حمام تاریخی احمدآباد اصفهان از نفس افتاده است
ایسنا/ براساس آخرین خبرهای بدست آمده و گزارش های منتشر شده، حمام تاریخی احمدآباد اصفهان از نفس افتاده است.
عقیل عقیلی، یک باستان شناس گفت: حمام تاریخی احمدآباد در محله قدیمی جوی آباد اصفهان در مرز بین سکونتگاه امروزی مردم جوی آباد و زمین های کشاورزی این محل قرار گرفته است؛ جایی که نزدیکترین مکان به منبع آب برای تازه بودن آب حمام، با فاصله ای نه چندان دور از محل سکونت مردم و خرابه های قلاع بجا مانده از گذر تاریخ برای دسترسی بهتر و برای تخلیه خروجی آب حمام و در مجاورت آب نزدیک به محل کار کشاورزان روستا قرار داشته است و از این نقطه با یک پیاده روی کوتاه و طی مسیر تقریبا 2 کیلومتری از طریق کوچه باغ ها به جانب شمالی محوطه کوه آتشگاه اصفهان خواهیم رسید.
این باستان شناس با بیان اینکه بی تردید محله احمدآباد در دوران اسلامی مانند دیگر مناطق و محلاتی که در شهر اصفهان در طی قرون اسلامی نام خود را متأثر از نام افراد خیر یا ثروتمند یا بانی ساخت یک مکان گرفته است، افزود: براساس کتاب تاریخ اصفهان نوشته حاج میرزا حسن خان جابری انصاری در صفحه 422 و در بخش جغرافیای شهر و نواحی میتوان فهمی بهتر از تقسیمات زمین های زراعی در این ناحیه از شهر اصفهان داشت. بر این اساس، تأمین کننده آب محله احمدآباد، مادی جروکان بوده که به 72 سهم تبدیل میشده است از جمله اینکه 23 سهم متعلق به باغ برج جروکان، یک سهم محله وازی، 14 سهم محله احمدآباد و 6 سهم آشنستان تعلق داشته است.
عقیلی پیرامون اینکه حمام تاریخی احمدآباد اصفهان از نفس افتاده است، تصریح کرد: همچنین سیروس شفقی در کتاب «جغرافیای اصفهان با اشاره به اینکه تغییر مرز قریه ها در اصفهان براساس آب و جوی ها بوده است آورده که این زمین ها اگر از یک روستا باشند باید متعلق به منطقه جوی آباد قدیم تا جروکان باشند، ضمن اینکه زمین های کشاورزی براساس نظام آبیاری به دست خوانین و زمین داران در اصفهان تقسیم بندی شده و حدود آنها تقریبا به این صورت تفکیک و تعیین شده است.
او افزود: احداث باغ ویلا در جبهه غربی حمام، جاده خاکی ایجاد شده براثر عبور و مرور در مجاورت شرقی این محل و شخم زنی زمین زراعی در جبهه جنوبی این بنای تاریخی بدون توجه به حریم و عرصه بقایای این اثر که احتمالا قدمت آن به دوران پیش از قاجار و یا اوایل قاجار تعلق دارد، دلایل اصلی برای تخریب تدریجی این اثر هستند. حمام تاریخی احمدآباد در شرایط مناسب حفاظتی قرار ندارد و بوی مشمئز کننده برخاسته از لاشه های پراکنده حیوانات، انبوهی از سرنگ، سرسوزن و ضایعات مختلف و وجود حصاری با بلوک سیمانی بر اطرافش وضعیت کنونی این بنا را تشریح می کند و آن را به گورستانی متعفن برای زنده به گور کردنش تبدیل کرده است.
ضمن اینکه بخش هایی از دیوار باغ مجاور و دیوار بلوکی آن با تعرض به عرصه و حریم این اثر، روی بدنه و اجزای معماری این حمام احداث شده اند که با یک بررسی ساده میتوان آثار تنبوشه های سفالین یا لوله های تاریخی انتقال آب به حمام را در زیر دیواره باغ تازه تأسیس دنبال کرد.
پیشینه نام منطقه از دیدگاه زبان شناختی
عقیلی یادآور شد: با نگاهی به ادبیات اساطیری و متون دوره میانه میتوان ریشه تاریخی اساطیری یا احتمالا نزدی تری برای کلمه «جوی آباد» در نظر گرفت که آن واژه نیز نام یکی از جنگجویان دلاور در نبردهای ایران و توران از دوران کیکاووس و کیخسرو در شاهنامه است؛ اما واژه «گیو» از چه ریشه ای نشئت می گیرد؟ با استناد به تحلیل معصومه باقری، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر کرمان بطور خلاصه از تغییر و تحولاتی که برای واژه «ویو» ایجاد شده است، در مراحلی که در زیر به آنها اشاره کرده ایم، به نام «گیو» خواهیم رسید.
