با عجیب ترین اختلالات روانی جهان آشنا شویم
سندروم یا بهتر است بگوییم همان اختلالات روان پزشکی به نوعی از بیماری های روحی و روانی همچون شیزوفرنی، افسردگی، ترس، وسواس، اظراب و نگرانی و غیره گفته می شود که دارای علائم خاص و منحصر به فردی می باشند و تقریبا گونه های مختلفی از آنان نیز در سراسر جهان شناخته شده و قابل درمان می باشند. منتهی در این میان عجیب ترین اختلالات روانی به چشم می خورند که هنوز راه درمان قطعی ای برای این قسم از اختلالات روانی از سوی جامعه روانپزشکان پیدا و مطرح نشده و بسیار از پزشکان حاذق و فعال در زمینه های روحی و روانی تنها برای توجیه عملکرد درمانی خود در زمینه خطرناک ترین اختلالات روانی، از یک سری اصطلاحات عمومی و استاندارد شده در این شاخه پزشکی عجیب و پیچیده استفاده می کنند که ما در مطلب اختلالات روانی از مجله گردشگری همگردی قصد پرداختن به عجیب ترین اختلالات روانی را برای شما عزیزان کرده ایم؛ پس در ادامه این مطلب با همگردی همراه شوید.
سندرومی به نام بیت المقدس
این مورد از عجیب ترین اختلالات روانی، یک سندروم توهم زا است و فرد به هنگام حضور در بیت المقدس گمان می کند که کسی او را به نقطه ای راهنمایی می کند و یا دچار وسواس فکری به نسبت محیط مقدسی که در آن قرار گرفته، می شود. این نوع از بیماری روحی و روانی تنها مختص به افراد افراطی در مذهب و آیین خود نمی باشد و بیمار قطعا از مدت ها قبل دچار چنین علائمی منتها بصورت خفیف و نامحسوس شده است.
سندرومی به نام استندال
استندال نام یک بیماری سایکوسوماتیک یا همان روان تنی است که فرد با حضور در محیط های هنری بسیار تماشایی و یا حتی مشاهده یک اثر هنر چشم نواز به آن دچار می شود و علائم این مورد در بین خطرناک ترین اختلالات روانی نیز همچون بالا رفتن افزایش تپش قلب بصورت ناگهانی، توهم و سرگیجه می باشد. جالب است بدانید که از جمله کسانی که در طول تاریخ به این نوع از اختلال روانی دچار شده اند می توان به ماری هنری بیل (استندال) اشاره کرد که در سفر خود به شهر فلورانس کشور ایتالیا در سال 1918 میلادی دچار حالت خاصی متشکل از علائم مذکوری که پیش تر در خصوص این سندروم به آنان پرداخته ایم، شد و بعدها در یکی از کتاب های خود از علائمی که در آن هنگام به او دست داده بود، صحبت کرد. همچنین بد نیست بدانید که نام این سندروم یعنی استندال بر روی یک فیلم سینمایی نیز گذاشته شده و در سال 96 نیز به اکران درآمده است.
سندرومی به نام پاریس
سندروم پاریس یا بهتر است بگوییم اختلال انطباقی تنها مختص به گردشگران و مسافران ژاپنی سفر کرده به پایتخت کشور فرانسه، یعنی شهر پاریس است که منجر به ایجاد اختلالات ذهنی برای ژاپنی ها در این شهر زیبا و هنری می گردد و سبب می شود تا آنان نسبت به خیلی از موارد محیطی پیرامون خود، آگاهی و هشیاری معمولی خود را از دست بدهند که البته طبیعی نیز به نظر می آید چرا که حضور در چنین نقطه پیشرفته و باشکوهی از جهان برای یک فرد ژاپنی که از کودکی تحت آموزش های مختلفی از سنت ها و آداب شرقی سامورایی ها قرار گرفته و بصورت افراطی و اجباری نیز از آن ها تبعیت کرده است، قطعا بسیار سخت و گیچ کننده خواهد بود. به خاطر همین در طول یک دهه اخیر، مبتلا شدن ژاپنی های سفر کرده چه بصورت بلند مدت و چه بصورت مختصر به شهر پاریس به این نوع از سندروم های روحی و روانی تبدیل شده است به یکی از معضلات جدی و خطرناک مسئولان سفارت ژاپن در کشور فرانسه! شایان ذکر است که سفارت ژاپن در هر لحظه آمادگی انجام پروسه درمانی برای توریست های خود در شهر پاریس و همچنین بازگرداندن آنان در سریع ترین بازه زمانی ممکنه به میهن خودشان که بنابر تحقیقات مختلفی، اصلی ترین راه درمان این نوع از اختلال روانی خاص در جهان نیز همین بازگشت به سوی وطن است را دارا می باشد تا این اختلال انطباقی در بین عجیب ترین اختلالات روانی ایجاد شده در شخصیت فرد ژاپنی از میان برود.
