سی تیر، خیابان تاریخ، مذهب و تصوری از مدرنیته + تصاویر
عمر پاتوق ها در تهران عمر چندان بلندی نیست. زمان زیادی نمی گذرد از روزی که این روستای کوچک کوهپایه البرز، شد پایتخت قاجارها و شروع به رشد و گسترش و مدرن شدن کرد. از همان دویست و اندی سال پیش تا همین امروز، تهران به درست یا غلط سعی داشت شبیه شهرهای اروپایی شود، شبیه فرنگستانی که شاهان، منورالفکران و نوکیسه ها گاهی در خیابان های پاکیزه اش قدم می زدند و هر کدام گوشه ای از آن را در ذهن با خودشان سوغات می آوردند برای تهران. حالا هم همین است، تهران تلاشی نفس گیر است برای ساختن تصویری از مدرنیته در ذهن مردم، تصویری که در آن خبری از یک مدیریت حساب شده و دقیق شهری نیست.
این پایتخت دویست و اندی ساله که حالا از هر سو کش آمده و بزرگ و بزرگتر می شود، در گوشه و کنار خود نشانه هایی از سال های دور را دارد، نشانه هایی که هر چند در روزگار خود سایه ای بودند از فرنگستانی ایده ال، اما تاریخی که در آن ها رقم خورد و اتفاقاتی که این بناها و خیابان ها و آثار شاهدش بودند، رد تاریخ را برای همیشه بر چهره باقی گذاشته است.
روزگاری که حصار طهماسبی (حریم تهران در دوره صفوی) تخریب شد تا حریم تازه ای برای تهران عصر ناصری تعریف شود که بعدها به نام «حصار ناصری» شهرت پیدا کرد، خیابان سی تیر امروز بخشی از محله دولت بود که با نام خیابان امین السلطان شناخته می شد. امین السلطان که حالا تنها در کتاب های تاریخ و نقشه های قاجاری تهران می توان نامش را دنبال کرد، صدراعظم ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه قاجار بود. فردی ذی نفوذ که باغی وسیع در شمال میدان مشق داشت. باغی که از لاله زار امروز تا آنسوی خیابان سی تیر کشیده شده بود. در دوره های بعد از محمدعلی شاه، باغ تکه تکه فروخته شد و عمارت ها و کاخ هایی در آن ساخته شدند. اراضی که به نام امین السلطان بود کوچکتر و کوچکتر شده تا به اندازه خانه باغی شدند که بعدها رحیم اتحادیه آن را خرید و بعد از 5 دهه، بین تهرانی ها به خانه دایی جان ناپلئون شهرت پیدا کرد.
سی تیر در دوره قاجار با نام امین السلطان شاخته می شد، تا سال 1300 که احمد قوام ساکن خانه ای در شمال این خیابان شد و نام آن به «قوام السلطنه» تغییر پیدا کرد، نامی که تا سال 57 هم بر این خیابان ماند و بعد از آن شد «سی تیر» امروز. این نام را به احترام قیام مردم در سال 1331 برای این خیابان انتخاب کردند. قیام 30 تیر در سال 1331 و یک سال و 4 ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت اتفاق افتاد. مردم در این روز با راهپیمایی در همین خیابان و در مقابل خانه احمد قوام خواستار عزل او و بازگشت دکتر مصدق به نخست وزیری بودند.
سی تیر با چنین تاریخی، چند سالی است که تبدیل به مهمترین پاتوق تهرانی ها شده است. بسیاری از پایتخت نشینان شب ها به این خیابان می آیند تا فضایی جدید را تجربه کنند، فضایی که تصویری است از مدرنیته در شهرهای دیگر دنیا و «استریت فودهایی» که گردشگران همواره سراغش را در شهرهای مختلف دنیا می گیرند تا غذایی نسبتا ارزان تر از رستوران ها و با کیفیتی قابل قبول میل کنند، اما سی تیر مانده تا لباس به قواره ای از آن تصویر را به تن کند.
