دلایلی که باعث میشود شغلتان را برای مسافرت رها نکنید!

 آیا شما هم میخواهید هم شغل ثابت خود را حفظ کنید و هم بتوانید به مسافرت بروید ، پس به شما پیشنهاد میکنم که به نوشته های نویسنده ی اصلی این مطلب یعنی شارمیستاساهوو  که روش های خودش را برای داشتن پول و شغل ثابت و مسافرت را توضیح داده را بخوانید. پس با همگردی همراه باشید.امروز میخواهم در مور مطلبی بنویسم که مدتی است ذهنم را در گیر خودش کرده. پست ها و مطالب زیادی را با جست وجو در گوگل می توان یافت ، با موضوع هایی مانند چگونه شغلمان را رها کنیم و به مسافرت بروید به چشمتان میخورد. خبر بسیار ناراحت کننده ای است که هر روز شخصی کارش را رها کند ، البته انتخاب خودش است و من در جایگاهی نیستم که بگویم چی کاری برای او درست است و یا نیست . منظورم را بد متوجه نشوید ، من برای آدمهایی که شغلشان را رها می کنند و به مسافرت می روند هم احترام قائلم ولی این هم واقعیتی است که امروزه نوعی عشایر مدرن و دیجیتالی به وجود آمده که میخواهند تمام عمرشان را سفر کنند. می خواهم فقط بگویم که یک شخص میتواند هم شغل ثابتش را حفظ کند و هم به راحتی مسافرت کند.

چه چیزی باعث ناراحتی من شده است؟

اینکه این مطالب  سایت ها طرف بد ماجرا را به تصویر نمی کشند و کاری میکنند که به نظر برسد ، وقتی راهی برای مسافرت رفتن ندارید ، بهترین کار استعفا دادن از کازتان است ، ولی این چنین نیست ، شما اگر زندگی من را بدانید و یا وبلاگم را دنبال کنید ، میبینید که من هم یک شغل تمام وقت دارم و 9 ساعت در  روز و 5 روز در هفه  کار میکنم ولی مسافرت های  زیادی هم رفته ام. من همان اندازه که مسافرت را دوست دارم ، دلایلی هم دارم که شغلم را ترک نکنم. دلایل من اینها هستند:

1. دچار فرسودگی شغلی نمی شوید

اگر کسانی که شغل خود را رهاکرده و خیلی مسافرت می کنند را ببینید ، خواهید فهمید که آنها دچار فرسودگی در مسافرت کردن شده اند ، یعنی از مسافرت کردن خسته شده اند و دوست دارند استراحت کنند و مدتی در جایی ثابت بمانند. آنها به خاطر اینکه از زندگی روتین خود در هنگامی که شاغل بودند بدشان می آمده ، خودشان را ناخواسته گرفتار یک فعالیت روتین دیگر کردند،  مسافرت زیادی و هر چیزی زیادی اش دل آدم را میزند و تکراری می شود ، ولی یکی از جذابیت های مسافرت کردن برای من این است که من قبل از مسافرت هیجان دارم ک چه کارهایی باید بکنم . من تمام مراحل مسافرت را دوست دارم مثل کارهای قبل سفرم ، اینکه چه وسایلی نیاز دارم ، تحقیق کنم که کجا بروم ، کدام هتل را رزرو کنم ، همچنین در طول سفر جای تفریحی یا تاریخی محل مسافرت را بروم و پس از مسافرتم می تواتم برای دوستانم چه سوغاتی بخرم ، برایشان تعریف کنم که سفرم چگونه بوده و ببینم مسافرت چه چیزهایی به من یاد داده است ، بنابراین من هرگز از مسافرت و کارم خسته نمیشوم چون تعادل را بینشان برقرار می کنم.

2. پول ! پول بیشتری برای خرج کردن در مسافرت دارید

من دوست دارم در طول مسافرت بسیار لذت ببرم ، البته باید این راهم قبول کرد که مسافرت بهتر پول بیشتری هم می خواهد کسی نمیگوید که مسافرت پول نمی خواهد ، از ابتدا مخارج زیادی برای مسافرتتان وجود دارد ، مانند پول هواپیمای بهتر ، هتل راحت تر ، غذاهای محلی و غذاهای خوشمزه دیگر به پول بیشتری نیز نیار دارد. پولی که در مدتی که مشغول به کار روزمزه خود هستید ، باید جمع کنید قسمتی را  صرف زندگی روزمزه ، قسمتی جشن و مهمانی ، قسمتی مسافرت و قسمتی را هم باید پس انداز کنید.

