اقبال شیعیان به شرکت در مراسم پیاده روی اربعین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشت
ایرنا/ براساس آخرین اخبار واصله، اقبال شیعیان به شرکت در مراسم پیاده روی اربعین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشت.
پیش بینی ها حکایت از آن دارد که شمار زائران اربعین در 10 سال آینده به 40 میلیون نفر می رسد. دولتها اگرچه در زمره مهمترین بازیگران مدیریت این مراسم گسترده هستند، اما اجرای چنین پروژه عظیمی نیاز به تلاشی فراتر از توان دولتها دارد. در اینجا مشارکت افراد، نهادهای مردم نهاد و اجتماعات محلی اهمیت پیدا می کند.
اگرچه این مشارکت و تامین منابع مادی و معنوی که در راستای تسهیل مسافرت زائران به کربلای معلی انجام می شود ابعاد گوناگون دارد و در مراتب مختلف زنجیره ارزش سفر زیارتی اربعین دیده می شود، اما شناخته شده ترین تجلی آن مفهوم «موکب» است.
مواکب در وهله اول در طول مسیر نجف تا کربلا و در وهله دوم در مرزها و مسیرهای منتهی به عراق به خدمت رسانی به زوار در زمینه های تغذیه، اسکان، بهداشت و...مشغولند. در سالهای گذشته تقریباً تمامی این مواکب توسط شهروندان عراقی مدیریت میشد.
اما در سالهای اخیر و به تناسب افزایش شمار زائران ایرانی اربعین، مواکبی که توسط نیروهای مردمی یا نهادهای دولتی و حاکمیتی با تامین مالی خیرین فعالیت می کنند، ایجاد شده و تعداد آنها افزایش یافته است. طبق اعلام ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات، به عنوان نهاد صادر کننده پروانه مواکب، 3300 موکب ایرانی در مراسم اربعین 1402 پروانه فعالیت دریافت کردند که از میان آنها تعداد 1300 موکب در داخل ایران و 2000 موکب در خاک عراق به زائران خدمات دادند. این نهاد وضعیت استقرار مواکب ایرانی را به شرح ذیل اعلام کرد.
طبق آمار اعلام شده توسط ستاد اربعین، شمار زائران ایرانی اربعین 1445 از ابتدای صفر تا اربعین حسینی برابر با 4 میلیون و 50 هزار نفر بود. از این بین طبق اعلام فرماندهی پلیس فرودگاه های کشور، بیش از 120 هزار نفر از طریق مرز هوایی به عراق رفتند که نشان دهنده سهم سه درصدی حمل و نقل هوایی از کل عملیات حمل و نقل اربعینی است.
بنابراین، 97 درصد از زائران ایرانی از طریق زمینی به زیارت اربعین مشرف شدند که این واقعیت بیانگر ضرورت تامین نیازهای زائران در مرزهای شش گانه با عراق از محل خدمت رسانی مواکب است. با این حال در مسیر تحقق این هدف چالش هایی ممکن است به وجود بیاید که لازم است به منظور مدیریت آنها تصمیماتی اتخاذ شود. شاکله این چالشها را میتوان سبک مدیریت و تامین مالی دولت محور موکب های مرزی، علیرغم قلت تعداد مواکب دولتی از مجموع کل مواکب ایرانی مراسم اربعین دانست.
براساس مقاله اقبال شیعیان به شرکت در مراسم پیاده روی اربعین در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشت، باید بدانید که در حال حاضر پایگاه داده جامعی از مواکب اربعین در دسترس عموم مردم وجود ندارد. از این رو سند سیاستی حاضر از روش دیگری برای بازنمایاندن فرضیه پژوهش بهره برده است. بررسی و تحلیل اخبار حضور نهادها و ارگان های دولتی، حاکمیتی و بخش عمومی در مرزهای مختلف حاکی از فعالیت 101 موکب است:
همان گونه که مشاهده می شود، طیف وسیعی از نهادهای دولتی، حاکمیتی و بخش عمومی با کارویژه ها و ماموریت های مختلف مبادرت به تاسیس مواکب در مرزهای شش گانه و شهرهای نزدیک به آنها کرده اند. این امر می تواند مزایایی را در پی داشته باشد:
تکمیل فعالیت مواکب مردمی و در صورت لزوم پرکردن خلاهای موجود: تاسیس موکب توسط هیئت ها و گروههای مردمی عمدتا بر پایه شناخت سنوات پیشین از برگزاری مراسم اربعین انجام می شود. این در حالیست که در پرتوی استقبال بیشتر ایرانیان از شرکت در مراسم اربعین و تسهیلگری دولت در انجام این سفر و کاستن از تشریفات اداری سفرهای خارجی برای سفر اربعین، الگوی مسافرت ایرانیان به عراق برای اربعین هر سال تغییر و تحولاتی را شاهد است.