سال 95 بود که شهرداری بالاخره موافقت وزارت امور خارجه را برای سنگفرش کردن سی تیر گرفت. خیابان که سنگفرش شد، یکی پس از دیگری کافه – ون های سیار در ابتدای خیابان ردیف شدند و عطر قهوه پیچید در خلوتی شبانه خیابان کم عبور و تازه سنگفرش شده سی تیر، اما عمر این فضای مطلوب و پاتوق دنج، بلند نبود و خیلی زود سی تیر شد پاتوق اغذیه فروشی ها، شد پر از بوی روغن و صدای جلز و ولز همبرگر و سوسیس روی صفحه های فلزی. حالا شب ها در سی تیر در هجوم بی امان مردم، ماشین ها و موتورسیکلت ها تهران صورتی ظاهری و نیمه کاره از زیست شبانه را تجربه می کند.
این خیابان اما زیر این پوست زمخت و پر همهمه شبانه اش، تاریخی پر قصه را پنهان کرده که بسیاری از کسانی که شب ها در یک گوشه خلوت آن همبرگر و هات داگ به دندان می کشند، از این تاریخ با خبر نیستند. با ما قدمی در خیابان تاریخی سی تیر بزنید و با جاذبه ها و دیدنی هایش بیشتر آشنا شوید.
اگر از خیابان امام خمینی (سپه) وارد سی تیر شوید، ابتدای خیابان و درست میان دود و هیاهوی دکه های فروش اغذیه، یک ساختمان زیبای آجری با طاقی منحصر به فرد که هشتاد سال از عمرش می گذرد، خودنمایی می کند.
موزه ایران باستان یکی از غنی ترین و دیدنی ترین موزه های ایران است که در آن می توان علاوه بر دیدن آثار ارزشمندی که از کاوش های باستان شناسی در نقاط مختلف ایران به دست آمده، اشیایی منحصر به فرد را هم از نزدیک دید، از جمله نخستین انیمیشن جهان که روی یک جام سفالی در محوطه باستانی «شهر سوخته» سیستان و بلوچستان کشف شده است. تصویر روی این جام به گونه ای طراحی شده که با حرکت دادن آن مراحل حرکت یک بز کوهی برای خوردن نوعی گیاه به نمایش در می آید.
یکی دیگر از اشیا ارزشمند این موزه تندیس یک بزرگ زاده اشکانی است که به «تندیس مرد شمی» معروف است. مرد شمی در سال 1312 در حوالی «کله چندار» روستای شمی شهرستان ایذه خوزستان کشف شده و جنس آن از مفرغ تو خالی است. کشف این تندیس از این جهت اهمیت دارد که باعث شد تا باستان شناسان پی به وجود تمدن «الیمایی» در دوره ایلامیان در ایذه ببرند.
علاوه بر این آثار در بخش هایی از موزه ایران باستان می توانید آثاری از تخت جمشید و شوش که به این موزه منتقل شده را نیز ببینید. هر کدام از این آثار قصه ها و روایت هایی دارند که کارشناسان و راهنمایان موزه با بیانی شیرین آن را برایتان روایت خواهند کرد. این موزه که مهمترین موزه کشور بوده، قرار است به زودی مجهز به تکنولوژی راهنمای صوتی شود.
اگر خیابان سی تیر را به سمت خیابان جمهوری بروید، سمت چپ شما و درست پشت دکه های اغذیه فروشی که کنار هم ردیف شده اند، نخستین بیمارستان تهران قرار دارد. هسته اولیه آن در زمان ناصرالدین شاه شکل گرفت، آن روزها که دانشجویان طب در دارالفنون نیاز به فضایی داشتند تا در آن مشغول کار شوند. این بیمارستان که با همین هدف ساخته شد و با نام «مریضخانه دولتی» شناخته می شد در دوره های مختلف توسعه پیدا کرد و حالا ما آن را به نام بیمارستان سینا می شناسیم، ورودی آن در خیابان امام خمینی نرسیده به میدان حسن آباد قرار دارد.
