مجموعه تخت سلیمان | مجموعه ای با زندانی مخوف در تکاب
در ایران باستان ترویج زرتشت سرعت بیشتری گرفت و موبدان توانستند تا با ورود و نفوذ به بارگاه شاهنشاهی و ارتباط بیشتر با اشراف برای خود مقام و منزلت بیشتری کسب کنند. در این دوران، آتشکده ها و مراکز مذهبی و آموزشی فراوانی ساخته شد که در معماری آن ها می توان شکوه و عظمت دوران ساسانیان را به وضوح مشاهده کرد. در زمان حکومت ساسانیان بر ایران، سه آتشکده مشهور وجود داشت که تقدس و احترام والاتری داشتند. آتشکده برزین مهر که در حوالی شهر نیشابور از توابع خراسان قرار داشت که دارای معنای عشق والا بود و به کشاورزان اختصاص داشت. آتش فر ایزدی هم که مخصوص موبدان و افراد دارای رتبه و مقام بود. اما سومین آتشکده ای که به ارتشی ها و پادشاهان دوران ساسانی تعلق داشت، آتشکده آذرگشنسب بود که امروزه آن را به عنوان مجموعه تخت سلیمان در حوالی شهر تکاب می شناسیم. بدون هیچ تردیدی می توان مجموعه تخت سلیمان را دیدنی ترین مرکز آموزش های مذهبی در ایران دوران ساسانی دانست. بناهای به جا مانده از آتشکده آذرگشنسب همگی احساسی از عظمت و شکوه را به گردشگران و مسافران این خطه منتقل می کنند که از یاد نخواهد رفت. اگر با مجموعه تخت سلیمان تکاب آشنایی چندانی ندارید یا نام این مجموعه عظیم دوران ساسانی را نشنیده اید، در ادامه با ما همراه باشید.
تخت سلیمان دقیقا کجاست؟
مجموعه تخت سلیمان، شکوه و عظمت ایران باستان در دوران ساسانیان بوده که توانست پس از بیست و چهار سال یک اثر دیگر را به سازمان جهانی یونسکو اضافه کند. این مجموعه بی نظیر دوران ساسانیان از غرب و جنوب به شهرستان تکاب می رسد. شرق این مجموعه باشکوه و عظیم به استان زنجان و شمال آن به استان آذربایجان شرقی ختم می شود. برای رسیدن به معبد آذرگشنسب و دیدن تخت سلیمان باید از شهر تکاب، چهل و سه کیلومتر به طرف شمال شرقی برانید. راه رسیدن به این معبد آسفالت بوده، اما دارای پیچ های تند و خطرناکی است که باید بسیار احتیاط کنید، زیرا مجموعه باشکوه تخت سلیمان در ارتفاع دو هزار و چهار صد و پنجاه متری واقع شده است. این مجموعه باشکوه دوران ساسانی با شهر زنجان صد و پنجاه کیلومتر فاصله دارد و در اطراف آن می توانید به تماشای دیدنی های بیشماری بروید.
دریاچه تخت سلیمان
شاید وجود این دریاچه عجیب و شگفت انگیز بیضی شکل بر فراز کوه، به شکوه و عظمت تخت سلیمان تکاب وجهه ای دوچندان بخشیده است. این دریاچه طبیعی که در مرکز مجموعه تخت سلیمان قرار دارد، در عمیق ترین بخش خود صد و دوزاده متر عمق دارد و قطر کوچک آن هشتاد و قطر بزرگ آن در حدود صدو بیست متر است. دریاچه تخت سلیمان که می توان آن را پر آب ترین چشمه آرتزین نامید، دارای دو خروجی آب شمالی و جنوبی است که نود لیتر بر ثانیه دبی آب دارد و عاملی است موثر در رونق کشاورزی اطراف. آب این دریاچه همواره دارای درجه بیست و یک سانتیگراد بوده و مملو از مواد معدنی، آهک و املاح است.