اختلال توهم زایی کوتارد
کوتارد نام نوعی از خطرناک ترین اختلالات روانی می باشد که سبب ایجاد توهمی عجیب در فرد می گردد و فرد مبتلا به این اختلال روحی و روانی گمان می کند که یا دچار خونریزی شده و یا بخشی از اعضای داخلی بدن خود را از دست داده است و در وخیم ترین وضعیت ممکنه نیز وی فکر می کند که مرده است و وجود خارجی ندارد و یا حتی بالعکس، حس جاودانگی به او دست می دهد و خیلی از چیزهایی که انجامش واقعا خطرناک و خطرآفرین برای دیگران نیز می باشد، برایش کاملا رنگ می بازند! جالب است بدانید این سندروم از جمله عجیب ترین اختلالات روانی در جهان است که برای اولین بار در سال 1880 میلادی یک نورولوژیست فرانسوی به نام ژولز کوتارد به توصیف شرایط این اختلال روانی در بین خطرناک ترین اختلالات روانی پرداخته است.
سندرومی به نام لیما
این سندروم دقیقا بر خلاف سندروم استکهلم هست و گروگان گیران در آن بیشتر از آنچه که به فکر سرانجام کار خود باشند، به فکر رنج و سختی و عواقب ناخوشایند افرادی هستند که آنان را ربوده اند! از نمونه های بارز این اختلال روانی در بین عجیب ترین اختلالات روانی که بعدها به همین نام نیز در اقصی نقاط دنیا شناخته شد، می توان به ماجرای آدم ربایی سال 96 که در پایتخت کشور پرو یعنی شهر لیما اتفاق افتاد، اشاره کرد که در طی آن پانزده نفر از طرفداران افراطی گرای جنبش انقلابی لیما، وارد مهمانی گرفته شده توسط سفیر کشور ژاپن در پرو شدند و صدها نفر از حاضران این جمع را که در بین آنان افراد لشکری، کشوری، دیپلمات و تجار مشهوری اروپایی و آمریکای جنوبی نیز به چشم می خورند را به گروگان گرفتند. البته این گروگان گیری بسیار گسترده و وحشتناک به دلیل مبتلا شدن آدم ربایان به همین اختلال روحی که به نوعی خود زجرآوری می باشد، با پایان بسیار خوشی همراه شد و ظرف مدت کوتاهی بیشتر افراد گروگان گرفته شده از جمله رئیس جمهور آینده پرو و همچنین مادر رئیس جمهور فعلی وی آزاد شدند و گروگان گیران از فرصت طلایی که بدست آورده بودند، نتوانستند به نفع اهداف شخصی خود تخت عنوان حرکت انقلابی استفاده نمایند. ناگفته نماند که ماجرای این گروگان گیری تا چندین ماه ادامه پیدا کرد و در نهایت با یک حمله کاملا منطقی از سوی کماندوهای کشور پرو، تمامی افراد ربوده شده نجات پیدا کردند.
اختلال توهم انگیزی به اسم کاپگراس
اختلال یا همان سندروم کاپگراس در حقیقت یکی از خطرناک ترین اختلالات روانی است که بیشتر در کسانی که از دمانس، شیزوفرنی و یا هرگونه آسیب های ذهنی و مغزی دیگر رنج می برند، شایع می باشد و از جمله علائم مبتلایان به این سندروم در بین خطرناک ترین اختلالات روانی نیز به اشتباه گرفتن همسر و یا یکی از نزدیکان وی با شخصی همزاد اما غریبه می باشد که بعضا با عواقبی همچون قتل و یا صدمه رساندن به فرد مشکوک از سوی بیمار نیز همراه بوده است. اختلال روانی کاپگراس از زمان شناخته شدن تا کنون به یکی از موضوعات مورد توجه از سوی کارگردانان سینمایی در سراسر جهان تبدیل شده و آثار هنری متعدد و مشهوری نیز با چنین مضمونی خلق شده اند که از جمله آنان می توان به فیلم سینمایی همسران استپ فورد با بازی فوق العاده نیکول کیدمن و میتو برادریک اشاره کرد.
