با شماری از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان آشنا شویم
نقاشی ها جزئی از گنجینه های مهم تاریخی و هنری کشورها بوده و هنرمندان با خلق آثاری به یادماندنی و خاص، توانسته اند تا نام خود را در تاریخ جاودانه کنند. وجود نقاشی ها یکی از مولفه های تشخیص موزه های غنی از موزه های معمولی است، چرا که تمامی گردشگران از دیدن هنر دست هنرمندان لذت می برند و دیدن دنیا و زیبای های آن از دریچه نگاه نقاشان برایشان جالب است. به علاوه، با نگاه کردن به خطوط ثبت شده در نقاشی های ارزشمند، میتوان با تفکرات خالق آنها نیز آشنا شد. با ما در مقاله مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان همراه شوید تا شما را با شماری از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان آشنا نماییم. قطعا، آشنایی با معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان برایتان جالب خواهد بود.
شب پر ستاره Starry Night
وینسنت ونگوگ که در هلند بدنیا آمده، یکی از نوابغ عرصه تصویرگری و نقاشی است. او که در طول زندگی هنری اش بالغ بر 900 نقاشی را بر روی بوم خلق کرده، نقاشی را به صورت کاملا تجربی آموخته بود و بدون داشتن استاد، دست به خلق آثار هنری زد. او که در مقطعی از عمرش به دلیل بیماری های روحی و شرایط نامناسب در بیمارستان روانی بستری بود، دست به طراحی و کشیدن اثری زد که پس از مرگش، ارج و ارزشی بی مثال یافت. سال 1941 میلادی بود که موزه هنرهای مدرن نیویورک در یک اقدام هنر دوستانه، به دنبال نمونه هایی بی نظیر از نقاشی هنرمندان جهان گشت و در همین بررسی ها بود که با نقاشی شب پر ستاره مواجه شد. از آن پس، این نقاشی مورد توجه هنر دوستان و منتقدان هنری قرار گرفت و حیرت، نقد، نظر و تحسین این گروه را از آن خود کرد.
در این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان میتوان فضای بسیار حیرت انگیزی را مشاهده کرد. در این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان، ستاره های درخشانی را میتوان دید که هاله های نور با شکل عجیب و میخکوب کننده ای در کنار آنها در حال درخشش هستند. آسمانی را هم نشان می دهد که در بالای تک درخت سروی بزرگ گسترده شده است. کمی آن طرف تر و در محیط دهکده نزدیک به سرو، خانه هایی زیبا و روستایی کنار یکدیگر قد علم کرده و نور زرد رنگی از طریق پنجره ها به بیرون منتقل می شود. این در حالی است که کلیسای مرکزی خاموش و سرد ترسیم شده است. این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان نقدهای مثبت و منفی زیادی را داشته که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
- اثر شب پرستاره در ادامه برخی دیگر از آثار ونگوگ کشیده شده و ستاره ها در آن نقش پررنگی داشته اند. این نشان می دهد که ونگوگ به آسمان، ستاره و شب علاقمند بوده است. این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان در یک معامله پر سر و صدا به مبلغ 900 میلیون دلار به فروش رسید و رکورد حیرت آوری را از خود به جای گذاشت.
- شب پر ستاره به تحلیل برخی از صاحب نظران و تحقیقات آنان، در شبی که ماه کامل بوده است، کشیده شده و نمایی سمبلیک دارد.
- خود ونگوگ نسبت به نقاشی شب پرستاره نظر مثبتی نداشته و آن را اثری موفق نمیدانست، چرا که معتقد بود در زمان کشیدن این نقاشی، بیش از حد از مفاهیم انتزاعی استفاده کرده و در به تصویر کشیدن طبیعت و زندگی واقعی اغراق کرده است.
- تحلیلگران عرصه تصویرگری بر این باورند که دهکده ترسیم شده در نقاشی کاملا تخیلی و فرضی است و ونگوگ تنها با نگاه کردن به آسمان سعی کرده تا جزئیات را رسم کند.
- ونگوگ در زمان کشیدن نقاشی شب پرستاره در بیمارستان روانی جای داشته و با نگاه کردن به آسمان از پشت میله های پنجره اتاقش به این تصویر رسیده است.
