فردیناند ماژلان؛ دریانوردی که برای اولین بار کره زمین را دور زد
دریانوردانی که در تاریخ جز اولین کسانی بودند که بر روی آبهای خروشان سفر کردند، بدون وسیله های جهت یابی امروزی مانند دستگاههای الکترونیکی، کاری در خور قهرمانی انجام دادند. تنها تجربه دریانوردان آن روز استفاده از روشنایی روز آن هم در هوایی آرام بوده و البته سفرهایشان نیز کوتاه بود. از این سوی رودخانه های طویل به آن سو می رفتند و به دلیل کوتاهی راه، اگر هوا خراب و طوفانی می شد، بخوبی می دانستند در کجای راه قرار داشته و تا مقصد یا مبدا چقدر راه دارند و راه را چگونه باید طی کنند. راهنمای آنان در روز خورشید و در شب در صورت آسمانی صاف، ستاره ها بودند. از دریانوردان کهن هیچ نقشه و راهنمای مکتوبی در دست نیست و در تاریخ نیز ثبت نشده است. اما به مرور زمان ساعت های شنی را اختراع کردند یا از مکان های بخصوصی که نشانه گذاری کرده بودند، ضربه های پارو را شمارش کرده تا به مقصد برسند. اینگونه بود که به تدریج توانستند با قدرت ذهن و به کمک حس ماجراجویی خود ابزاری بسازند که دریانوردی را به سواحل دورتر برده و امروزه با پیشرفت علم و البته کمک دستگاهها سواحل را بیابند. با آنکه در اوایل این راه، وسیله های دریانوردان خیلی ابتدایی بود، ولی علم دریانوردی با سرعت رشد می کرد. این دسته از علاقمندان برای خود الگو و قهرمانانی داشته که آنان را سرلوحه پیشرفت خود کرده و به تبعیت از آنان به دل خطر زده و دوست دارند مانند قهرمانانشان نامشان ماندگار شود. از بین اولین دریانوردانی که با کمترین امکانات توانستند نامی ماندگار از خود بگذارند، نام کلمبوس، دریک و ماژلان درخشان تر از دیگران است. این سه نفر بودند که علم دریانوردی را به اوج رساندند و نامشان برای همیشه در خاطر علاقمندان به دریانوردی زنده خواهد ماند. با هم به سراغ سفر ماجراجویانه فردیناند ماژلان می رویم تا ببینیم ماژلان کیست و چگونه با ابتدایی ترین ابزار توانست نام خود را به عنوان اولین نفری ثبت کند که توانست کره زمین را دور بزند!
ماژلان کیست؟
فردیناند ماژلان در خانواده ای اصیل و نجیب زاده در کشور پرتغال بدنیا آمد. در ده سالگی پدر و مادر خود را از دست داد. دو سال بعد، پیش برادرش و به شهر لیسبون آمد. سپس، در دربار شاه جان و ملکه الئونورا در پست پیشخدمتی مشغول به کار شد. زندگی در لیسبون به او فرصتی داد تا تحصیلش را در جغرافیا و نجوم ادامه داده و مهارت کسب کند. در این زمان بود که به مقام سلحشوری رسید و نخستین سفرش در سن بیست بود. دولت پرتغال او را به هندوستان فرستاد تا مقامی را انتصاب کند. در این سفر برای اولین بار فردیناند ماژلان مقام جنگ را بدست آورد. یک مقام محلی از دادن خراج به کشور پرتغال سرباز زده بود و همین سفر دریایی سرآغازی برای سفرهای بعدی ماژلان شد که به عنوان مقامی از کشور برای ماموریت های مختلف راهی کشورهای همسایه شود. پنج سال بعد از اولین سفر دریایی به مقام ناخدایی رسید، ولی بخاطر یک اشتباه برکنار شده و به پرتغال بازگشت. یک سال که گذشت، بازهم دولت او را برای ماموریتی روانه مراکش کرد که در این سفر جنگی با وجود جانفشانی و زخم هایی که برداشت، به دادو ستد با دشمنان متهم شد. مقام نایب السلطنه هم که با او سر ناسازگاری داشت، گزارش او را به دربار داد. با اینکه از بررسی های دربار فردیناند ماژلان سربلند بیرون آمد، ولی دربار اعتمادش به او را از دست داد و به همین خاطر با افزایش حقوق او مخالفت و مقامش پس گرفته شد.
خدمت در دربار اسپانیا
با برکناری از دربار پرتغال، فردیناند ماژلان که شرایط را اینگونه دید، بودن در پرتغال را بدرود گفت و به اسارت دربار اسپانیا درآمد. نام خودش را که فرنون دِ ماگالیانش بود، با فرناندو ماگالانس عوض کرد. در دربار اسپانیا توانست نفوذ زیادی بدست آورد و چند مقام بلند پایه را پشتیبان خود کند. برای سفر به جزایر ادویه که واقع در اندونزی بود و تجارتی سودآور، فردیناند ماژلان و شریک تجاریش تصمیم به سفر دریایی بزرگی گرفتند که این تصمیم مورد حمایت شاه اسپانیا هم قرار گرفت. با کمک دولت اسپانیا و شریک فردیناند ماژلان که بازرگان ثروتمندی بود، پنج کشتی مهیای این سفر دریایی شدند. برای این کار باید قاره آفریقا را دور می زدند و هزاران کیلومتر در اقیانوس هند طی می کردند. طبق قراردادی که بین شرکا و شاه اسپانیا منعقد شد، یک بیستم از سود این کار به فردیناند ماژلان و شریکش می رسید.
