جندی شاپور مانند عهد باستان دانشگاهی مرجع می شود
ایلنا/ براساس آخرین خبرهای بدست آمده، جندی شاپور مانند عهد باستان دانشگاهی مرجع می شود.
ایران از جمله کشورهایی که است باتوجه به تمدن کهن و سابقه تاریخی که دارد مملو از آثار باستانی است که می تواند با حفظ و احیای آنها یادگاری از هویت و اصالت را برای آیندگان به جای گذارد. در این میان پرداختن به اشتراکات فرهنگی و هنری کشورهای مختلف که زمانی دارای مرز مشترک بودند، راهی برای ماندگارتر شدن تاریخ و میراث فرهنگی است. با عبدالمهدی مستکین (مدیر بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ایران) درباره اهمیت همین بخش و اینکه جندی شاپور مانند عهد باستان دانشگاهی مرجع می شود، گفتگو کردیم.
پرداختن به مباحث مشترک فرهنگی و هنری تا چه اندازه می تواند در پیشبرد و طرح دیپلماسی فرهنگی و برقراری ارتباط بین کشورها موثر باشد؟
طی سالهای اخیر شاهد تغییر نگرش هوشمندانه نسبت به گسترش جایگاه ایران در عرصه قدرت نرم جهانی بر بنیاد فرهنگ و هنر، آموزش و علم شاهد بودیم. این روند در طول سالهای اخیر شتاب بیشتری گرفت و اوج آن از سال 2017 با ثبت سابقه 1750ساله دانشگاه جندی شاپور در یونسکو رقم خورد. در سال 1399 نیز برای نخستین بار خانم ادره آزوله، مدیرکل یونسکو پیام 3 صفحه ای فرستاد و رسما اعلام کرد که مختصات جمهوری جهانی دانش در جندی شاپور ایران بود. نباید فراموش کرد که حدود 195 کشور در یونسکو عضو هستند و زمانیکه مدیرکل یونسکو به چنین نکته ای اشاره می کند، از اهمیت بالایی برخوردار و قابل تامل است. ضمن آنکه اگر تا قبل از این سنت دانشگاهی در غرب به کمبریج و آکسفورد یا بلونیا ایتالیا نسبت داده می شد اما با ثبت جهانی جندی شاپور، این مختصات به ایران تعلق گرفت.
این امر سبب شد بسیاری از متفکرین از دانشگاه های معتبر جهانی در همایش کنگره جندی شاپور شرکت کنند و به طرح دیدگاه های خود بپردازند. و باز همین سبب شد تا شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع جامع شدن دانشگاه جندی شاپور را عنوان و مصوب کند. بنابرآن شد این دانشگاه همچون عهد باستان تبدیل به مکانی برای در بر گرفتن منظومه ای از دانشمندان از کشورهای مختلف شود.
جندی شاپور یک شهر کامل دانشگاهی بود و بسیاری از دانشجویان از خارج برای تحصیل می آمدند و تمام مغزهای جهان از رم و یونان و… ترک جلای وطن می کردند و به ایران می آمدند. در واقع، ایران باستان مرکزی برای پذیرش و جذب مغزهایی بود که از شهر و دیار خود فرار می کردند و در کنار مغزهای ایرانی به تحصیل علم می پرداختند. بر این اساس، کاوش های باستان شناسی را نیز در جندی شاپور آغاز کردیم و اکنون نیز درحال رایزنی با باستان شناسان برجسته یونسکو در آمریکا و اروپا، یونان، ایتالیا، فرانسه و آلمان هستیم تا با هماهنگی وزارت میراث و گردشگری به ایران بیایند و براساس طرح آدامز، گمانه زنی ها را شروع کنند. البته حدود 2 سال پیش ضلع شمال شرق دانشگاه بعد از یک فصل کاوش، هویدا شد و اتفاق بزرگی بود و نشان می داد که چه ظرفیت خفته عظیمی در کشور ما وجود دارد.