در امتداد موزه ملی ایران در خیابان سی تیر موزه دیگری قرار دارد با نام «موزه علوم و فنون» که فضایی بسیار جالب برای نوجوانان کنجکاو و علاقمندان به علوم است. کمی بالاتر از موزه علوم و فنون خیابان کوشک مصری قرار دارد، خیابانی که با حصارهای فلزی بلند از خیابان سی تیر جدا شده است. کوشک مصری به میدان مشق و ساختمان های وزارت امور خارجه می رسد. در ابتدای خیابان سمت چپ بنایی قرار دارد که با نام «باشگاه افسران» شناخته می شود و حالا یکی از ساختمان های اداری وزارت امور خارجه است.
پشت حصار فلزی ورودی این بنا یک توپ قدیمی قرار گرفته که بخشی از تاریخ تهران را روایت می کند. شاید نام «توپ مروارید» را شنیده باشید. توپی که گفته می شود زمان تحویل سال نو را با شلیک آن به اطلاع تهرانی ها می رساندند و پیش از این در میدان ارگ قرار داشت.
در فرهنگ عامه مردم تهران خرافات بسیاری وجود داشت، توپ مروارید هم از داستان ها و روایات خرافی تهرانی ها بی نصیب نبود. دختران دم بخت شب چهارشنبه سوری به این توپ دخیل می بستند و کنار آن «فال گوش» می ایستادند. به این معنا که به حرف های عابران گوش می دادند و سخنان آن ها را با نیت خود تفسیر می کردند. جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» در مورد توپ مروارید نوشته است: «دخترها و بیوه زن ها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بر روی دو چرخ و بر بالای سکویی بود و در جای پیکره فعلی میدان ارگ، مقابل وزارت اطلاعات قرار داشت، رو می آوردند و جهت بخت گشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار می شدند و سر می خوردند و این کار را مجرب ترین عملی می دانستند که با آن تا سال دیگر به خانه شوهر می روند و اشعاری از این قبیل داشتند که دو بیتی اول آن را هنگام سوار شدن و سر خوردن و دو بیتی دوم را موقع دخیل بستن می خواندند:
ای توپ تن طلایی، از غم بده رهایی/ بختی جوون و نون دار، روزی بکن ز جایی
ای توپ چاره ها کن، کارم گره گشا کن / صد تا گره به هر نخ، من می زنم تو واکن
در تقاطع سی تیر با خیابان سرهنگ سخایی، یک ساختمان قدیمی قرار دارد که نمای آن علیرغم زیبایی های معماری این روزها حال و روز خوشی ندارد. این بنا در دوره پهلوی ساختمان ستاد ارتش و وزارت جنگ بود و در حال حاضر در اختیار صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح است.
چند قدم بالاتر از تقاطع سرهنگ سخایی سمت چپ یکی از قدیمی ترین کلیساهای تهران قرار دارد. کلیسای پطروس مقدس در سال 1876 ساخته و در سال 79 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. این کلیسا متعلق به ارامنه و آشوریان تهران است. در دوره قاجار بعد از ساختن این کلیسا ارامنه بسیاری در کوچه ها و خیابان های اطراف آن ساکن شدند. کلیسای پطروس مقدس هنوز هم محل برگزاری مراسم مربوط به ارامنه است.
در میان چهره های سرشناس و محبوب خیابان سی تیر می توان مرد همیشه خندان موسیقی را نام برد. لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر نامی ایران یکی از ارامنه ساکن این خیابان است که همه کسبه و اهالی او را می شناسند و با احترام و علاقه از او یاد می کنند. او در یکی از مصاحبه های مطبوعاتی اش در مورد این محله گفته است: « من درخیابان سی تیر زندگی می کنم. از بچگی در این محله ساکنم. عاشق این محله، کوچه ها، خیابان ها و خانه هایش هستم مخصوصا به خانه قوام السلطنه، کلیسای ارامنه، پارک شهر و ... بسیار علاقمندم.» شاید یک روز هنگام پیاده روی در خیابان سی تیر او را در حال خرید نان یا میوه ببینید و با روی گشاده اش جواب سلامتان را بدهد.