افسانه و روایت های مربوط به تخت سلیمان تکاب
در روایات های شفاهی و اسناد کتبی به جا مانده از دوران باستان، افسانه ها و قصه های فراوانی در رابطه با این مجموعه باشکوه ایرانی وجود دارند که ذکر برخی از آن ها خالی از لطف نیستند. عده ای بر این باور هستند که تخت سلیمان تکاب توسط نیروهایی ورای طبیعت و به دستور سلیمان نبی ساخته شده و شیطان که توانسته بود انگشتر قدرت سلیمان نبی را تصاحب کند آن را به درون این دریاچه سحرآمیز انداخته است. اما اگر بخواهیم روایت هایی را که کمی مستندتر بوده را نقل کنیم، باید یادی کنیم از پادشاه ثروتمند لیدیه به نام کروسوس که توسط کوروش کبیر دستگیر و در حوالی همدان امروزی مستقر گشت. می گویند کوروش کبیر به شکرانه این پیروزی ارزشمند گنیجنه و خزانه پر بار کروسوس را نذر دریاچه کرده و همه آن را داخل آب ریخته است. درباره مدفون شدن گنج های افسانه ای در این دریاچه مطلب دیگری هم نقل می گردد بدین مضمون که موبدان زرتشتی زمانی که این منطقه به تصرف رومیان درآمد، همه اشیا و زیورآلات گرانبهای معبد را به عنوان نذر به داخل دریاچه ریختند تا الهه آب ها، ایزد بانو آناهیتا آن ها را در برابر دشمنان حفظ کند. به دلیل همین روایات و در سال های دور عده ای کاوشگر آلمانی دل به آب این دریاچه زدند تا شاید اثری از گنجینه های ساسانی و هخامنشی دوران باستان ایران زمین بیایند، اما به دلیل لایه های رسوبی فراوان بیشتر از سی و یک متر نتوانستند پایین تر بروند و افسانه گنج های باشکوه تخت سلیمان تکاب افسانه ماند. البته کاوشگران ایرانی نیز بارها راهی عمق این دریاچه شده اند اما تفاوتی در اصل حاصل نشد و املاح رسوبی مانع از دید بیشتر گردید. آب دریاچه تخت سلیمان نزد زرتشتیان و موبدان بسیار مقدس است و معتقدند که هر هزار سال یکبار باید دختری باکره در این دریاچه حمام کند. در اثر استحمام، این دختر پسری خواهد زائید که موبد موبدان می شود و آینده را در دستان خود می گیرد.
درباره شهر تکاب چه می دانیم؟
شهر تکاب دارای دو بخش مرکزی است که به نام های تکاب و تخت سلیمان شناخته می شود و شش دهستان در اطراف آن ها پراکنده هستند. طبق کاوش و حفاری های بعمل آمده، این منطقه از هزاره اول دارای ساکن بوده و قدمتی فراوان دارد. مردم این منطقه از ایران به کشاورزی و دامپروری مشغول هستند و عمده شهرتشان به خاطر فرش های دستبافی است که راهی بازارهای جهانی می کنند. رودخانه ساروق به عنوان تنها رودخانه این منطقه گواهی این مضمون بوده است. به نظر می رسد اوج شکوه و قدرت منطقه تخت سلیمان در دوران ساسانیان بوده و معبد آذرگشنسب بیانگر همین مطلب است.
مکان و فضاهای تخت سلیمان تکاب
مجموعه تخت سلیمان تکاب که در سال هزا و سیصد و هشتاد و دو به فهرست میراث جهانی یونسکو افزوده شد، در حدود ده سال قبل تر یعنی در سال هزار و سیصد و هفتاد و دو به عنوان بزرگترین پرژه ملی سازمان میراث فرهنگی ایران معرفی گردید و ضوابط سخت و محکمی برای جلوگیری از دخل و تصرف زمین های اطرافش به تصویب رسید. این اثر باشکوه دوران ساسانی در بیست و نهم آذر ماه سال هزار و سیصد و شانزده به ثبت آثار تاریخی کشور رسیده و با شماره سیصد و هشت مشخص گردید. مجموعه تخت سلیمان تکاب دارای فضاهای متفاوتی به شرح زیر است:
1. دروازه شمال شرقی
2. دروازه شمالی
3. دروازه جنوب شرقی
4. ایوان شمالی
5. سالن پرورش گیاهان معطر نذورات
6. ایوان غربی خسرو
7. سالن جنوبی ایوان خسرو
8. تالار ستون دار
9. هشت ضلعی ایوان شمالی
10. آتشکده
11. محل نگهداری آتش مقدس
12. حیاط شمالی آتشکده
13. معبد آناهیتا
معبد آناهیتا
وجود آب همواره در میان انسان ها نشانه ای از زندگی بوده و مقدس شمره می شد. آناهیتا، الهه و ایزد بانوی ایرانی که در برخی متون از او با نام ناهید یاد شده، ایزد بانوی آب، باران، زایش، مادری، عشق، پیروزی، باروری و برکت است که با نام کامل بغدخت اردویسور آناهیتا شهرت دارد و یونانیان باستان آن را به نام آرتمیس (آنایی تیس) می شناختند و سمبلی از عفت و عصمت بوده است. وجود دریاچه باشکوه تخت سلیمان و وجود معبد آذرگشنسب و موبدان دوران ساسانی نیز عاملی شده که حضور الهه آناهیتا بر این پهنه گسترده ایران احساس شود و معبدی با نام او در این مجموعه وجود داشته باشد. برای نشان دادن حضور الهه آناهیتا در مکان هایی که آب فراوانی وجود نداشته، از نماد و نشانه هایی چون دانه انار، گل لوتوس و یا نیلوفر آبی هم استفاده می کردند.