هرچند حدود 2 سال پیش در جندی شاپور کاوش باستان شناسی انجام شد اما درحال حاضر وضعیت و شرایط این محوطه باستانی، قابل دفاع و در خور مجموعه ای که خیز قرار گرفتن در عرصه میراث جهانی را دارد، نیست. برنامه شما به عنوان بخش فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو در ایران چیست؟
نباید فراموش کرد که چنین اثری با چنین عظمتی قرن ها در غبار غفلت باقی مانده بود و کسی کاری به کار آن نداشت. بعد از آنکه این اثر ثبت جهانی می شود به یکباره با موجی از مطالبات روبه رو می شود که نیازمند توجه است. سال هاست که کشاورزان در آن منطقه کشت و کار می کنند. متولیان امر و دولت باید وارد عمل شوند و معوض این زمینها را به کشاورزان بدهند و محوطه آزادسازی شود. حتی در پرتو این اتفاق شاهد توجه به آرامگاه یعقوب لیث صفاری هستیم که کامل مرمت شد.
در آغاز راه قرار داریم و باید آنها را حفاظت و احیا کنیم. اگر بتوانیم جندی شاپور را احیا کنیم تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری جهانی می شود، چرا که این منطقه یک شهر دانشگاهی متعلق به 2 هزارسال پیش است و می تواند عیان شود. البته این محوطه نیازمند چندین فصل کاوش باستان شناسی است و می تواند همچون شهر ممنوعه چین سالانه میزبان میلیون ها گردشگر باشد. یک شهر دانشگاهی هشت ضلعی که نخستین سیفون های دنیا و سیستم خاص آبیاری را در خود جای داده.
وزارت میراث و گردشگری از کمبود بودجه و به تبع آن عدم عملیاتی شدم فصول جدید کاوش در جندی شاپور خبر می دهد. آیا بخش فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران همانند زمانی که بم بدلیل زلزله تخریب شد و یونسکو از طریق ژاپن بودجه ای برای مرمت این بنا در نظر گرفت، برنامه ای برای کمک به این مهم دارد؟
گام نخست برای تحقق این مهم ثبت جهانی سابقه جندی شاپور در یونسکو بود و گام دوم ثبت میراث مادی این اثر است. برای این امر، جمهوری اسلامی ایران باید بسترهایی آماده کند و پرونده آن را فراهم کند که در دست اقدام است. هرچند اولویت های زیادی برای ثبت جهانی وجود دارد اما برخی از اولویت ها جریان ساز هستند. از عرصه و عیانی صحبت می کنیم که برای جهان منحصر بفرد است. جندی شاپور مجموعه یک شهر است که بسیاری از موارد را در برمی گیرد. تاکنون 10 جلد کتاب درخصوص جندی شاپور به چاپ رسیده و شاهد اتفاقات خوب در این خصوص هستیم. ضمن آنکه زمانی دراین خصوص صحبت می کنیم که وضعیت میراث فرهنگی و بودجه با بحران های جدی روبه روست، البته این مهم منافاتی با انجام تلاش برای نجات محوطه های تاریخی و باستانی ندارد. در مرحله نخست زمین های کشاورزی اطراف جندی شاپور باید تخلیه شود. دولت باید آسیب های بصری منطقه را حذف و مانع ساخت و سازهای جدید شود و رفع تعرض صورت گیرد و شرایط را بهبود بخشد.
چرا دولت درخصوص رفع تعرضات جندی شاپور تعلل می کند؟
اساسا میراث فرهنگی ما هیچگاه در اولویت نبوده و نگاه به میراث فرهنگی در درجه چندم قرار دارد. در صورتیکه در جهان، میراث فرهنگی حرف اول را می زند و صنعت گردشگری که با محوریت میراث فرهنگی در جهان فعال است بعد از نفت رتبه دوم اقتصاد و درآمدزایی را به خود اختصاص داده است. هرچند کرونا کمی این حوزه را کند کرد اما درحال حاضر در شرف رونق دوباره است. امروزه شاهد آن هستیم که روستاییان ما با فعال شدن گردشگری واحدهای بومگردی را راه انداخته اند و میزبان گردشگران می شوند. با وجود آنکه عزمی در این خصوص در کشور ما به راه افتاد اما بسیار کند پیش می رود.