از جمله این تغییرات میتوان به انتخاب مرز جهت ورود/خروج از کشور اشاره کرد. در حالی که در سالهای پیشین به ترتیب مرزهای مهران، شلمچه و چذابه پذیرای زائران بودند و در این بین مهران سهم غالب 60 درصدی را داشت، در اربعین سال 1402 سهم مرزهای کشور به ترتیب از این قرار بود: مهران 49 درصد، شلمچه 25 درصد، خسروی 13 درصد، چذابه 9 درصد و تمرچین و باشماق 4 درصد. باید توجه داشت که با قرار گرفتن اربعین در ماههای گرم سال در سالهای آتی، استقبال ایرانیان از مرزهای شمالی با عراق افزایش نیز خواهد داشت.
با این حال فرآیند انتقال مواکب مردمی از مرزهای جنوبی به مرزهای شمالی زمان بر خواهد بود و شماری از مجموعه های مردمی نیز به دلیل ناآشنایی کافی با مرزهای شمالی و یا عدم دسترسی به شبکه های تسهیلگر محلی اجرای ماموریت موکب، کماکان در مرزهایی که سالهای پیشین استقرار یافته بودند مستقر خواهند بود. از این رو نقش پیشگامی نهادهای محلی استانهای مرزی در تامین نیازهای زائران بویژه مرزهای خسروی، تمرچین و باشماق اهمیت پیدا می کند و به نوعی مکمل حضور مواکب مردمی خواهد بود.
راهکارهای برای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی نهادها: اربعین و پیداکردن فرصت حضور در مناطق مرزی که عمدتاً در زمره مناطق محروم کشور هستند، می تواند برای ادارات، سازمانها و شرکتهایی که عموماً در پایتخت مستقر هستند در حکم فرصتی برای ایفای نقش مسئولیتهای اجتماعی آنها باشد.
این موقعیت در عین ارائه خدمت به زوار حسینی، زمینه را برای کمک به آبادانی مناطق مرزی و خلق تقاضا برای اقتصاد محلی آنها فراهم می کند که می تواند در بلند مدت نقشی در راستای رونق منطقه ای شهرهای مرزی داشته باشد. پیش نیاز تحقق این هدف، داشتن نگاه بلند مدت به مناطق مرزی است که از بازه زمانی برگزاری مراسم اربعین فراتر رود.
ترویج توجه به اهمیت اربعین در فرهنگ سازمانی نهاد: در سالهای اخیر نهادهای گوناگون تسهیلگری هایی را برای حضور کارکنان خود در مراسم اربعین در نظر گرفته اند تا آنها بتوانند در شرایط آسان تری به عراق مسافرت کنند که از جمله این موارد میتوان به ارائه مرخصی و کمک هزینه سفر اشاره کرد. با این حال مشارکت مستقیم یک نهاد در ارائه خدمت به زوار حسینی می تواند مشوق اثربخش تری در ترویج توجه به اهمیت اربعین در فرهنگ سازمانی آن نهاد باشد و مشارکت کارکنان آن در اربعین را به صورت های کمی و کیفی بهبود بخشد.
با این حال ملاحظه مهم در بهره گیری از این مزیت، استفاده از ابزارهای نرم سوق دادن کارکنان به حضور در مواکب سازمانی است که عدم التفات به آن می تواند به راحتی این مزیت را به تهدید تبدیل کند.
امکان بهره گیری از تخصص سازمانی در راستای بهبود اجرای مراسم اربعین: شماری از مواکب نهادی نظیر موکب های اداره کل کتابخانه های عمومی استانها یا موکبهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها با بهره گیری از مزیت تخصصی خود اقدام به تاسیس مواکبی متمایز از مواکب معمول مراسم اربعین کرده اند و خدماتی جدای از خدمات رایج مانند پذیرایی و اسکان ارائه داده اند. این خدمات که معمولاً در زمره خدمات فرهنگی و هنری است، می تواند تجربه بهتری از مراسم اربعین برای مخاطبان بویژه اقشار خاص نظیر کودکان و نوجوانان رقم بزند.