مونالیزا Mona Lisa
حتی غریبه ترین فرد با هنر و نقاشی نیز نام لئوناردو داوینچی را شنیده و با شاهکار این نقاش چیره دست آشناست. در پرونده این نقاشی هزاران صفحه تحلیل، بررسی و نقد نگارش شده و هنوز هم رازهای سر به مهر زیادی را در دل خود جای داده است. این اثر که در قرن شانزدهم میلادی خلق شده، تصویر یک انسان با فضایی خیالی است که در بومی به ابعاد 53*77 سانتیمتر نقش بسته و به گفته محققان، متعلق به لیزا گراردینی است. این خانم که همسر فردی به نام فرانسیسکو دل جیو کوندو بوده، سوژه اصلی هنرنمایی داوینچی هست. بسیاری این تحلیل را رد می کنند و معتقدند که این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان متعلق به این خانم نیست.
طرز نگاه کردن سوژه به روبرو، نحوه قرار گرفتن دستها، لبخند عجیب، پلی که گوشه تصویر دیده می شود، تفاوت تاریکی و روشنی تصویر و رنگهای بکار رفته در این نقاشی حرف و حدیث های زیادی را بدنبال داشت. برخی از این گمانه زنی ها به کشف و رمزگشایی از برخی حقایق پنهان شده در نقاشی منجر شده که در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت:
- طبق گزارشات ثبت شده از موزه لوور پاریس، در سال 1815 میلادی نقاشی مونالیزا به این موزه منتقل شد و در معرض دید عموم قرار گرفت. از همان روزهای اول تا به امروز استقبال از این نقاشی به طرز شگفت آوری افزایش یافت. علاقمندان هدایا و نامه های عاشقانه بسیاری را برای نقاشی مونالیزا ارسال کردند و همین امر سبب شد تا موزه برای این نقاشی یک صندوق مخصوص را تعبیه کند.
- در کنار این عشق و علاقه آتشین، برخی افراد نیز به طرز قابل ملاحظه ای از این اثر متنفر بودند و قصد داشتند که آن را نابود کنند. همین احساسات عجیب باعث شد که افرادی ناشناس در سالهای 1956، 1974 و 2009 میادی با پرتاب اشیایی نوک تیز به آن آسیب وارد کنند.
- اقدامات یاد شده در جهت آسیب رساندن به نقاشی مونالیزا سبب شد که مسئولان موزه لوور در جهت بیمه کردن این نقاشی مهم اقداماتی را انجام دهند. به همین دلیل، یک بیمه بسیار گران قیمت را برای این نقاشی تهیه کردند. این بیمه که گران ترین بیمه جهان است و به ثبت کتاب رکوردهای گینس نیز رسیده، چیزی در حدود 100 میلیون دلار است.
- در سال 2003 و پس از بازسازی پرخرج 6 میلیون دلاری موزه لوور، این نقاشی به یک اتاق جداگانه منتقل شد و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی قرار گرفت تا از آسیبها و سرقت در امان بماند.
- متخصصان بر این باور هستند که داوینچی موفق نشده که نقاشی مونالیزا را نهایی کند و تابلوی فعلی، نسخه نهایی آن نیست، چرا که بخشهایی از این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان مثل ابروهای مونالیزا دارای نقصهای آشکاری است.
- به ادعای مورخان، در خلال جنگ جهانی دوم آلمانی های نازی به دنبال تصاحب نقاشی مونالیزا بودند و با نقشه های متعدد قصد ربودن این اثر را داشتند. اما با تیزهوشی نگهبانان، مونالیزا در یک ماشین آمبولانس بیمارستانی از موزه خارج شده و در یک مکان امن پنهان می گردد.
- در مقاطع کوتاهی از زمان حیات هنری مونالیزا، این اثر از کشور فرانسه خارج شده و برای نمایش به مردم سایر کشورهای جهان به کشورهای آمریکا، شوروی و ژاپن منتقل گردید. اما بجز این موارد، مونالیزا همواره در کشور فرانسه بوده و مراقبتهای شدیدی از آن به عمل می آیند.
- طبق ادعای روزنامه های معتبر جهان، نقاشی مونالیزا محبوب ترین نقاشی برای کلاهبرداران و شیادان نیز است. آمار نشان می دهد که نقاشی هایی که از روی مونالیزا کپی شده اند، بیش از حد معمول بوده و بیشتر آنها در زمان خرید و فروش شناسایی شده اند. آن چیزی که این نقاشی های غیر اصیل را لو می دهد، زنده تر بودن رنگ این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان، رنگ چهره و عدم توجه به ریزه کاری های چهره بوده است.