سی تیر را بعضی به نام خیابان ادیان می شناسند، از این جهت که مراکز دینی ادیان مختلف دو کلیسا، یک کنیسه و یک آتشکده در آن قرار دارد. «کنیسه حییم» چند قدم بالاتر از کلیسای پطروس ابتدای یک کوچه باریک قرار گرفته است. اگر سمت چپ خیابان سی تیر را به سمت خیابان جمهوری بروید، در کوچه سیمی می توانید کنیسه حییم را ببینید.
کنیسه ای با نزدیک به یک قرن قدمت که همچنان محل برگزاری آیین ها و مراسم یهودیان است. یهودیان تهران در گذشته بیشتر در محله عودلاجان سکونت داشتند و در این محله می توان هنوز هم آثاری از کنیسه های تاریخی پیروان دین یهود را دید. کنیسه حییم نخستین بنایی است که خارج از محدوده سکونت یهودیان در دوره قاجار ساخته شده است.
این روزها سی تیر با دکه های شلوغ ابتدای خیابان که اغلب فست فود سرو می کنند، شهرت پیدا کرده، اما هنوز هم کافه هایی دنج و آرام و حتی تاریخی در آن فعال هستند که اگر کمی از اغذیه فروشی های پایین خیابان فاصله بگیرید آن ها را خواهید دید.
یکی از کافه هایی که در گذشته پاتوق بسیاری از نویسندگان و روشنفکران تهرانی بود، «کافه گل رضاییه» است که درست روبروی موزه آبگینه قرار دارد. کافه ای که بیشتر از هر کسی با نام فروغ فرخزاد گره خورده است و روایتی که از ابراز علاقه صاحب کافه به او نقل می شود. این کافه هنوز به مشتری سال های دور خود وفادار است و میز کنار پنجره (میزی که فروغ همیشه پشت آن می نشست) را به احترام او رزرو کرده است. در طول سال ها بازسازی هایی در آن صورت گرفته، اما تغییر چندانی در شکل و شمایل آن ایجاد نشده و یکی از کافه های پر خاطره و دیدنی تهران است.
روبروی گل رضاییه در سوی دیگر خیابان، یک عمارت تاریخی قرار دارد، خانه ای که تنها یک خانه نبود، محل وقوع تاریخی بود که امروز بر تابلوی آبی رنگ خیابان ثبت شده است. روز سی ام تیر بود مردم مقابل خانه و دفتر کار قوام تجمع کردند و خواهان عزل او شدند.
خانه حالا آرام است و تبدیل به موزه ای شده برای هنری ظریف به نام «آبگینه»، اما در صفحات تاریخ آمده که در آن روز تلخ که زمین این خیابان به خون جوانان بسیاری رنگین شد، یک نفر با خون خود روی دیوار نوشت «یا مرگ یا مصدق» و این شعار تا سال ها بر دیوار این خیابان خودنمایی کرد تا شاهدی باشد بر اتفاقات آن روز و شاید از همان روز بود که خیابان دیگر نامش قوام السلطنه نبود. حالا این عمارت زیبا میزبان گردشگران شده، با آبگینه های ظریف و زیبا در ویترین های خاص و منحصر به فردش.
این عمارت از سال 1300 تا 1331 خانه و دفتر کار احمد قوام بود. خانه ای که هم از منظر معماری و هم از منظر تزیینات داخلی، هنر استادکاران بزرگ ایرانی را در میان سبک معماری اروپایی به رخ می کشد. منبت کاری درهای چوبی و حفاظ پله ها، گچ بری های سقف و ستون ها و آینه کاری های چشم نواز و آجرکاری های بی نظیر نمای بیرونی بنا، این عمارت را تبدیل به عمارتی شاخص در میان خانه های تاریخی تهران کرده است.
