این بلاها را با کدام مجوز بر سر سیراف آورده اید؟
«سیراف» پایگاه میراث فرهنگی دارد، اما مشخص نیست با کدام مجوز و براساس کدام طرح مصوب لوله های چند اینچی انتقال آب برای آبیاری درختانی که غیرقانونی روی «دره لیر» و گورهای تاریخی اش کاشته شده، نصب می شوند.
قدمتش را به درازای خلیج فارس می دانند و خودش را یکی از قدیمی ترین بنادر ایران که روزی بازرگانانش شهره عام و خاص بودند، اما بیش از دو سال است که شهرداری منطقه دست روی یکی از نقاط تاریخی و کلیدی سیراف گذاشته و پای درختان را به «دره لیر» باز کرده، دره ای با باقیمانده های تاریخی متعدد مانند غار، استودان، دخمه، آب انبار و سازه های آبی که در مکان های صعب العبور و ارتفاعاتش هنوز بقایای استخوان های مردگان را در خود حفاظت کرده اند.
شاید باید گفت حالا دیگر، «سیراف»، «سیراب» یا «صیراف» قدیمی ترها یا حتی «پمپئی» خواندن سیراف بعد از زلزله هفت روزه 73 سال قبلش، برایش فرقی ندارد، وقتی مدیریت شهری این بندر تاریخی به جای استفاده ی بهینه و درخواست از میراث فرهنگی برای درآمدزایی بیشتر و جذب بیشتر گردشگران، ترجیح می دهد تا فضای سبز را پررنگ تر کند، تا غنی تر کردن تاریخ منطقه اش!
از همان زمان، خبرها و اعتراض های دوستداران میراث فرهنگی نسبت به این اقدام شهرداری سیراف به طور دائم منتشر می شد، اما نه تنها هیچ عکس العملی از سوی متولیان میراثی بوشهر و سیراف را در پی نداشته، بلکه شهرداری هم با خیال راحت کار خود را انجام می دهد و ادواتش را برای عملیاتی کردن کامل طرحش به دره لیر می برد.
احمد سرخوش، باستان شناسی که حوزه مطالعاتیش به هزاره پنجم کرانه های شمالی خلیج فارس برمی گردد و اکنون در سیراف به سر می برد، می گوید: هشتم اردیبهشت به «دره لیر» و «مسجد جامع» و «موزه سیراف» رفتم، در سال های 85 و 88 «دکتر اسماعیل اسماعیلی جلودار» کاوش هایی را در این دره تاریخی انجام داده بود، اما متأسفانه شهرداری در آن دره نهال و درخت می کارد و بسیاری از ساختارهای دوره ساسانی و اسلامی زیر این درختان قرار گرفته اند.
او با اشاره به عبور یکسری لوله های چند اینچی انتقال آب برای آبیاری همین درختان از روی گورهای تاریخی معروف دره لیر، ادامه می دهد: نکته تأسف بار آن است که سیراف پایگاه میراث فرهنگی دارد و مشخص نیست شهرداری با کدام مجوز و بر اساس کدام طرح مصوب چنین بلایی را بر سر آثار تاریخی دره لیر آورده است.
مسجد جامع 200 ساله سیراف، زباله دانی تعمیرگاه ماشین
وی همچنین در بازدیدش از مسجد جامع سیراف اوضاع این اثر ثبت ملی قرن دومی را نیز بسیار نامناسب توصیف می کند و توضیح می دهد: این مسجد یکی از نخستین مساجد منطقه است که از طرف جنوب به ساحل منتهی می شود، اما از سمت شرق و غرب به بافت مسکونی سیراف می رسد. در بخش غربی مسجد، ساختمانی نوساز قرار دارد که اداره نوسازی مدارس مشغول ساخت آن است. این بنای چهار طبقه در عرصه مسجد جامع قرار می گیرد.
سرخوش با اشاره به اینکه پیش از این، در این نقطه مدرسه وجود داشته، اضافه می کند: اما بعید می دانم در گذشته چنین ارتفاعی داشته باشد. بحث جدی آن است که فرضِ قبول ساخت دوباره مدرسه در همان نقطه، این سوال مطرح می شود که آیا کاوش های باستان شناسی لازم در هنگام گودبرداری انجام شده است، آن هم برای مدرسه ای که دقیقاً روی عرصه قرار دارد و از سوی دیگر این که بر چه اساسی مجوز چنین ارتفاعی به مدرسه داده شده و پرسش مهم تر آنکه اصلاً برای نوسازی مدرسه از میراث فرهنگی کسب تکلیف شده است؟
این باستان شناس به ریختن نخاله های ساختمانی مدرسه در عرصه مسجد جامع نیز اشاره می کند و ادامه می دهد: بخشی از مسجد جامع تبدیل به زباله دانی شده است، در سمت غرب آن نیز تعمیرگاه خودرو دقیقاً روی عرصه ایجاد شده است و زباله های آن از تعمیرات خودرو و تعویض روغن در عرصه مسجد ریخته شده و به راحتی می توان انواع زباله ها و لاستیک های فرسوده و غیره را در آن دید، در واقع بخش زیادی از مسجد جامع به زباله دانی تبدیل شده است.
وی با اشاره به غفلت مسؤول پایگاه میراث فرهنگی سیراف و مدیرکل میراث فرهنگی استان بوشهر نسبت به اتفاقاتی که در این منطقه در حال رخ دادن است، بیان می کند: وضعیت آثار باستانی سیراف نگران کننده است. جالب آنکه حتی تابلو معرفی مسجد جامع را که خود اداره میراث فرهنگی نصب کرده روی عرصه و ساختار و جرز بیرونی مسجد قرار دارد، از سویی شهرداری روی عرصه پیاده رو سنگ فرش نصب کرده است. عملاً مسجد جامع سیراف وضعیت نابسامانی دارد، با این روند چند سال دیگر اثری از مسجد جامع باقی نمی ماند.
خانه وایت هوس و موزه ای که انبار آثار تاریخی شده؟
این متخصص حوزه کرانه های شمالی خلیج فارس درباره موزه سیراف که در خانه وایت هوس قرار دارد، نیز می گوید: موزه سازماندهی، ویترین و نورپردازی خوبی ندارد. هرچند یگان حفاظت همه تلاش خود را می کند و اگر آثاری مانند گچ بری های نفیس در پی کنی و ساخت وسازهای سیراف پیدا شود را تحویل می گیرد، اما اصل ماجرا وضعیت نامناسب این موزه و آن خانه است.
او تأکید می کند: سنگ فرش و درختکاری در دره لیر، دپو زباله در مسجد جامع، رسیدگی نکردن جدی به موزه، ساخت پل و جاده آسفالت، پیاده رو سنگ فرش و پیش روی بافت مسکونی روی آثار تاریخی همه از از این اتفاق خبر می دهد که مسئولان شهر سیراف و مسؤولان میراث فرهنگی استان بوشهر چقدر برای آثار تاریخی ارزش قائل هستند!
سرخوش، همچنین به موضوع لایه نگاری و کاوش های اسماعیلی جلودار اشاره می کند که در اثر کاشت درختان در دره لیر از بین رفته و به طور کامل پنهان شده اند.
منبع: ایسنا