موج نهم The Ninth Wave
این نقاشی که اثر ایوان آیوازوفسکی است، امروزه در موزه دولتی سن پترزبورگ جای دارد. این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان در اواسط قرن نوزدهم میلادی تمام شده و یکی از 6 هزار نقاشی به جا مانده از این نقاش است. این اثر که از جهات مختلف خاص ترین اثر نقاش نیز بوده، دارای ظرافتهای جالب توجهی است که در کمتر اثری میتوان مشابه آنها را یافت.
شاهکار نقاشی موج نهم مربوط به صحنه ای است که بازماندگان یک کشتی طوفان زده با چنگ زدن به قطعات باقیمانده از کشتی در تلاش برای زنده نگه داشتن خود هستند. کنار هم قرار گرفتن این المانها در نقاشی سبب شده که نام موج نهم را بر روی آن قرار دهند، چرا که ملوان ها و کشتیران ها بر این باورند که موج نهم سهمگین ترین موجی بوده که در دریا شکل می گیرد و زندگی بشر را به مخاطره می اندازد. از نکات مهم این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
- ایوان آیوازوفسکی مدت زمان زیادی را برای تمام کردن این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان صرف کرده است. علت طولانی شدن طراحی این اثر، مکان کارگاه نقاشی این هنرمند بود. قرار گرفتن در منطقه شمالی خانه ای در فئودوسیا و مدت زمان کم تابش خورشید در آنجا سبب شد تا نتیجه نهایی از زمان تخمین زده شده دیرتر محقق شود.
- به گفته مورخان، ایوان آیوازوفسکی در سال 1844 در یک طوفان بزرگ دریایی گرفتار شد اما جان سالم به در برد. همین اتفاق معجزه آسا سبب شد که این نقاش به کشیدن موج نهم روی آورد.
- ترتیاکوف که یکی از مشهورترین کلکسیونرهای کشور روسیه است را میتوان شناخته شده ترین طرفدار آثار ایوان آیوازوفسکی معرفی کرد. این فرد که عاشقانه آثار این هنرمند را تحسین میکرد، مجذوب نقاشی موج نهم شد و در نامه خود به این نقاش اظهار داشت که نقاشی موج نهم شبیه جادو بوده و حاضر است برای خریدن این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان پول قابل ملاحظه ای را پرداخت کند.
گرنیکا Guernica
در سال 1937 میلادی، اثری خلق شد که تحسین همگان را برانگیخت. این اثر پابلو پیکاسو که متاثر از فجایع رخ داده در جنگ بود، در طول 8 متر نقش بست. گرنیکا با هدف رساندن صدای قربانیان جنگ به گوش جهانیان ترسیم شد و این رسالت را نیز به خوبی به انجام رساند به نحوی که همه جهان را از تحت تاثیر خود قرار داد و غم و فغان و فریاد خفته در نقاشی به گوش همگان رسید و عالمی را در برگرفت. قالب رنگ موجود در این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان آبی، خاکستری و سفید بوده که تداعی کننده مرگ و شرایط تراژیک است.
در نقاشی یک پیکر بی جان با شمشیر شکسته دیده می شود. تصاویری از گاوها و اسبهای سرگردان نیز در این اثر نقش پررنگی را به خود گرفته اند که نشان از اوضاع نابسامان است. با این نمادها و عناصر سعی شده که این بهم ریختگی با ظرافت و هنرمندی به تصویر کشیده شود تا از خاطره ها پاک نشود. نکات و ویژگی های بی مانند این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان به شرح زیر هستند:
- از غم انگیزترین جزئیات این نقاشی میتوان به پیکر زنی نیمه جان اشاره کرد که فرزندش را در دست گرفته و سر به سوی آسمان گرفته است. او فریاد می زند و غم ظلمی که بر او روا شده را به گوش خدا می رساند و از زمانه شکایت می کند.