سندرومی به نام استکهلم
سندروم استکهلم یکی از عجیب ترین اختلالات روانی در جهان است که مبتلایان به آن اغلب به یک نوع سستی شخصیتی دچار می شوند و مثلا خود را در یک فرآیند گروگان گیری با اینکه قطعا خطرات متعددی آن ها را تهدید می کند، اما کاملا مطیع و حتی دلسوز آدم رباها می شوند و حتی دیده شده که خود را نیز بطور کاملا خودجوش تسلیم آنان می کنند! البته ناگفته نماند که این سندروم تنها مربوط به ماجراهای گروگان گیری نیست و نمونه های خفیف تری از آن در وقایع دیگری همچون کودک آزاری، همسرآزاری و حتی تجاوز نیز دیده می شود. از نمونه های عجیب این اختلال روانی در بین خطرناک ترین اختلالات روانی، می توان به قضیه سرقت سال 1973 که در یکی از بانک های پایتخت کشور سوئد یعنی شهر استکهلم اتفاق افتاد، اشاره کرد که در طی آن علاوه بر سرقت اسناد مالی و مقدار قابل توجهی پول، سارقان تعدادی از کارمندان بانک را نیز به عنوان گروگان با خود از بانک خارج کردند و پس گذشت چند روز و آزاد شدن کارمندان ربوده شده، هیچ یک از آنان تمایلی به ارائه شکایت نامه از آدم رباها نداشتند و حتی در دادگان مربوط به این پرونده حاضر شدند و از آنان نیز دفاع کردند! البته این را هم باید اضافه کرد که با گذشت زمان مشخصی از این اتفاق، یکی از کارمندان زن بانک با یکی از سارقان ازدواج کرد. یکی دیگر از موارد جالب و ثبت شده در تاریخ که رگه هایی از وجود چنین سندرومی در کل ماجرای آن به چشم می خورد، داستان ربوده شدن دختر یک میلیونر به نام پتی هرست (Patty Hearst) می باشد که پس از دزدیده شدن وارد یک رابطه دل باختگی با آدم ربایش می شود و حتی برای انجام سرقت بعدی وی با او دست به همکاری می زند! و اما مشهورترین داستان مربوط سندروم استکهلم که مربوط می شود به ربوده شدن یک دختربچه ای 10 ساله اتریشی به اسم ناتاشا کامپوش توسط یک مرد 44 ساله در مسیر رفتن وی به سوی مدرسه! ناتاشا پس از 8 سال اسارت بدست مرد دیوانه ای که بعدها نام او را فاش کرد، توانست توسط تیم ردیابی و عملیاتی پلیس در سن 18 سالگی نجات پیدا کند و از تمام لحظات سختی که در این سال ها تجربه کرده بود، صحبت نماید. با فرار ناتاشا کامپوش از دست آدم ربای دیوانه اش، وی خودشی کرد و با شنیدن این خبر، خانم کامپوش نیز برای مدت زمان زیادی دچار اختلال افسردگی و بیماری غمزدگی شد.
اختلال روانی تکرار پنداری
در این اختلال ذهنی در بین عجیب ترین اختلالات روانی، فرد مبتلا بطور مداوم فکر می کند که وسایل و اشیای مختلف او در یک لحظه، در دو تا چندین مکان مختلف قرار گرفته و برای اولین بار نیز نورولوژیستی به نام آرنولد پیک در سال 1903 میلادی از علائم و حالاتی که شخص مبتلا به این سندروم خاص به آن دچار می شود، صحبت نموده است.