شروع سفر دریایی ماژلان
در آن تاریخ که آغاز سفر دریایی این کشتی ها بود، دو کشور پرتغال و اسپانیا رقابت شدیدی در تجارت ادویه داشتند و به نوعی یکدیگر را رقیبی سرسخت در این راه می دیدند. دلیل این رقابت هم رونق تجارت ادویه در این زمان بود. در همان ابتدای این ماموریت بزرگ، خدمه و کارکنان کشتی ها که اکثرا اسپانیایی بودند، بدبینی شدیدی نسبت به رهبر و ناخدای این سفر یعنی ماژلان داشتند، چون به هرحال ناخدا یک پرتغالی بود. برخی کارکنان کشتی ها، از فرمانبرداری یک پرتغالی به شدت متنفر بودند و او را یک خائن تصور می کردند. به زودی زمستان فرا رسید و دریانوردان تصمیم گرفتند مدتی را در مکانی که اکنون آرژانتین هست، توقف داشته باشند. در این توقف، همان کارکنان مخالف دست به شورش زده و با یکدیگر درگیر شدند. در این شورش، یکی از کشتی ها غرق شد و یکی دیگر هم از باقی سفر چشم پوشی کرده و به اسپانیا برگشت. تلاش ماژلان برای آرام کردن خدمه مثمر ثمر واقع نشد. برای همین، به خشونت متوسل گشت. برخی را کشته و اجسادشان را همان مکان رها کرد، برخی دیگر را در جایی بدون آب و علف رها کرد و برخی دیگر را هم به کارهای سخت مجبور نمود.
رسیدن کشتی ها به فیلیپین
پس از گذشت زمستان، سفر دوباره شروع شد و در ادامه راه به گذرگاه سختی رسیدند که با مشقات زیاد از آن هم گذر نمودند. این گذرگاه امروزه به افتخار این دریانورد، با نام ماژلان شناخته می شود. کمی بعد از این گذر، آذوقه و مواد غذایی کشتی ها فاسد شدند و خدمه نیز به کمبود شدید ویتامین ث دچار گشتند. سرانجام، به مکانی که احتمالا همان گوآم امروزی باشد، رسیدند. مردم بومی یکی از قایق های دریانوردان را سرقت کردند که در جواب آنها خدمه تعدادی از بومیان را کشتند و خانه هایشان را به آتش کشیدند. یک ماه پس از این ماجرا به فیلیپین رسیدند و ماژلان این سرزمین را مستعمره پرتغال نامید. این سرزمین سرآغازی بر نابودی و بدبختی ماژلان بود.
کشته شدن ماژلان
ماژلان از مردم سرزمین خواست تا به دین مسیح ایمان بیاورند، ولی با مخالفت و جنگی از سوی دو قبیله بومی مواجه گردید. این گرفتاری نهایت زندگی ماژلان شد و به وسیله یک تیر سمی که از سوی بومیان بسوی او شلیک گشت، کشته شد. یکی از همراهان ماژلان که محققی اتالیایی بود، درباره کشته شدن ماژلان نوشت: بومی ها بحالت یورشی ناگهانی و بوسیله نیزه هایی که دسته هایشان بود، بر سر ماژلان ریخته و او را از پا در آوردند. آن ها آینه، نور، آرامش و تنها راهنمای ما را کشتند. پس از کشته شدن ماژلان، خدمه با رها کردن جسد ناخدای بی احساس و بی رحم خود در همان مکان، نهایت نفرت خود را از او ثابت کردند و با تنها کشتی باقی مانده بسوی کشور خود بازگشتند.
دستاوردهای سفر دریایی ماژلان
در راه بازگشت از سفر دریایی، کشتی وارد اقیانوسی جدید شد و از مسیری جدید برای تجارت با اروپا را کشف کردند و در نهایت، پس مسافتی در حدود 60 هزار مایل و از دست دادن 80 درصد خدمه ثابت شد که می توان از راه دریا، دنیا و کره زمین را دور زد. سفر دریایی ماژلان نقطه آغازی بود برای اکتشافات دریایی دیگر. این سفر کروی بودن کره زمین را به اثبات رسانید. ماژلان و همراهانش از اولین اروپائیانی بودند که برای اولین بار در آمریکای جنوبی، شتری دیدند که کوهان نداشت. این حیوان احتمالا می تواند همان لاما باشد؛ محیط کره زمین را با احتسابات دریایی مشخص نمودند؛ قریب ترین کهکشانهای به کره زمین یعنی ابرهای ماژلان را رصد کرده و دریافتند که این دو کهکشان را فقط می توان از نیمکره جنوبی تماشا کرد و گونه ای دیگر غاز سیاه را یافتند که برعکس غازهای دیگر به جای کندن پرهایش باید پوستش کنده شود که منظورشان همان پنگوئن است.