- پیکاسو با یک عکاس هماهنگ کرده بود که گام به گام از نقاشی عکسبرداری نماید تا به این صورت، فرآیند طراحی و ترسیم آن مستندسازی شود. همین اقدام، به گفته بسیاری صاحب نظران سبب شد تا پیکاسو از سیاه و سفید بودن عکسها الهام بگیرد و رنگها زیادی را بکار نبرد تا اثرگذاری نقاشی حفظ شود.
- در گرنیکا نمادها و جزئیات نقش بسیار پررنگی را بر عهده گرفته اند به نحوی که برخی از جزئیات ممکن است که از نظر بینندگان مخفی بمانند. به عنوان مثال، وجود یک جمجمه کوچک در بینی اسبی در مرکز نقاشی یکی از همین نمادهای نیستی و مرگ بوده که ممکن است در نگاه اول دید نشود.
- این اثر بارها مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفته است. در یک نمونه، در سال 1974 میلادی فرد مهاجم با یک اسپری قرمز رنگ، تابلوی نقاشی پیکاسو را در معرض آسیب قرار داد.
- اثر بی نظیر پیکاسو در زمان شهرت توانست توجه دولت اسپانیا را به خود جلب کند بطوریکه که این دولت عنوان کرد که این نقاشی تصویرگر رنج جنگ است. اما بعد از گذشت چند سال، گرنیکا را به عنوان نمادی از تلاش برای رسیدن به صلح به ثبت جهانی رساندند و رسالت ضد جنگ و صلح طلبی آن را ارج نهادند.
شام آخر The Last Supper
از آثار مهم لئوناردو داوینچی که در قرن نوزدهم میلادی روی بوم نقاشی کشیده شد و علاوه بر ارزش هنری بسیار بالا، یکی از وقایع مهم آیین مسیحیت را در دل خود جای داده، نقاشی شام آخر است. این اثر به قدری با دقت و وسواس طراحی شده که مفسران تاریخی، فرهنگی، هنری و مذهبی در موشکافی اسرار آن عاجز مانده اند و بسیاری از آنها تا به امروز به عنوان راز باقی ماند. سوژه این نقاشی مربوط به حضرت مسیح و حواریون بوده و روایتگر زمان خیانت یکی از حواریون به حضرت مسیح است. برای نمونه، بسیاری بر این باورند که گره های ایجاد شده در رومیزی و رنگ یکسان و هارمونی رومیزی با رنگ لباس مسیح اتفاقی و تصادفی نیست و بدون شک، رازی را در خود پنهان کرده است.
علاوه بر این مورد، نحوه نشستن افراد در کنار مسیح، نحوه قرار گرفتن سر و دست آنها و همچنین وسایل روی میز هم گمانه زنی های زیادی را به دنبال داشت. وجود بهت، حیرت، ترس، اضطراب، خنده و بی تفاوتی در چهره تک تک افراد حاضر در صحنه شام آخر چنان استادانه و با مهارت کشیده شده که تماشاگر از دیدن آن سیر نمی شود. وجود قرینگی با مرکزیت حضرت مسیح یکی دیگر از نکات جالب توجه این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان است. داوینچی برای حفظ قرینگی در این اثر، با کوبیدن یک میخ در وسط بوم سعی کرده که محاسبات خود را به نوعی حفظ نماید. از دیگر نکات این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شام آخر نقاشی شکست خورده داوینچی است، چرا که او این اثر را بر روی یک سطح نامناسب خلق کرده بود و به مرور زمان رنگهای آن از بین رفت و کمرنگ شد. اما متخصصان با احیای مناسب نقاشی، عمری دوباره را به آن بخشیدند.
- در زمان احیای این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان، یکی از محققان موسیقی به نام پالا مارینا گیووانی با بیان این حقیقت که در شام آخر نت موسیقی نهفته شده، باب جدیدی از اسرار شام آخر را گشود. او بیان کرد که محل قرار گرفتن دستها در یک خط بیانگر نت موسیقی است و نمیتوان از آن به سادگی گذشت.
- در اثر شام آخر نمادهای جالبی نیز بچشم می آیند. وجود نمک ریخته شده بر روی میز یکی از همین سمبل هاست. مسیحیان بر این باورند که قرار گرفتن نمک در کنار دست یهودا موجب نگون بختی او شده و او به ورطه نیستی افتاده است.