سال گذشته در راستای ثبت جهانی منظر فرهنگی تاریخی اورامانت، شاهد برگزاری نمایشگاه گروهی عکس «اورامان: دامان آسمان» بودیم که به ابتکار کمیسیون ملی یونسکو- ایران برگزار شد. برگزاری این نمایشگاه و معرفی آن در عرصه جهانی تا چه اندازه در پیش برد روند ثبت جهانی پرونده منظر فرهنگی تاریخی اورامانت موثر بود؟
این چشم انداز در غرب کشور که یک منطقه بکر و دیده نشده در داخل و عرصه جهانی است، مورد استقبال بازرسان یونسکو قرار گرفت. آنها با حضور در اورامانات عنوان کردند که گویی وارد جهانی جدید شدند که ترکیبی از طبیعت و عظمت وجودی اراده انسانهاست. حتی با دیدن نمایشگاه عکس، عنوان کردند که اگر اورامانات را نمی دیدند می گفتند که این عکسها دروغ است اما بعد از دیدن آن منطقه می گویند که این عکس ها گویای واقعیت اصلی آن منطقه نیست. درحال حاضر نیز کشمکش های پرونده رفع شده و بزودی معرفی خواهد شد.
طی سالهای اخیر شاهد برگزاری نمایشگاه های هنری مشترک بین هنرمندان ایرانی و خارجی بودیم از جمله نمایشگاه خوشنویسی راه ابریشم. برگزاری چنین رویدادهایی که در بر گیرنده اشتراکات فرهنگی و هنری است چقدر به ایران کمک می کند تا با کشورهای همسایه و سایر کشورهایی که اشتراکات هنری و فرهنگی دارد، به ثبت مشترک دست بزند و وارد چالش هایی از جمله ثبت یک اثر مشترک توسط کشوری خاص نشود؟
دراین خصوص با دونگرش روبه رو هستیم. یک نگرش انفعالی است به این شکل که ما دارای ظرفیت های متعددی هستیم پس کار خاصی نمی کنیم. نگرش دوم اینگونه است که حال که چنین ظرفیت هایی داریم آیا کام دیگران را با آن شیرین کرده ایم؟ دیگران هم این اتفاقات را می شناسند؟
به نظر من، بی کنشی در دنیای امروز به معنای مرگ است. یک مرگ تدریجی، چراکه کشورها بسیار هوشیار و بیدار شده اند و دعوای امروز دنیا بر روی هویت و اصالت است و حتی بسیاری از کشورها در صدد هویت سازی برای خود بر می آیند و ما در این میان قدر داشته های خود را نمی دانیم. خوشنویسی هنر هزاران ساله اجداد ماست اما طی چند سال اخیر از آن جهت که به این هنر ایرانی اسلامی توجه نکرده ایم شاهد آن بودیم که برخی از کشورها این هنر را از آن خود کرد و نمایشگاه های آنچنانی برگزار کردند و حتی کشور چین بحث هنر خوشنویسی چینی را معرفی کرد.
از دوسال پیش برای نخستین بار تصمیم گرفته شد تا به این هنر توجه شود. از این رو برگزاری نمایشگاه رقص قلم را مطرح کردیم و کشورهای مختلف در آن مشارکت کردند و در یونسکو مصوب شد اطلس جامع خوشنویسی در مسیر جاده ابریشم توسط جمهوری اسلامی ایران تهیه شود. درعین حال برای نخستین بار در جهان بر آن شدیم تا هواپیماهای پهن پیکر را به نام مشاهیر خوشنویسی نامگذاری کنیم. برای نخستین بار یکی از هواپیماها به نام میرعماد حسنی قزوین نامگذاری شد و مسافران کاتالوگ معرفی این خوشنویس را دریافت می کنند. حتا نام پرواز به نام میرعماد است. این امر ادامه خواهد داشت و با ایرلاین های معروف صحبت شده که در آینده نام پروازهایی مانند عطار، فردوسی و… را خواهیم داشت.
تهیه اطلس جامع خوشنویسی در مسیر جاده ابریشم در چه مرحله ای قراردارد؟
در مرحله جمع آوری اسناد هستیم. تهیه یک اطلس جهانی کار دشوار و زمانبری است.