3. ثبات داشتن اولین فاکتور من برای آرامش است

داشتن شغل ثابت یعنی درآمد ثابت. بعضی میگویند با اینکه شغلشان را ول کرده اند ولی کار مستقلی انجام میدهند ، من به آنها هم احترام میگذاررم اما من فردی نیستم که بتوانم همش درگیر پرداخت  پول وام و قرضم باشم ، من باید مقدار ثابتی پول در حسابم باشد تا خیالم راحت باشد. من به اینکه هرکس باید با پول هایش هرکاری را که دوس دارد را انجام دهد معتقدم ولی به این هم معتقدم که باید پس انداز داشت ، چون من نمیتوانم خود م را در آینده ای بدون پس انداز تصور کنم.

4. من برای کار هایم برنامه ریزی دارم

تیپ شخصیتی من ای e است. باید بدانم که روزم چگونه سپری می شود ، خیلی در برنامه ریزی افراط به خرج نمیدهم ولی با برنامه بودن را خیلی دوست دارم و برنامه ریزی یکی از کارهایی است که دوس دارم انجام دهم مثلا آب و هوا را چک کنم  ، لباسهای سفرم را انتخاب کنم و جاهایی که حتما باید ببینم را تعیین کنم. گاهی که زمان بین مسافرتهایم به چند هفته یا چند ماه میرسد ، برای سفرم برنامه دقیق تری میریزم ، حتی در این حد که بهتر است چه جایی را چه وقت از روز بروم. اگر بتوانم تمام جاهایی را که لیست کرده ام  را بروم حس خوبی به من دست میدهد. من آدمی نیستم که همش در حال سفر باشم ، باید بین سفرهایم مدتی استراحت کنم اطلاعات و پول جمع کنم و بعد به سفر بروم این باعث میشود که قدر سفرم را بیشتر بدانم و بهتر از آن فرصت استفاده کنم.

5. خوابیدن روی تخت خودم بعد از مسافرت

هیچی به راحتی تخت خود شما نمی شود. مطمئنم که با این موافقید. شبی که از مسافرت برمی گردم تنها کاری که نیاز دارم این است که روی تخت خودم  استراحت کنم و خانه بودن را حس کنم. فکر می کنم به این خاطر است که چون خانه برای من است ، آن را دوست دارم و در آن احساس راحتی می کنم.

6. سوغاتی ها

همان اندازه  که عکس و فیلم از سفرم را دوست دارم ، به همان اندازه چیز هایی که از مسافرت می آورم را نیز دوست دارم. تقریبا در همه ی نوشته هایم معلوم است که من عاشق سوغاتی هستم. سوغاتی می تواند هر چیزی باشد گاهی اشیای دکوری یا وسایل آهنربایی یا بعضی وقت ها وسایل مجلل و حتی می تواند غذاهم  باشد. من برای خرید سوغاتی هایم هیچوقت به گنجایش چمدانم توجه نمی کنم. کار و مسافرت گزینه های در کنار هم هستن و باید هردو را در یک رده نگاه داشت.

7. خب ، پس تکلیف چه می شود؟

یقینا من هم گاهی در رویا پردازی هایم به این فکر می کنم که کار ثابتم را ترک کنم و تمام وقتم را مسافرت کنم و از خودم سؤال هایی از این قبیل می پرسم ، که چه می شد اگر می توانستم تمام وقتم را خوش بگذرانم یا مثلا چه می شد اگر من هم خانه بدوش بودم؟ ولی همان طور که از قدیم گفنه اند همیشه مرغ همسایه غاز است. این خیلی مهم است که قبل از ایجاد تغییری در شرایطتان هر دو طرف را سبک و سنگین کنید و بعد انتخاب کنید زیرا هر آدمی ویژگی های خاص خود را دارد و هر کس باید خودش به این نتیجه برسد که چه کاری برایش بهتر است نه صرفا خواندن چند مطلب در سایت ها . بهترین تصمیم برای من این است که شغل ثابتم را داشته باشم و مسئله شغل و سفر را در توازن نگاه دارم و در میانش گاهی به مسافرت بروم.