- در سال 1652 میلادی، برخی مذهبیون متعصب اقدام به پاک کردن پاهای حضرت عیسی نمودند. این گروه معتقد بودند که کشیدن پاهای حضرت مسیح نوعی بی احترامی به آن حضرت بوده و باید در نسخه نهایی این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان اصلاح شود.
- اگرچه نقاشی شام آخر در سالهای مختلف مورد حمله قرار گرفت اما یکی از مشهورترین مهاجمان به این اثر هنری ناپلئون بناپارت است. او با تبدیل محل نگهداری نقاشی شام آخر به اصطبل نگهداری اسب، خساراتی را به این اثر وارد آورد که هنوز هم در جای جای آن دیده می شوند.
برج بابل Tower of Babel
یکی از تمدن های پرآوازه در دوران باستان، تمدن بابل بوده و یکی از مهمترین نمادهای این تمدن، برج بابل عنوان شده است. بدون تردید، اگر این برج سر به فلک کشیده و استوار در بوم نقاشی یک هنرمند کشیده و ماندگار نمیشد، از یادها می رفت. اما پیتر بروگل مهتر در قرن شانزدهم میلادی با دستان ماهر خود این نقاشی را کشید. به گواه اسناد تاریخی، نقاشی موجود دومین تلاش این هنرمند برای ثبت برج تاریخی بابل و سایر وقایع مهم تاریخی و مذهبی است و نسخه نخست از بین رفت.
تمام سعی پیتر در زمان خلق برج بابل بر این بوده که با بهره بردن از مستندات تاریخی، معماری اصیل یاد شده در روایات مسیحیان و کتاب انجیل را به تصویر بکشد اما در این امر موفق نبود، چرا که تاریخ نگاران و باستان شناسان بر این باورند که در نقاشی پیتر افسانه نیز چاشنی کار شده تا ابهت و جلال برج بابل چند برابر شود. از دیگر بخشهای تماشایی تابلوی برج بابل، وجود نمرود به عنوان پادشاه بابل است. او که با یک لباس سفید و تاج پادشاهی به تصویر درآمده، در حال نظارت بر عملیات ساخت و ساز برج بابل دیده می شود. از طرفی، برج بابل پیش روی نمرود چنان مرتفع رسم شده که سر آن از میان ابرها بیرون زده و پنجره های غیر قابل شمارشی در گرداگرد برج نقش بسته اند.
گاری علوفه The Hay Wain
جان کنستابیل که در کارنامه هنری خود آثار درخشان زیادی دارد، خالق نقاشی شاهکار گاری علوفه است. او که به مدد خاطرات دوران کودکی وارد طراحی و ترسیم نقاشی گاری علوفه شده، تمام نکات ریز و ظریف یک زندگی معمولی در روستایی در انگلستان را در این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان کشید. بستر این نقاشی رودی بوده که یک گاری در میان آن قرار گرفته و این گاری با سرنشینانش در حال حرکت دیده می شود. کمی بالاتر، یک زن در حال شست و شوست و کمی آن طرف تر و در لابه لای علفزارها، مردی ماهیگیر در کنار قایقی دیده می شود. سگی هم در کنار یک کلبه چوبی زیبا با معماری روستایی بچشم میخورد.
دو خواهر روی تراس Two Sisters On the Terrace
پیر آگوست رنوآر که در طراحی و نقاشی به پر آوازه ترین نقاشان زمان خود تبدل شده بود، بر روی یک بوم 80*100 سانتیمتری اقدام به خلق اثری ماندگار می کند. این تابلو که با نام دو خواهر روی تراس شناخته می شود، یکی از خوش رنگ و لعاب ترین آثار این هنرمند بوده و از طراوت قابل ملاحظه ای برخوردار است. نقاش سعی کرده که با استفاده به جا از رنگها و عدم استفاده از بازتاب نور و سایه، معصومیت چهره دختران را حفظ کند و همین اقدام، زیبایی این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان را دوچندان کرده است.
جیغ The Scream
در سال 1893 میلادی، یک هنرمند نروژی به نام ادوارد مونک دست به کشیدن یک نقاشی در هنر مدرن زد که به عنوان مونالیزای زمان شناخته می شود. این نقاشی که جیغ نام دارد، از رنگ روغن و پاستل تشکیل شده و به دلیل بروز عمیق احساسات نقاش تماشایی شده است. بهترین و جذاب ترین نکته در نقاشی جیغ، تغییر رنگ آسمان بوده که اثرگذاری نقاشی را نیز دوچندان کرده است. مونک درباره علت ترسیم این نقاشی گفته که او به دنبال یک تجربه شخصی، تصمیم به کشیدن این نقاشی گرفته است.