نکته حائزاهمیت آن است که تجربه زیسته مواکب مردمی نشان می دهد که آنها چندان به این نوع از خدمت رسانی به زوار توجه ندارند. پیشگامی مواکب نهادی ممکن است مواکب مردمی را به این نوع از خدمت رسانی نیز تشویق کند.
با وجود مزایای فوق، گسترش حضور نهادها در ایجاد مواکب مرزی ممکن است آسیب های ذیل را نیز در پی داشته باشد:
نبود توانایی اعمال مدیریت انعطاف پذیر: شیوه خاص حکمرانی غالب بر مراسم اربعین از شاخصه هایی نظیر از پایین به بالا بودن، انعطاف پذیر بودن در نسبت با شرایط متغیر زمانی و مکانی و اقتضائات خاص، مشارکتی بودن، عدم توجه به چشمداشت های مادی، تامین مالی مردمی و...برخوردار است.
مواکب سازمانی در این نظام حکمرانی متمایز نمی توانند به تمامه از پیشینه و سنتهای اداری خود رهایی پیدا کنند و آنها را به صورت های گوناگون در مراسم اربعین بازتولید خواهند کرد. غالباً تصمیم به تاسیس موکب در مناطق مرزی توسط ادارات بیش از آنکه مبتنی بر خواست و مطالبه ای در بدنه نهادها باشد، وابسته به بخشنامه ها و تصمیمات مرکزی است.
این ماهیت مواکب سازمانی را میتوان در تفاوتهای آن با مواکب مردمی نیز مشاهده کرد. معمولاً مواکب سازمانی در تلاش هستند تا بتوانند گزارشهای بهتری از اقدامات خود برای مقامات اداری مافوق تهیه کنند تا بتوانند رضایت خاطر آنها جلب کنند. آنها همچنین دغدغه این را دارند که در بازدیدهای مقامات مسئول نهادهای خود از مواکب زمینه نارضایتی آنها را فراهم نکنند. احتمال دارد این مسائل به دورشدن مواکب نهادی از منطق معنوی خدمت رسانی اربعین دامن بزند.
فقدان برقراری ارتباط با اقتصاد محلی مرزها: مواکب نهادی مستقر در مرزها معمولاً نیازها و ملزومات خود را از مرکز تهیه می کنند و به مناطق مرزی انتقال می دهند. این امر منجر به خلق تقاضای کمتری برای اقتصاد محلی می شود که می تواند در کاهش محرومیت ساکنان مناطق مرزی اثرگذار باشد.
همچنین نوع پذیرایی مواکب نهادی نزدیک به ذائقه ملی ایرانیان است که این موضوع نیز امکان ترویج فرهنگ محلی مرزنشینان را از بین می برد. تجربه زیسته مواکب مردمی حکایت از آن دارد که آنها در شکل دهی به شبکه های محلی تامین نیازهای خود در طول سالهای قبل موفق تر عمل کرده اند و رابطه ای پایدار با فعالان اقتصادی و کارآفرینان محلی تشکیل داده اند که برای طرفین مثمرثمر بوده است.
احتمال بازماندن از ماموریتهای اصلی: کارکردها و کار ویژه های نهادهایی که در مرزها موکب دارند حوزه های مختلف زیست اجتماعی، اقتصادی و اداری شهروندان را در بر می گیرد. با توجه به آنکه ظرفیت نظام حکمرانی کشور در طول سالیان اخیر افزایش پیدا نکرده و نهادهای موجود نتوانسته اند گامهای موثری در مسیر بهره وری بردارند، تاسیس مواکب و اختصاص منابع مادی و انسانی محدود سازمانها به آنها می تواند منجر به افت کیفیت خدمت رسانی نهادها به ارباب رجوع در بازه زمانی برگزاری اربعین شود. این امر بخصوص در نسبت با نهادهای استانی و محلی صادق است.
تغییر ماهیت موکب داری در طول زمان: بزرگترین آسیبی که موکب داری دولتی می تواند در پی داشته باشد، ایجاد احساس کفایت در سیاستگذار و گذار از مدیریت مردمی به مدیریت دولتی در مواکب است.