اختلال روانی به نام دیوژن
دیوژن نام یک فیلسوف یونانی است که قطعا افراد زیادی تاکنون با انجام مطالعات گسترده در حوضه ادبیات کشورمان با نام و آوازه او آشنایی پیدا کرده ند؛ بد نیست بدانید در خصوص دیوژن داستان ها و افسانه های زیادی در کتب مختلف تاریخی نقل شده و گویند که وی در خمره شراب روزگار خود را سپری می کرده و دچار برهوت نیست انگاری نیز بوده است. از جمله داستان های روایت شده از این فیلسوف یونان باستان ماجرای گفتگوی وی با یگانه شاه مقدونیان؛ یعنی اسکندر شاه می باشد که توجه شما را به خلاصه ای از این ارتباط کلامی جلب می نماییم: معروف است که روزی پس از پیروزی بزرگ اسکندر در یکی از جنگ های خود، تمامی اشراف و دانشمندان و همچنین رجال عالی رتبه مملکتی در دربار شاه مقدونی حاضر شده و به تحسین و چاپلوسی از وی مشغول می شوند به جز دیوژن! اسکندر که از نیامدن دیوژن مطلع می شود دستور می دهد تا با تنی چند از سپاهیانش به سوی دیوژن حرکت کنند تا او را ملاقات نماید. با پرس و جوهای فراوان سرانجام متوجه می شوند که دیوژن برای گرفتن حمام آفتاب راهی یکی از بیابان های شهر شده و به سوی او حرکت خود را آغاز می کنند. با نزدیک شدن سپاهیان اسکندر به دیوژن، وی صدای سم اسب های آنان را شنید و نیم خیز شد تا ببیند چه کسانی در حال نزدیک شدن به او هستند که در این بین ناگهان اسکندر خود را بر بالین او رساند و گفت مگر نمیدانی که باید به پیشگاه من بیایی و مجیز مرا بگویی از این دست سوالات که به گواهی شاهدان عینی دیوژن تمامی این پرسش های اسکندر را با بی میلی و بی اعتنایی کامل پاسخ می دهد و در نهایت اسکندر که در حالت منطقی خود به سر می بُرده است، به عنوان سوال آخر از دیوژن می پرسد که آیا خواسته ای از من نداری؟ و در جواب دیوژن می گوید چرا دارم از بالای سر من برو کنار و سایه ات را از سرم کم کن که مانع از گرفتن آفتاب من شده ای! اسکندر که از این جواب دیوژن بسیار متعجب شده بود و با خود می گفت چطور ممکن است کسی در روزگار ما اینقدر غنی و بی نیاز باشد، از کنار دیوژن عبور کرد و به سمت سپاهیان خویش حرکت کرد و به محض رسیدن به آن ها، تنی چند از فرماندهانش به او گفتند که این مرد چقدر احمق است که قدر پیشنهاد سخاوتمندانه شما را ندانست و در همین لحظه اسکندر مقدونیه یکی از معروف ترین جملات ماندگار خود در تاریخ را بیان کرده که می گوید آرزو داشتم اگر اسکندر نبودم، دیوژن باشم. بخاطر همین حد از بی اعتنایی و توجه دیوژن به اسکندر است که اسم این اختلال روانی را در بین عجیب ترین اختلالات روانی به نام این فیلسوف باستانی گذاشته اند و روانپزشکان از آن به عنوان یکی از نادرترین سندروم های جهان یاد می کنند. اختلال روانی دیوژن بیشتر در افراد مسن و کهنسال رخ می دهد و سبب می شود تا آنان نسبت به خیلی از مسائل روزمرگی خود نظیر تمیزی و بهداشت فردی و همچنین پاکیزگی محیطی که در آن زندگی می کنند، کاملا بی توجه شوند! البته این را نیز باید اضافه کنیم که تاکنون هیچ مدرکی دال بر اینکه دیوژن از نظر تمیزی ظاهری و بهداشت فردی در سطح بسیار پایینی قرار داشته، بدست نیامده است.
اختلال ذهنی فرگولی
و اما آخرین اختلال ذهنی و سندروم توهم زایی که در مطلب خطرناک ترین اختلالات روانی به معرفی آن خواهیم پرداخت، اختلالی است به اسم توهم فرگولی که فرد مبتلا به آن بطور مکرر گمان می کند که تمام دوستان و آشنایان حتی افراد غریبه ای که در شبانه روز با آنان برخوردار می کند، در واقع تنها یک نفر با ظواهر گوناگون و پوشش های مختلف می باشد. از نمونه مشابه به توهم فرگولی می توان از لئوپولدو فرگولی نام برد که از جمله هنرمندان توانمند ایتالیایی در زمینه تغییر سریع چهره می باشد.