آتشکده آذرگشنسب
اگر تخت جمشید را نمادی از شکوه و قدرت ایران در زمان پادشاهان هخامنشی بدانیم، باید به این نکته مهم اذعان داشته باشیم که تخت سلیمان و آتش مقدس و همواره روشن آذرگشنسب همین نقش را برای پادشاهان ساسانی ایفا می کردند. این آتشکده که در شمال دریاچه تخت سلیمان قرار دارد، دارای یک محراب آتش بوده که در نمایی چهار طاقی قرار داده شده و راهروهایی جهت انجام مراسم مذهبی در اطرافش تعبیه شده اند. اتاق مهم بعدی آتشکده آذرگشنسب در سمت راست چهار طاقی قرار دارد و محلی بوده که در باقی ایام سال که مراسم عمومی در جریان نبوده، آتش مقدس شعله ور و روشن در آن نگهداری می شده است. این آتش به درازای هفتصد سال در این محراب روشن بوده و نمادی از شکوه و قدرت پادشاهان ساسانی به حساب می آمد. آتشکده آذرگشنسب بدون هیچ تردیدی شکوهمندترین مرکز مذهبی دوران ساسانیان به حساب می آمد که تاکنون از دل کاوش های اطراف ایران بیرون آمد.
ایوان خسرو
پلانی مربع شکل و بنایی همانند ایوان مدائن در ابعدادی کوچکتر نام ایوانی بلند و باشکوه در ضلع شمال غربی تخت سلیمان که از دوران ساسانیان به یادگار مانده است. البته در حال حاضر تنها دیواره بلندی از ملات ساروج و آجر قرمز از این مجموعه شکوهمند باقی مانده که در قلب تخت سلیمان قرار دارد. به نظر می رسد این مکان محلی بوده است برای اقامت پادشاهان ساسانی در مراسم مذهبی معبد آذرگشنسب. احتمالا این مکان برای بار عام پادشاهان ساسانی نیز مورد استفاده قرار می گرفته و زمان احداث آن به دوران انوشیروان می رسد که خرابه های به جا مانده هم هنوز شکوه و عظمت دوران رونق این زیارتگاه ایرانی را تداعی می کند.
سرانجام تخت سلیمان
بعد از گرویدن ایرانیان به دین اسلام و انقراض سلسله ساسانی، مجموعه تخت سلیمان که در زمان خسرو پرویز و به واسطه جنگ های ایران و روم در سال ششصد و بیست و چهار میلادی دچار آسیب فراوان شده بود از رونق افتاد، هرچند که تا قرن چهارم هجری قمری هنوز تعدادی از معتقدین آیین باستانی ایران در آن حضور داشتند. با به حکومت رسیدن آباقا خان مغول، تخت سلیمان هم توانست نفسی تازه کند و این پادشاه مغول برای بازسازی و ساختن بناهای فراوان در تخت سلیمان سنگ تمام گذاشت تا آن را تبدیل به تفرجگاهی فرح بخش کند و از آن به عنوان پایتختی باستانی در ایران سود ببرد. در دوره های بعدی و تا قرن یازدهم هجری قمری این منطقه تبدیل به شهرکی شد که اهمیت چندانی نداشت و مردم و اهالی با مشاغل گوناگون در آن روزگار خود را می گذراندند. بعد از قرن یازدهم هجری قمری و قوت گرفتن این باور که این مکان شکوهمند و باستانی متعلق به سلیمان نبی (ع) بوده، حصاری بیضی شکل برایش ساخته شد که دارای دو دروازه و سی و هشت برج بوده و تمام سازه و بناها را حفاظت می کرد. نهاده شدن نام این پیامبر بر مجموعه تخت سلیمان، عاملی گشت تا تخت سلیمان از گزند تخریب ها در امان بماند و برای ایرانیان یادگاری شود از دوران شکوه و عظمت پادشاهان ساسانی.
کشف تخت سلیمان
تخت سلیمان تکاب اولین بار توسط جهانگردی انگلیسی به نام سر روبرت کرپورتر و در سال هزار و هشتصد و نوزده میلادی کشف گردید. بقایا و آثار عظیم به جا مانده از تخت سلیمان توجه بسیاری را جلب خود کردند و «سر هنری راولینسون» در سال هزار و هشتصد و سی و هشت میلادی با سفر به این منطقه باستانی ایرانی، توصیفی بسیار دقیق از آن ارائه داد. البته در رابطه با تخت سلیمان اسناد تاریخی فراوانی در کتاب های مورخین وجود دارند و منابع متعددی نیز از کتاب های مذهبی زرتشتیان باقی مانده اند. شاهنامه فردوسی نیز یکی دیگر از اسناد مکتوبی بوده که در آن از معبد آذرگشنسب یاد شده است:
از آن جایگه لشکر اندر کَشید
سوی آذر آبادگان برکَشید
چو از پارس لشکر فراوان نبُرد
چنین بود نزد بزرگان و خُرد
که از جنگ بگریخت بهرام شاه
ورا سوی آذرگشسپ است راه
چو بهرام، رخ سوی آذر نهاد
فرستاده آمد ز قیصر چو باد
البته درباره تخت سلیمان و معبد آذرگشنسب مقالات و پژوهش های فراوانی منتشر شده که اهل فن و علاقمندان ایران باستان می توانند به آن ها مراجعه کنند. برای ختم کلام بهتر است اشاره ای گذرا هم بر یکی از آثار عجیب به جا مانده در این مکان داشته باشیم و نگاهی هر چند اجمالی به زندان سلیمان بیندازیم.
کوه زندان سلیمان
اگر سه کیلومتر از تخت سلیمان به سمت غرب بروید، می توانید کوهی مخروطی شکل را ببینید که به طرز شگفت انگیزی شما را جادو خواهد کرد. کوه زندان سلیمان که به نظر می رسد هزاران سال پیش و در اثر آتشفشان به پدید آمده، در حدود نود و هفت تا صد و هفت متر از اطراف خود ارتفاع دارد و گودالی به عمق هشتاد متر در میان آن است. چرایی این مطلب که این کوه به زندان مشهور شده، چندان مشخص نیست، اما به باور روایت ها و افسانه ها، سلیمان نبی دیوی را که اسم اعظم خداوند را ربود، درون این چاه زندانی کرد و این دیو خشمگین از دهانش مواد سمی بیرون ریخت. این گودال، سیاه چاله ای بوده که هیچ راه خروجی ندارد و دیو همچنان در بند آن قرار دارد. وجود بقایا و آثار به جا مانده از معبدی مربوط به هزاره اول پیش از میلاد بر گرد این گودال، هیبت و شکوه بیشتری به آن بخشیده است. این معبد طبق کاوش های صورت گرفته گروه آلمانی در دهه چهل شمسی به حکومت ماناها نسبت داده شده و با این اوصاف باید به سال های ششصد و شصت تا هشتصد و سی پیش از میلاد بازگردد که این منطقه از ایران، محل حکمرانی ماناها بوده است. بعد از به حکومت رسیدن ساسانیان و شکوه و رونق معبد آذرگشنسب، از این کوه به عنوان قلعه نگهبانی بهره برده شد تا مراقب حمله های احتمالی به این مرکز با شکوه مذهبی ساسانیان باشند. اما اگر کمی از افسانه زندان سلیمان و دیو خشمگین دور شویم، می توانیم به نوشته های علی محمدی در کتاب «تکاب افشار» بسنده کنیم که: «من معتقدم این کوه در هزاران سال پیش آتشفشان بوده که بعدها در اثر تحولات زمین، گودی آن تشکیل دریاچه ای شبیه دریاچه تخت سلیمان درآمده و باز به همین ترتیب پس از گذشت زمان متمادی آب آن خشک شده و به صورت فعلی درآمد.» اگر کمی پیاده روی را به جان بخرید و خود را به بالای کوه برسانید، از دیدن گودی میان آن دچار خوفی عظیم خواهید شد و پی به عظمت آن خواهید برد.