خانه قوام در مقاطع مختلف تاریخ معاصر به عنوان سفارت مصر، سفارت افغانستان، بانک بازرگانی مورد استفاده قرار گرفت تا اینکه سال 55 با هدف تبدیل شدن به موزه از سوی دفتر فرح دیبا خریداری شد.
علاوه بر ظرافت های معماری، ویترین ها و طراحی داخلی موزه نیز در نوع خود کم نظیر است. این ویترین ها توسط هانس هولاین، معمار برجسته اتریشی طراحی شده است. او برای طراحی داخلی و ویترین های این مجموعه از آثار تاریخی ایران مثل تخت جمشید و کعبه زرتشت الهام گرفته است.
قدیمی ترین اشیا موجود در موزه آبگینه لوله هایی از جنس شیشه هستند که از معبد چغازنبیل کشف شده و مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد است. موزه آبگینه در سال 77 در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.
اگر از دیدن سفالینه ها و آبگینه های چشم نواز تاریخی ایران به وجد آمدید و به استفاده از آبگینه در منزلتان علاقمند شدید، سری به فروشگاه صنایع دستی نزدیک موزه بزنید تا آبگینه های زیبای مدرن را هم ببینید.
بعد از موزه آبگینه به تقاطع خیابان جمهوری و سی تیر می رسید. از اینجا به بعد نام خیابان سی تیر به میرزا کوچک خان تغییر می کند، اما حال و هوای سی تیر همچنان ادامه دارد. خیابان میرزا کوچک خان از گذشته دور محل زندگی زرتشتیان تهران بوده و هنوز هم هست.
یکی دیگر از کلیساهای سی تیر هم در ابتدای خیابان میرزا کوچک خان قرار دارد. کلیسای مریم مقدس را در دوره پهلوی اول ساخته اند و سال ها دفتر کار و محل سکونت اسقف اعظم ارامنه بود. معمار بنا نیکلای مارکوف روسی است که در تهران بناهای تاریخی بسیاری نام او را به عنوان معمار بر خود دارند. از جمله زندان قصر، عمارت اداره پست، دبیرستان البرز، مدرسه ژاندارک، خانه مشیرالدوله پیرنیا و بسیاری بناهای دیگر.
درست روبروی کلیسای مریم مقدس، دبیرستانی تاریخی قرار دارد که محل تحصیل بزرگان بسیاری است. ساخت دبیرستان فیروز بهرام سال 1311 آغاز شد. پس از بهره برداری، این مدرسه تنها برای تحصیل دختران زرتشتی مورد استفاده قرار می گرفت، اما بعد از احداث دبیرستان انوشیروان دادگر، دبیرستان فیروز بهرام یک مدرسه پسرانه شد که در آن افرادی تحصیل کردند که امروز نامشان در حوزه های مختلف اجتماعی، هنری، سیاسی و فرهنگی می درخشد، اشخاصی از جمله احمد شاملو، ایرج افشار، عزت الله فولادوند، محمدنوری، مهرداد بهار، سروش حبیبی و بسیاری نام های بزرگ دیگر.
دبیرستان فیروز بهرام در سال 77 زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و با تلاش چند تن از زرتشتیان و حمایت انجمن زرتشتیان مرمت و در سال 78 در فهرست میراث ملی ثبت شد.
شاید شما هم در طول هفته یا ماه سری به پاتوق معروف تهرانی ها بزنید، خیابانی که تنها یک پاتوق نیست، بلکه بخشی از هویت شهری و تاریخ پایتخت 200 ساله در کوچه پس کوچه ها و بناهایش روایت می شود. روایتی که گاهی میان دود و همهمه پاتوق محبوب پایتخت نشینان گم می شود. این بار که به سی تیر آمدید، آن را از دریچه تاریخ هم ببینید.