چرا فارسی از زبانهای ایرانی دیگر پیشی گرفت؟

ایسنا/ بدنبال آخرین خبر و گزارش های بدست آمده، این پرسش مطرح می گردد که چرا فارسی از زبانهای ایرانی دیگر پیشی گرفت؟

زبانی که به آن سخن می گوییم و می نویسیم، زبانی است آسان و توانا و زیبا با پیشینه ای بسیار کهن و روشن.

زبان ملی کنونی ما حتی در روزگاران باستانی به عنوان زبان رسمی فرهنگی در ایران بکار می رفته است.

شمار گویش هایی که در آبادی ها و شهرها یا شهرستان ها و استان های ایران به آنها سخن گفته میشد کم نبود ولی ایرانیان هوشیار روشن بین که به همبستگی و یگانگی ملی خویش هموار سخت دلبستگی دارند و آن را نه تنها بسیار گرامی بلکه مقدس میشمارند از دیرباز دریافته بودند که یک ملت راستین با فرهنگ نیازمند زبان یگانه ای است که نه فقط برای گفت و گوهای روزانه بلکه برای بیان همه اندیشه ها و خواسته های گوناگون فرهنگی و فنی و صنعتی توانایی داشته باشد تا ارتباط و تفاهم را همیشه به آسانی میان آنان برقرار دارد. به سبب همین دریافت بود که فارسی بر زبانهای ایرانی دیگر برتری و پیشی گرفت و آرزوها و اندیشه های والا و دانش و هنر ایرانیان به آن نوشته و سروده شد در ترجمه فارسی تفسیر طبری که یکی از کهن ترین نوشته های موجود فارسی است، چنین آمد:

«این کتاب نبشته به زبان تازی و به اسنادهای دراز بود و بیاوردند سوی امیر سید مظفر ابوصالح منصور بن نوح پس دشخوار آمد بروی خواندن این کتاب و عبارت کردن آن به زبان تازی و چنان خواست که مر این را ترجمه کند به زبان پارسی پس علماء ماوراءالنهر را گرد کرد و این از ایشان فتوی کرد که روا باشد که ما این کتاب را به زبان پارسی گردانیم گفتند روا باشد.

خواندن و نبشتن تفسیر قرآن به پارسی مر آن کس را که او تازی نداند از قول خدای عزوجل که گفت و ماارسلنا من رسول الابلسان قومه گفت من هیچ پیغامبری را نفرستادم مگر به زبان او آن زبانی کایشان دانستند و دیگر آن بود کاین زبان پارسی از قدیم بازدانستند از روزگار آدم تا روزگار اسمعیل پیغامبر. همه پیغامبران و ملوکان زمین به پارسی سخن گفتندی و اول کس که سخن گفت به زبان تازی اسمعیل پیغامبر بود و پیغمبر ما صلی الله علیه از عرب بیرون آمد و این قرآن به زبان عرب بر او فرستادند و اینجا بدین ناحیت زبان پارسی است و ملوکان این جانب ملوک عجم اند.»

می دانیم که مردم ماوراءالنهر گویش هایی داشتند و یکی از آنها به نام سغدی، چند سده در نوشتن بکار رفته و آثار ادبی داشته است ولی تفسیر طبری به فرمان پادشاه سامانی در آن سرزمین به زبان فارسی برگردانیده شد که زبان همگانی ایرانیان بود و هست و نه به سغدی که زبان یک دسته از آنان بود.

نه تنها شهریاران سامانی یا صفاری و پادشاهان ایرانی دیگر بلکه همه ایرانیان فارسی را بسیار بزرگ و گرامی می داشتند.

زبان شناسان در فرگشت یعنی تحول زبان های ایرانی در درازای تمام تاریخ سه مرحله تشخیص داده و آنها را باستانی و میانه و نوین نامیده اند. در میان همه زبان های ایرانی تنها یک زبان است که در این هر سه مرحله شناخته و بررسی شده و از آثار فرهنگی برخوردار بوده است و آن فارسی است. تقریبا همه زبان های ایرانی دیگر را فقط در یک مرحله و در یک دوره کوتاه می شناسیم.

چون فرهنگ هر ملت ماحصل اندیشه آنان و بکار بستن آن در زندگانی است و زبان وسیله بیان اندیشه و بلکه خود وسیله اندیشیدن است پس هر زبانی آینه فرهنگ مردمی است که به آن سخن می گویند. فرهنگ عالی بی زبان پرورده و زبان پرورده جدا از فرهنگ عالی بوجود نمی آید. به همین دلیل فارسی آینه فرهنگ ایرانی و گواه پروردگی و والایی آن است.

اگر ایرانیان فارسی را از میان گویش ها و زبان های بسیار برگزیدند، اینک فارسی است که از هوش و دانش و هنر والا و کوشش دیرین و پیگیر آنان در راه پیشبرد فرهنگ و دانش سخن میگوید.

چرا فارسی از زبانهای ایرانی دیگر پیشی گرفت؟
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

تهیه مستندی از آثار ایرانی موزه باستان شناسی یونان به زبانهای فارسی و یونانی

گلاره یوسف پور ، پنج شنبه 14 مهر 1401

براساس خبرهای بدست آمده، تهیه مستندی از آثار ایرانی موزه باستان شناسی یونان به زبانهای فارسی و یونانی صورت می گیرد.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :