زخم لودرها بر تن الوند
ایسنا/ براساس آخرین خبر و گزارشات بدست رسیده، زخم لودرها بر تن الوند مشاهده می شوند و کسی اقدامی نمی کند.
الوند زخمی و بی پناه؛ در آتش بی تدبیری
فقط پنج سال از تعرض قبلی به دشت میشان در مسیر قله الوند می گذرد، هر چند پیش از این اتفاق در طول سال های گذشته ایجاد تله کابین گنجنامه و تاسیساتی که برای این تله کابین نیاز بود خود راه را برای آسیب بیشتر به کوهستان الوند که بخشی از آن در فهرست میراث ملی کشور نیز ثبت شده، هموار کرد؛ اقداماتی که به نظر می رسد هنوز ادامه دار است، شاید به همین دلیل هم این بار سراغ جاده ای هموار برای رسیدن به همان مسیر میشان به گنجنامه رفته اند.
از حدود 10 روز قبل کارشان برای زیرسازی جاده میشان را آغاز کرده اند و کارگران پروژه هم تاکید کردند که کارشان قرار است به درختکاری ختم شود، این خود نشانه ای است که احتمال آغاز تخریب های بیشتر در دل این مسیر را بیشتر می کند، آن هم در شرایطی که فعالان میراث فرهنگی از کشف کتیبه ای در نزدیکی همین مسیر خبر داده اند که احتمال تخریبش در زمان انجام عملیات تسطیح محوطه وجود دارد.
ناهید زندی صادق، دانش آموخته ایران شناسی و فعال میراث فرهنگی همدان پیرامون زخم لودرها بر تن الوند نوشت: «الوند؛ همان کوه مقدس و سپندی که در طول تاریخ همواره تکیه گاه و پناه هگمتانه باستانی، مادستان و همدان بوده و هست، این روزها رنجور و مجروح نظاره گر بی مهری فرزندان خویش است، از همان روزها که راه اندازی تله کابین کوهنوردی را به تفریح و تفرجی آسان بدل کرد و دشت میشان زیر پای مسافران و گردشگران با زباله ها انباشته شد، دل الوند و الوند دوستان شکست.
سنگ نگاره ها و سنگ نوشته هایی که در جای جای کوهستان الوند به یادگار مانده اند از روزگار پیش از تاریخ تا دوره اشکانیان را برمی گیرد که شاید معروف ترین و بزرگترین آن ها سنگ نوشته های داریوش بزرگ و فرزندش؛ خشایارشا باشد. دره گنجنامه و دامان الوند همواره ییلاق همدانی ها بوده و ادیبان و مورخان از سرسبزی و آب و هوای این منطقه بسیار نوشته اند.
الوندی که پیوندگاه تاریخ و طبیعت است، این روزها زخم لودرها را بر تن خویش به تماشا نشسته و چشم به راه مسئول مسئولیت پذیری است که مرهمی بر جان نحیفش بگذارد چون، زمانیکه ترس از بیماری کرونا مردم و بسیاری از مسئولان را خانه نشین کرده بود، راه باریک و زیگزاکی که از گنجنامه به سمت میدان میشان می رفت، با نام جاده سلامت تعریض شد.
متولیان مجموعه تفریحی و توریستی گنجنامه به همین میزان بسنده نکردند و بر سر الوند منت گذاشته و در کنار این جاده درختکاری هم کردند! حال آنکه این بخش از کوهپایه اساسا مرتع است و نیازی به درخت ندارد، از سوی دیگر باید کارشناسان نظر دهند که درختان کاشته شده، اصلا با اقلیم الوند سازگار هستند یا خیر؟
پس از جاده کشی برخی از مسئولان استان به منظور روشن شدن مسئله برای اهالی رسانه، کوهنوردان و سازمان های مردم نهاد به محل فاجعه آمده و تلاش کردند «سبوی شکسته و آب ریخته» را توجیه کنند، لبخندهای مداوم فرماندار و توضیح واضحات مدیرکل منابع طبیعی دردی از کسی دوا نکرد، البته اینکه جاده سلامت! به نفع چه کسی یا کسانی است الان مسئله اصلی نیست! پرسش اینجاست که چه کسی مجوز تخریب کوهستان را صادر کرده است؟
اگر مجوزی صادر نشده این کوه خراشی و کوه تراشی با چه پشتوانه ای صورت گرفته است؟ اگر تا امروز بهانه جاده کشی ها امدادرسانی بود، حالا که هلال احمر منکر هرگونه نقشی در این کار شده، با چه بهانه و توجیهی به مطالبه مردم، کوهنوردان و رسانه ها رسیدگی نمی شود؟
نکته جالب توجه در این داستان پرآب چشم این است که همدان در چند سال گذشته مدعی توسعه گردشگری پایدار بوده و تمام مقامات بلندپایه این استان از تلاش برای رونق صنعت گردشگری سخن به میان می آورند و همایش ها و نمایش های میلیاردی برگزار می کنند؛ اما گویا هیچ یک از آنان به اصول اولیه توسعه پایدار گردشگری که حفظ منابع و داشته های تاریخی، فرهنگی و طبیعی برای نسل های بعد است توجهی نمی کنند که اگر غیر از این بود در برابر تعرض های عده ای معدود به الوند که بخشی از تاریخ، فرهنگ و ادبیات این شهر از آن سرچشمه می گیرد، بی توجه نبودند.
چرا که بسیاری از گردشگرانی که به همدان می آیند کوهنوردان و طبیعتگردانی هستند که به شوق دیدن شکوه الوند رنج سفر بر خویشتن هموار می کنند، پس برای حفظ و پایداری این ثروت بیکرانه باید دست به دست هم داده و از تخریب الوند جلوگیری کنیم.
به قول ناهید همدانی: «من نی ام آنکه کشد دست ز دامان تو زآنک / پرورشگاه من ای دامن الوند تویی.»
وای همدان چی بگم ... از بخار شدن آب های زیر زیرزمینی برای تولید برق توی نیروگاه مفتح بگم ، از ویران شدن طبیعت دره امام زاده کوه به بهانه گردشگری و زمین خواری و ویلا سازی توی زمینهای کشاورزی توسط تازه به دوران رسیده ها بگم. از نشست زمین دشت بهار به جهت استفاده بی رویه از آب های زیر زمینی به خاطر کشت سیب زمینی و پولدار شدن بعضی ها بگم، از چی بگم؟!