او گفته که یک روز همراه با برخی از دوستانش بر روی یک پل قدم می زده که خورشید غروب می کند. ناگهان آسمان تغییر رنگ می دهد، پرتوهای قرمز رنگ نور خورشید چشم های او را به خود خیره می کنند و حس ترس و اضطراب به دلش انتقال داده می شود. به همین دلیل، مونک نتیجه گرفته که طبیعت در حال جیغ کشیدن است و این جیغ کشیدن به دل بشر دلهره وارد می کند. چند روز پس از این اتفاق بود که پایه های اولیه طراحی نقاشی جیغ گذاشته شد و با نهایت هنرمندی و تاثیرگذاری به پایان رسید. از جمله نکات مهم این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان میتوان موارد زیر را نام برد:
- نقاشی جیغ بارها مورد دستبرد قرار گرفته است. در یکی از این سرقت ها در سال 2004 میلادی، این نقاشی از گالری ملی اسلو ربوده شد و همین امر سبب گشت که برای پیدا شدن آن یک جایزه 2 میلیون کرونی تعیین شود. در نهایت، چند ماه بعد مجدد به این موزه برگردانده شد و در معرض دید علاقمندان قرار گرفت.
- به دلیل استقبال از این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان، مونک در چند نسخه دیگر نیز این نقاشی را کشید تا در موزه های مختلف به نمایش درآید.
- روانشناسان مشهور جهان بر این عقیده هستند که این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان نماد اضطراب بشری است و این حس را به خوبی به تصویر کشید. از طرفی، تاریخ شناسان و باستان شناسان نیز بر این باورند که چشم های توخالی فرد درون نقاشی الهام گرفته شده از مومیایی هاست و این وجه نیز اعتبار و ارزشی تاریخی را به اثر می دهد.
گلهای آفتابگردان Sunflowers
بسیاری ونگوگ را به عنوان نقاشی پیشگام معرفی می کنند و این لقب به حق برازنده اوست. در دورانی که همه نقاشان در میان گیاهان به گل رز توجه ویژه ای نشان می دادند، او با به تصویر کشیدن گلهای آفتابگردان طرحی جذاب و چشم نواز را خلق کرد. اگرچه در نقاشی های متعدد میتوان علاقه ونگوگ به گل آفتابگردان را دید، اما سرآمد این هنرنمایی ها در سال 1888 رقم خورد و یک گلدان بزرگ حاوی گلهای آفتابگردان نقش بست. این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان دارای نکات الهام بخش قابل ملاحظه ای است:
- برخی بر این باورند که ونگوگ قصد داشته که در این نقاشی با کنار هم قرار دادن گلهای با طراوت و تازه در کنار گل پژمرده زندگی بشر را به تصویر بکشد و نشان دهد که طول زندگی آدم همانند گل است؛ در روزگاری جوان و شاداب بوده و به مرور زمان پیر و پژمرده می شود.
- ونگوگ در مقاطع مختلف اقدام به کشیدن 11 نسخه از نقاشی گلهای آفتابگردان می کند اما هیچ کدام از آنها را نمی فروشد. سالها بعد به تصمیم بازماندگان، این نسخه ها به کشورهای مختلف فرستاده شده تا در اختیار عموم قرا گیرند. اما یکی از این نسخه ها در خلال جنگ جهانی دوم در کشور ژاپن سوخت و از دسترس علاقمندان به هنر خارج شد.
- در سال 2022 و در عین ناباوری، افرادی به دور از علایق فرهنگی و هنری در یک اقدام ناپسند به این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان حمله کردند، ولی خوشبختانه تابلو خسارت چندانی ندید.