Vaiiu: v→b/ ai→ē→ī/ u→−: bīy
Vaiiu: v→b/ ai→ē→ī/ u→v→b: bīb
Vaiiu: v→g/ ai→ē→ī/ u→v: gīv
او ادامه داد: در داستان های اساطیری، «وایو»، «ویو» یا ایزد دیگری با نام «واته» از ایزدان هندو ایرانی هستند، «وایو» ایزد جو و تجسمی از فضا و باد است، بادی دوگانه، بادی که در ابر باران زا زندگی به ارمغان می آورد. واژه «Vaiiu» از ریشه اوستایی «Vā» به مفهوم وزیدن گرفته شده است.
پیشینه ای کهن در پس واژه ویو
این باستان شناس اضافه کرد: در مناجات نامه زرتشتیان نوشته «آلمت هینتز» آمده است که راه «ویو» راه مرگ است و از او با نام ایزد جنگ یادشده است، اما «نیبرگ» بر این باور است که «وایو» روزگاری در سرزمین شرقی از برترین ایزدان بوده است تا جایی که ایزد زندگی بخش بوده که از میترا و اهورامزدا نیز مقامی والاتر داشته اما به آرامی شخصیت او رنگ باخته و مقام وی تنزل پیدا می کند، دم و روح جهان هستی است، ایزد مرگ آفرین است، بادی است که در طوفان، مرگ را نصیب اشخاص می سازد.
جنس مصالح بدنه و سقف حمام احمدآباد
عقیلی با بیان اینکه در ساخت دیوارهای این حمام بیشتر از آجر با اندودی از شفته آهک استفاده کرده اند، بطور کلی برای ساخت شالوده، کف سازی، احتمالا حوض که در زیر آوار و نخاله ها مدفون شده است و کنج ها از سنگ استفاده شده است، خاطرنشان کرد: دیوارسازی ها و تیغه های سقف با بهره گیری از آجر ساخته شده اند، همچنین ملات کاهگل و خشت نیز در ساخت قسمت هایی از سقف، دیوارها و برخی فضاهای جانبی مشهود است. متأسفانه سایر بخش های حمام در حین ساخت باغ، دیوارکشی به دور آن، خیابان کشی و تردد ماشین و احشام از بین رفته و تنها بخش کوچکی از آن اثر که بخشی از هویت و شناسنامه تاریخی فرهنگی مردم این منطقه بوده امروز در این مکان بجا مانده است.
فرهنگ استحمام در نقاشی و ادبیات تاریخی ایران
عقیلی با اشاره به آنچه از فرهنگ استحمام در طی اعصار اسلامی و ادبیات داستانی برای ایرانیان بجا مانده است، گفت: آثار جالب توجه موجود از قرن چهارم هجری قمری تا دوران صفوی است که این آثار نقاشی و ادبی، نتیجه تفکر و خلاقیت نویسنده و نقاش در شاهنامه فردوسی، پنج گنج نظامی، ظفرنامه، هفت اورنگ و مجلس العشاق پدیدار شده اند.
همچنین با بررسی منابع و مقاله های در حوزه پیش از اسلام و نگاهی به آثار آن دوران و آیین های پیش از اسلام در می یابیم که پاکی و پاکیزگی نزد ایرانیان باستان موضوعی حائز اهمیت بوده است بطوریکه در اثری مانند اوستا، آبان یشت یکی از یشت های کتاب مقدس اوستا به ایزد آب «اردویسور آناهیتا» پیشکش شده است، بنابر بخش هایی از کتاب بندهشن، آب پس از آسمان دومین آفریده مادی بوده است: وی ابتدا، آسمان را پدید آورد روشن و وسیع شبیه به تخم مرغ، دودیگر، آب را آفرید برای از بین بردن دیو تشنگی، سه دیگر، زمین مادی را آفرید. چهارم، گیاه، پنجم، گوسپند، ششوم مرد پرهیزکار و...، دهم دیوان و سپس، آتش را آفرید.
این باستان شناس اضافه کرد: در برخی منابع دیده می شود که گرمابه شامل ظرفی بزرگ با نام (آبزن) بوده که برای پیشگیری از آلودگی آب و به منظور مقدس شمردن آن بکار می رفته است، همچنین آب را پس از استحمام وارد آب تمیز نمیکرده و آن را بر زمین می ریخته اند یا به آسمان می پاشیده اند. «استرابون» از آداب ایرانیان و استحمام نکردن در آب جاری می گوید و دیگر اینکه ایشان در آب جاری مردار و آلودگی نمی ریخته اند. همینطور هرودت و آگاسیاس از احترام به این نعمت آسمانی توسط ایرانیان باستان و تعیین شرایطی برای استفاده از آن در منابع دوران تاریخی سخن به میان آورده اند.
نویسنده گرامی محله جوی آباد جز خمینی شهر محسوب میشه نه اصفهان. شما هیچ کجای متن نامی از شعر تاریخی خمینی شهر نبردی. لطفا اصلاح کنید