گشت و گذار در بمبئی و عبادتگاه جینیسم | سفرنامه هند ( قسمت دوم )
از جنوب هند شروع کرده ایم و به شمال می رویم. مقصد بعدی مان بمبئی است. شنیده ایم بمبئی باران و سیلی آمده که در ده سال اخیر بی سابقه بوده و ممکن است کل برنامه های این یک روز و نیم اقامتمان در آنجا را به هم بریزد. میزبان کوچسرفینگی ما در بمبئی فردوس است. وارد خانه می شویم. به نظر می آید این بار دیگر شانسمان گرفته و تجربه اقامت خوبی خواهیم داشت. فردوس اصالتا زرتشتی است (و خون آریایی در رگ هایش جریان دارد!)، در امریکا ام بی ای خوانده و در هند کاشی های هنری دست ساز تولید می کند. همسرش، آمادی هم به تازگی یک استارتاپ نرم افزاری با موضوع صدور رسید برای بقالی های خُرد راه انداخته. فردوس و آمادی با دو فرزندشان کبیر و شای زندگی می کنند و در جامعه ی با فاصله طبقاتی زیادِ هند، در طبقات نسبتا بالا و مرفه آن به سر می برند.
گشت و گذار در بمبئی ...
از همان ابتدا که گرسنه و تشنه به خانه شان می رسیم و با انواع و اقسام غذاها از ما پذیرایی می کنند، تا کمک ها و راهنمایی هایشان و حتی در آخر حساب کردن هزینه اوبر تا ایستگاه قطار، همه و همه ما را شرمنده مهمان نوازی شان می کند. این خانواده واقعا دوست داشتنی اند.
فردوس و آمادی امشب میزبان دوستانشان هستند و کبیر و شای هم منتظر بچه های دیگر تا به آن ها برای بازی بپیوندند. قرار می شود ما هم برای دیدن معبد جین (Jain Temple) و پارک باغ های معلق (Hanging Gardens) برویم بیرون و شب به جمع آنها بپیوندیم. ( hanging gardens یکی از دیدنی های اصلی بمبئی است ولی آنقدرها که اسمش دهن پرکن و جذاب است خودش نیست. احتمالا اینها اگر پارک آب و آتش و نهج البلاغه تهران ما را ببینند از هیجان سکته خواهند کرد!)
بازدید از معبد جین
قطعا یکی از این جاها معبد جین (Jain Temple)، عبادتگاه پیروان آیین جینیسم است. معبدی با المان های عجیب که ما را بهت زده کرد. تمثال 24 پیشوا (رب النوع یا شمایل خدا) و نقاشی های عجیب و غریب و مجسمه هایی حتی ترسناک. فلسفه جینیسم پرهیز از هرگونه آزار هرگونه جاندار است. حیوانی را نمی کشند و گوشت نمی خورند. فردوس می گوید حتی مذهبی های این آیین برای اینکه پشه در دهانشان نرود ماسک می زنند (نمی دانند ما در تهران روزی هزاران مگس سفید می خوریم!). حتی از خوردن بسیاری از گیاهان زمینی خودداری می کنند چون معتقدند میکروارگانیسم های غیرقابل دیدنی روی آتها وجود دارد که با برداشت و خوردنشان می میرند. این آیین ترکیبی از هندو و بودا است و باور دارد خدای واحد و مشخصی وجود ندارد و بیست و چهار پیشوا در نقش جلوه ای از خدا، مسیر پاکسازی و تذهیب نفس را به پیروان نشان می دهند. در حال حاضر در کل جهان چهار میلیون پیرو دارند که البته اغلب به جای زندگی ساده مشغول تجارت هستند و اوضاع اقتصادی خوبی دارند !
تجربه همنشینی و آشنایی با خانوده ای هندی و اصیل
بعد از دیدن معبد جین عجیب و کمی استراحت در هنگینگ گاردنز و قدم زدن در خیابان های بدون پیاده رو بمبئی و موش آب کشیده شدن زیر باران های سنگین موسمی به خانه بر می گردیم. به جمع مهمانان می پیوندیم و مشغول گفتگوهای طولانی در مورد هند و ایران و مسائل پیرامون با جمع می شویم. گفتگوهایی که با نمایشی تنظیم شده توسط کودکان به پایان می رسد. (توصیف ناپذیر است لذت حضورت به عنوان غریبه در جمع دوستان خانوادگی که معلوم است سالهاست همدیگر را می شناسند و دعوت شدن به نمایش کودکانشان و پذیرفتنت به حریم صمیمی و خصوصی شب نشینی شان) مهمانی ادامه دارد ولی رمقی برای ما نمانده. ترجیح می دهیم امروز را با همین نمایش شیرین کودکانه به خواب برویم، بعد از چند شبانه روز سخت..
تماشای مراسم مذهبی از پنجره !
صبح مشغول خوردن صبحانه هستیم که از بیرون صدایی شبیه صدای دسته های عزاداری خودمان می شنویم. آمادی بدوبدو ما را به بالکن می برد و برایمان توضیح می دهد که اینها پیروان جین هستند. گشایشی در زندگی خانواده ای از آنها اتفاق افتاده و به برکتی رسیدند و در حال تشکر از خدایانند. پیروان، خانواده ای که مشمول عنایات خدایان (پیشوایان) شده را روی تخت حمل می کنند تا خودشان هم مورد عنایت واقع شوند.