ژست حسین پاکدل مقابل لنز دوربین + عکس
حسین پاکدل با انتشار این عکس نوشت:
خُرده خاطرات
شبکه سوم سیما، 14 آذرماه 72 از دل شبکه اول متولد شد. دو ماه وقت داشتیم این شبکه را راه بیندازیم. مهدی فریدزاده مدیر شبکه اول حَسَبِ سیاست سازمان ما را موظف به این کار کرد. گروه های تولیدی شبکه یک در کنار تعهدات خود موظف به تولید برنامه شدند؛ که کاری زمان بر بود. آن زمان آغاز هفتمین سال مدیر پخش شدنم بود و از دوازده سال قبل در شبکه اول اجرای برنامه می کردم. موازی با کار معاونتِ فنّیِ سازمان، در پخش شبکه تعدادی از بچه های فعّال و خوش فکر را به کار گرفتم تا در کنار کارهای روزمره مشغول تدارک شوند، از جمله فرید نیکخواه، بهمن بشیرزاده، مصطفی رحمتی، فرشاد صادقی و چند تن دیگر. آن ها هرچه خلاقیّت بود به کار بستند تا این کار بزرگ عملی شود. با تولید برنامه های مفرح در حد بضاعت با کمک تآمین برنامه (بامدیریت جعفرصافی که بعدها اولین مدیر موفق شبکه سه شد) برنامه های لازم را فراهم کردیم. چون آن موقع حضور مجری پخش باب بود از همان اول به فکر انتخاب یک مجری تازه نفس برای این شبکه بودم. پرس و جو کردم. پیشنهادها زیاد نبود ولی به زعم من به دلِ مخاطب جوانِ مورد هدف نمی نشست. آن وقت ها تازه سازمان ترافیک شکل گرفته بود و خانمی به اسم شاهین رابط این نهاد با صداوسیما بود. صدای آرام و چهره موقری داشت؛ ولی هرگز اجرای برنامه نکرده بود. ایشان را دعوت به همکاری کردم. باور نمی کرد از پس این کار سخت برآید. به مدت یک ماه واداشتم هر روز به پخش بیاید و نحوه عمل همکاران را نگاه کند. چند تمرین هم به او دادم. با این تلاش ها و تمرین ها به استقبال اجرای افتتاحیه رفت و به مدت چندین ماه با شگفتی و مهارت بسیار تنها مجری هرروزه شبکه سوم سیما شد. او با قابلیت هایش در مدت کوتاهی چهره روز و مطرح آن زمان صداوسیما شد؛ و طبعا مخالفت با حضور این گوینده مطلوبِ مخاطب آغاز شد. از هرسو فشار پشت فشار. مدیر حراست وقت با نامه نگاری پی در پی اصرار به برکناری ایشان داشت. مواردی را به ایشان نسبت می داد که صحت نداشت. هرچه فشارها بیشتر می شد محکم تر پای او و همکاران دیگر می ایستادم. کار بالا گرفت تا روزی از جانب این مدیر هنردوست! تلفنی تهدید شدم. به او گفتم حالا شما ببین تا فردا خودت مدیر هستی که این تهدید را عملی کنی؟ از اتفاق همان صبح فردایش آن جناب ناغافل برکنار شد. تا مدت ها فکر می کرد من باعث این اتفاق شدم. بعدها شبکه سه مجزا شد و مدیریت مستقل پیدا کرد و کلا مجری پخش ها حذف شد.
سال 74 با اصرار خود از مدیریت پخش کناره گیری و به تولید رفتم. طبق روال بازرسانی آمدند اسناد و مدارک را بررسی کردند که خلاف یا حیف و میلی پیدا کنند (به قول رضا پدیدار مدیر امور عمومی و مالی شبکه) تازه فهمیدند کل هزینه ما برای آماده سازی، راه اندازی شبکه سه و تا حدود دوماه ماه پخش آن میان برنامه ها فقط سه میلیون و هشتصد هزار تومان بود(معادل خرید یک ونیم دستگاه پژو 405 صفر) در ضمن هیچکدام از ما ریالی دستمزد، پاداش یا اضافه کار برای این مهم نگرفتیم.
نسل بی نیاز ما یاد گرفته بود بی واهمه خودش را فقط به خودش اثبات کند.