خوک چران بریتانی The Swineherd
پل گوگن را میتوان یکی از نقاشان برجسته تاریخ دانست که با کمک گرفتن از نگاه هنرمندانه دوستش ونگوگ، به جهان نگاهی زیبا داشت. یکی از ماندگارترین نقاشی های او را ما امروزه با نام خوک چران بریتانی می شناسیم. این نقاشی که فضایی کاملا رئال دارد، یک روستای زیبا با آسمانی دیدنی را پیش چشم تماشاگران تصویر کرده که در آن خوک چران در پس زمینه ای از کلبه های کوچک روستایی در حال کار است. در هم آمیختن این نقشها در کنار یکدیگر منجر به گیرایی هر چه بیشتر این نقاشی شد به صورتی که هر کسی که تماشاگر این نقاشی است، دوست دارد که روزی از عمر خود را در چنین فضایی به سر ببرد. از دیگر نکات جالب توجه در نقاشی، رنگ قهوه ای است که به صورت تکه ای در اثر بکار رفته و به نوعی، به عنوان امضایی از گوگن هست.
آفرینش آدم The Creation of Adam
اکثر مردم جهان میکل آنژ را با مجسمه های خاص و بی مثالی که ساخته و تراشیده است، به یاد می آورند. اما باید این موضوع را نیز خاطرنشان کرد که علاوه بر هنر مجسمه سازی و پیکرتراشی، این هنرمند چیره دست در زمینه نقاشی نیز دستی بر آتش داشته است. نقاشی آفرینش آدم، ماندگارترین اثر هنری میکل آنژ بوده که روند کشیدن آن از سال 1508 میلادی تا سال 1512 میلادی به طول انجامید و نسخه اصلی آن بر روی سقف کلیسای سیستین واتیکان اجرا شد. موضوع اصلی این اثر هنری، آفرینش اولین انسان یا همان خلقت حضرت آدم بوده که براساس کتاب آفرینش ترسیم شده است. توانایی میکل آنژ در زمینه پیکرتراشی در خلق نقاشی آفرینش آدم نیز به کمک او آمده و با جزئیات هرچه تمام تر و با بکارگیری هنر سایه روشن، پیکرها را نقاشی کرد.
نکات اصلی این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان را میتوان دست خدا در سمت راست تصویر دانست در حالی که در سمت چپ آدم لمیده و خدا دستی را بر روی گردن یک زن انداخته است که به عقیده برخی، حضرت حوا هست. البته، برخی دیگر بر این عقیده هستند که آن زن حضرت مریم است، چرا که در مجاورتش کودکی قرار گرفت. نکاتی که میتوان به آنها اشاره کرد، عبارتند از:
- میکل آنژ قول داده بود که به صورت همزمان هم نقاشی سقف کلیسا را به اتمام رساند و هم چهل مجسمه را برای مقبره پاپ بتراشد. وی با بی میلی تمام به سراغ نقاشی سقف کلیسا رفت و بر این باور بود که حرفه اصلی او پیکرتراشی است و نه نقاشی. اما، در میانه راه تصمیم گرفت که از ساخت مجسمه ها صرف نظر کند و در چهار سال کار نقاشی سقف را به پایان برساند.
- طبق رتبه بندی مجله های معتبر هنری، پس از شام آخر رتبه دوم معروف ترین اثر نقاشی جهان به خلق آدم اختصاص یافت.
- علاوه بر نقش اصلی که به آن اشاره کردیم، سقف کلیسا از 300 قطعه نقاشی دیگر نیز پوشیده شده که در مجموع، مساحتی بالغ بر 500 متر مربع را شامل می شوند.
دختری با گوشواره مروارید Girl with a Pearl Earring
یوهانس ورمیر که در سالهای حیات خود نقاشی های ماندگاری را بر بوم نقاشی ثبت کرده، خالق نقاشی دختری با گوشواره موارید است. این مورد از زیباترین تابلوهای نقاشی جهان که 300 سال پیش بر بوم نقاشی ثبت شده، دارای نکات حائز اهمیت پرشماری است.
این اثر که برخلاف سایر آثار ورمیر خالی از پس زمینه های اجتماعی است، از زمینه ای تیره تشکیل شده و در میان آن دختری زیبا خودنمایی می کند. اگرچه شخصیت اصلی این نقاشی برای همگان گمنام و ناشناخته است، اما برطبق حدس و گمان ها ادعا شده که آن فرد دختری شانزده ساله هست که روزگاری، خدمتکار خانه یوهانس ورمیر بوده است. آرامش، تیزهوشی و متانت رفتار این دختر و حس مسئولیت پذیری در انجام وظایف توجه این نقاش بزرگ را به خود جلب می کند و تصمیم می گیرد که پرتره ای از این دختر بکشد. نکات دیگری که لازم است آنها را بیان کنیم، در ادامه قید شده اند:
- عده ای بر این عقیده هستند که در زمان کشیده شدن این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان، اعتقاد مذهبی خاصی بر کشور حاکم بوده و به همین دلیل، از گوشواره مروارید که نمادی از آن اعتقادات است، در نقاشی استفاده شد.