در حالی که مواکب مردمی با کمک های خیرین اداره می شود و تامین مالی و شیوه خدمت رسانی آن بسته به وضعیت کادر موکب دچار فراز و فرودهایی می شود، مواکب دولتی با اتکا به پشتوانه قدرتمند خود و طرح آمارهای کلان از خدمت رسانی می توانند این حس را در سیاستگذار ایجاد کنند که سپردن کارکردهای پذیرایی، اسکان و پاسخگویی به دیگر نیازهای زوار به مواکب دولتی راهکاری مطمئن تر و پایدارتر است و می تواند تجربه زیارت بهتری را برای شهروندان رقم بزند و نارضایتی آنها از سختی های سفر را کاهش دهد. احتمال اتخاذ چنین رویکردی در زمان های اوج استقبال شهروندان از زیارت اربعین و عدم کفایت زیرساختهای موجود بیشتر است.
شیوه غالب مدیریت مواکب در همایش عظیم اربعین، مدیریت مردمی در تمامی زنجیره ارزش بوده و بازیگران دولتی بیشتر کارکردهای تنظیم گری (صدور پروانه و نظارت بر فعالیتها) و تسهیلگری (ارائه خدمات زیرساختی) را بر عهده گرفته اند. اما روند نوظهوری که در مدیریت مواکب بویژه در مناطق مرزی و مسیرهای منتهی به مرزها دیده می شود گذار نهادهای دولتی، حاکمیتی و عمومی به ارائه خدمت مستقیم به زوار از طریق تاسیس مواکب تحت عنوان نام نهادها است.
سند سیاستی حاضر تلاش کرده است تا ضمن ارائه فهرستی از این مواکب در مرزهای مختلف، به فرصتها و تهدیدهای فعالیت آنها بپردازد. در انتها به شماری پیشنهادات سیاستی به منظور مواجهه با روند نوظهور دولتی سازی مواکب پرداخته می شود:
اولویت بخشی به ماموریت های سازمانی در ارائه خدمات: در حالی که عمده مواکب مردمی در زمینه های پذیرایی و اسکان زوار فعالیت می کنند، نهادهای دولتی این فرصت را دارند که در حیطه تخصصی خود اقدام به تاسیس موکب کنند که تجربه این نوع ارائه خدمت را می توان در مواکب اداره کل کتابخانه های عمومی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانهای مرزی مشاهده کرد. به جز فعالیتهای فرهنگی و هنری، مواکب تخصصی سازمانی در زمینه های اقتصادی و سلامت نیز امکان تاسیس و ارائه خدمت را دارند.
راه اندازی سکوهای همیاری مواکب مردمی و دولتی: نبود برنامه ریزی جامع از بازه های زمانی ورود و خروج زوار حسینی اربعین باعث شده تا در دوره های آغازین و میانی خروج زوار از کشور حجم وسیعی از منابع صرف پذیرایی از ایشان شود که به اسراف نیز دامن زده است. اما در بازه زمانی پایانی و به ویژه هنگام بازگشت زوار به کشور، شمار مواکب مورد نیاز برای ارائه خدمت به ایشان بسیار کاهش پیدا می کند.
همچنین مواکب دولتی در اغلب موارد ظرفیت مصرف تمامی منابع خود را در بازه زمانی حضور در مرزها ندارند. راه اندازی سکوهای همیاری مواکب که مدیران مواکب در آنها عضویت دارند می تواند بهره وری فعالیت موکب ها را افزایش دهد و خدمت رسانی اثربخش تری به زوار حسینی به ارمغان آورد. مواکب در این سکوها ظرفیت ها و نیازهای خود را به اشتراک می گذارند و می توانند برای حضور موثرتر در بازه های مختلف نیز با یکدیگر تقسیم کار داشته باشند. کارآفرین سیاستی این تغییر می تواند سازمان حج و زیارت باشد.
اولویت بخشی به حمایت از اقتصاد محلی مرزنشین ها: الگوهای موکب داری دولتی ظرفیت تنوع پذیری و بهره گیری از فرصتهای ارائه کالاها و خدمات اقتصاد شهرهای مرزی را داراست. پیشگام این تغییر باید نهادهای استانی و شهری مستقر در مرزها باشند که می توانند نیازهای خود را از فعالان اقتصادی، ترجیحاً واحدهای متوسط و کوچک تهیه کنند. همچنین، در پذیرایی از زوار نیز میتوان از غذاها و میان وعده های محلی استفاده کرد که خود فرصتی برای معرفی جاذبه های گردشگری شهرهای مرزی است.
نویسنده: سید محمدرضا دادگستر (پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف)