جشن بهمنگان؛ جشنی برای زیبا نگریستن به فصلی سرد
زمستان سرد فرا رسیده است و ننه سرمای پیر و دوست داشتنی به مانند هر سال، پارچه ای سفید را بر سقف خانه های ما کشیده و ما را در دریایی از سپیدی و سرما غرق کرده است. زمستان، فصلی از جنس سرما هست، ولی سرمایی که در پس آن بهاری دلنشین و زیبا نهفته است. زمستان سرد به مرور به میانه راه خود می رسد و ایرانیان خوش ذوق و هنر دوست هم به مانند هر ماه دیگری در تقویم خورشیدی، جشنی را برای رسیدن به میانه راه دارند؛ جشنی باستانی و آریایی با نام جشن بهمنگان. با ما در این مقاله جذاب همراه شوید تا بدانید جشن بهمنگان چه روزی است و با زیبایی ها و فلسفه جشن بهمنگان آشنا شوید.
آئینی باستانی و آریایی
این جشن باستانی در 2 بهمن در ایران بدلیل همنام گشتن روز و ماه برگزار شده و بهمن از واژه اوستایی وهومن به معنی اندیشه نیک گرفته می شود. بدلیل تغییراتی که در تقویم های ایرانی بوجود آمدند، برخی ادیان مانند زرتشت، 2 بهمن که بهمنگان بوده را به 26 دی تغییر داده و در تقویم خویش نامگذاری کردند. منجمین باستان اعتقاد دارند که نباید تقویم مورد دستکاری قرار گیرد، بنابراین هنوز هم جشن بهمنگان در زمان اصلی خود یعنی 2 بهمن برگزار می شود. در ترجمه اوستا، کتاب مقدس آیین زرتشت آمد که در جشن بهمنگان، ایرانیان به مناسبت اینکه امشاسپند بهمن در جهان مادی نگهبان چارپایان سودمند است، از خوردن گوشت پرهیز می کنند. ایرانیان باستان 2 بهمن یا بهمنگان را به احترام آن جشن می گرفتند و خود را برای پیروی از صفات پسندیده آماده می کردند.
پیرامون اینکه جشن بهمنگان چه روزی است و فلسفه جشن بهمنگان باید بدانید که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه چنین می نویسد: روز 2 بهمن، روز بهمنگان است که برای توافق دو نام آن را بهمنجه نامیده اند. بهمن نام فرشته موکل بر بهایم بوده که به آنها برای عمارت زمین و رفع حوایج نیازمند است و مردم فارس در دیگ هایی از جمیع دانه های ماکول با گوشت غذایی می پزند و آن را با شیر خالص می خوردند و می گویند که حافظه را زیاد می کند و این روز را در چیدن گیاهان و کنار رودخانه ها و جوی ها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنی خاصیتی مخصوص است و بر این گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام می داد و سود این اشیا در این روز بیشتر از دیگر روزهاست
پایانی خوش و خاطره انگیز
حال که به میانه زمستان رسیدیم، فرصت داریم که براساس فلسفه جشن بهمنگان کنار هم لحظات شاد و شیرینی را داشته باشیم، سرمای زمستان را با گرمای وجود یکدیگر کم رنگ کنیم و آن را به بهاری شیرین و دلکش پیوند بزنیم.
بهمنگان آمد بگشایید بر او در
ریزید به شادی می گلرنگ به ساغر
در این شب فرخنده و سرمای زمستان
آتش بیفروزید چو بگذشته به مجمر
شادی و امید است فروغ دل انسان
سرمایه بهروزی و پیروزی کشور
فرهنگ کهن سال میهن، ژرف چو دریاست
شاد آن که چو غواص در آن گشته شناور
ایران کهن بود پیام آور شادی
شادی همه جا بود بهین سر خط دفتر
هر ماه به جشنی طرب انگیز بیار است
هر جشن چو نوروز طرب زا، طرب آور
بهمنگان جشنی است به روز و مه بهمن
تارش همه از شادی و پودش همه از فر
بهمن بود اندیشه نیکو و سپنتا
یاد آور آیین نیاکان هنرور
اندیشه نیکو دهش و داد خدایی ست
در هر دو گیتی نیست از این داده نکوتر
آن را به اوستایی گویند وهومن
این واژه بود با منش نیک برابر
هومن که نشانی ست ز اندیشه نیکو
در گیتی و مینوست بهین داده داور
سرلوحه هستی به گیتی، شور و سرور است
شادی است روان، گیتی خاکی ست چو پیکر
هر دم که به شادی گذرد زندگی آن است
این را کند ایرانی فرهیخته باور
(بانو توران شهریاری)