگر در موزه های دولتی یا در مخازن آنها نگهداری شوند بهتر نگهداری می شوند یا آنکه در مجموعه های شخصی باشند؟
در بسیاری از کشورها، موزه های غیردولتی قوی و تاثیرگذار هستند و در برخی از کشورها مانند ایران، موزه های دولتی قوی تر هستند. اکنون رشد موزه های خصوصی بیشتر از رشد موزه های دولتی بوده است. برخی از موزه ها با وجود آنکه نام موزه خصوصی را بر خود دارند اما توسط نهادهای دولتی اداره می شوند. سعی ما طی سالهای گذشته آن بود که توسعه و راه اندازی موزه ها را از بخش دولتی به بخش غیر دولتی منتقل کنیم و رشد 400 درصدی در این حوزه را شاهد بودیم. ثروت ملی باید توسط مردم جمع آوری و حفظ شود. دولت ها نمی توانند متولی تمام میراث یک کشور باشند.