- بسیاری از متخصصان حوزه هنر معتقدند که این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان به اثر مونالیزا شباهتهای زیادی دارد و هر دو در داشتن رازهای سر به مهر شاخص و قابل اعتنا هستند.
- علاوه بر نام دختری با گوشواره مروارید، نامهایی چون دختری دستار به سر یا مونالیزای شمالی نیز به این نقاشی اطلاق می شود.
- رنگهای بکار رفته در این مورد از معروف ترین تابلوهای نقاشی جهان، در زمان نقش بستن آن بسیار گران قیمت بوده و با وجود مضیقه مالی شدید یوهناس ورمیر، این هنرمند تمام تلاش خود را کرده که این اثر را خوب به پایان برساند.
گشت شبانه The Night Watch
ماندگارترین اثر رامبرانت وان رین، گشت شبانه است که حرف و حدیث های زیادی نیز پیرامون آن وجود دارند. این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان که تحولی عظیم را در نظام پرتره به همراه داشته، یکی از پر جزئیات ترین نقاشی های جهان است. در این نقاشی، افرادی با طبقات اجتماعی مختلفی دیده می شوند که هر کدام از آنها ویژگی خاص و منحصر به خود را دارند و همین موضوع، سبب تحیر بینندگان و منتقدان شده است. اگرچه بخشهایی از این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان در گذر زمان دچار آسیب شده و رنگ آنها تغییر پیدا کرده، اما این موارد چیزی را از زیبایی این نقاشی نکاسته اند.
تداوم حافظه The Presistence of Memory
اثر ماندگار سالوادور دالی که در سال 1931 میلادی کشیده شده، از نظر فضای تخیلی و مفهوم پیچیده ای که در دل خود جای داده، تک و نمونه است. زمانی که کشیدن این اثر به پایان رسید، سالوادور دالی در مدح این اثر عنوان کرد که زمان همچون پنیر است که در گذر به سوی نیستی و نابودی می رود. او برای تاکید بر این حقیقت، درختی تکیده و خشکیده را نیز در نقاشی خود رسم کرده و مورچه هایی را در حال نابود کردن ساعت کشیده است. دالی بر این باور است که مورچه نماد فساد و نابودی بوده و او سعی داشته تا با این نمادگرایی، بر گذرا بودن جهان تاکیدی هنرمندانه داشته باشد.
این اثر با نامهای دیگری چون ساعتهای ذوب شده یا ساعتهای نرم نیز در جهان شناخته می شود. این هنرمند با الهام گیری از مناطق مدیترانه ای، سرزمینی را ترسیم کرده که در آن موضوع اصلی نقاشی در جریان است و چشم بینندگان را بر روی خود میخکوب می کند. ذکر موارد زیر نیز ضروری است:
- در متن اصلی این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان، سه ساعت دیده می شود که نمادگرایان آنها را به سه دوره زمانی گذشته، حال و آینده تشبیه کرده اند.
- زمینی که ساعتها بر روی آن قرار گرفته اند، شنی است و دالی قصد داشته تا با این تقارن، به ساعت شنی و شنهای زمانی نیز اشاره ای لطیف داشته باشد.
- علاوه بر مورچه که نماد فساد و نابودی است، در تصویر زنبور نیز به تصویر کشیده شده که به گفته متخصصان، نمادی از آینده است.
- در مرکز این مورد از مشهورترین تابلوهای نقاشی جهان، شی سفید رنگی دیده می شود که به مژه شباهت دارد. همین نقش کوچک گمانه زنی های زیادی را به همراه داشته است. عده ای این نقاشی را پرتره ای سورئال از خود دالی می دانند، اما برخی دیگر بر این باورند که این تصویر مرموز درست مانند ساعتهای ذوب شده، اشاره به تغییر ماهیت اشیا در فضای سورئال دارد.