کمدین محبوب در نقش هوادار جنبش مشروطه + عکس
رامین ناصرنصیر از تجربه بازی در سریال تاریخی «جشن سربرون» و فعالیت های تازه اش می گوید قصه سریال «شهرزاد» از ابتدا، یک فصلی نبود.
رامین ناصرنصیر در طول سال های فعالیت خود در آثار خاطره انگیز مختلفی بازی کرده و تجربه حضور در آثار کودک و نوجوان، کمدی و غیرکمدی را داشته است. او در ادامه تجربه های متفاوت خود، سال گذشته در سریال تاریخی «جشن سربرون» اثر مجتبی راعی بازی کرد و به تازگی نیز در سریال «روزهای آبی» ساخته محمدرضا حاجی غلامی بازی کرده است. به بهانه فعالیت های تازه این بازیگر، گفت وگویی با او داشته ایم.
چه دلایلی برای بازی در سریال «روزهای آبی» داشتید؟
اصلیت خانواده ما گیلانی است و دوست داشتم در سریالی که در این فضاست، حضور داشته باشم. ضمن این که ساختار اپیزودی اش جذاب بود، یعنی یک قصه پیوسته داریم ولی در هر اپیزود یک داستان مجزا اتفاق می افتد. این الگو موفق تر است چون تماشاگری که اتفاقی بعضی قسمت ها را می بیند، خط قصه را گم نمی کند که این هم جذاب بود. بازیگران، افرادی بودند که دوست داشتم با آن ها کار کنم و سریال هم کارگردان جوان خوبی داشت، همه این ها دخیل بود.
در سریال لهجه دارید؟
نه، بدون لهجه کار کردیم، چون ممکن بود فهم آن را برای افرادی که با لهجه گیلکی آشنا نیستند، سخت کند و همه بازیگران با لهجه آشنایی نداشتند، ممکن بود غلط ادا کنند، اما من چون آشنایی دارم، اندکی ته لهجه دارم.
چه نقشی را در این سریال بازی می کنید؟
قصه سریال در یک دِه اتفاق می افتد. شخصیت های مان غیر از دو شخصیت که از تهران می آیند، اهالی روستا هستند و من نقش معلم این روستا را بازی می کنم.
تجربه همبازی شدن با آقای عبدی چطور است؟
ما قبلا در سریال «شش قهرمان و نصفی» با هم کار کرده بودیم. آقای عبدی در ژانر کمدی یک بازیگر صاحب سبک هستند، صرف حضورشان پر از نکته و ریزه کاری است. طبیعتا برای هرکسی که کار کمدی انجام می دهد، حتی دیدن کارهای ایشان جذاب است، چه برسد به این که در مقابل شان بازی کند.
تصویری که مردم از ایشان دارند، یک شخصیت شوخ طبع است، آیا در پشت صحنه هم همین طور هستند؟
بله، شوخ طبعی در ذات ایشان است، البته به این معنی نیست که وقتی جلوی دوربین می روند،خودشان هستند و بازی نمی کنند، اما به هرحال شوخ طبعی در ذات شان هم وجود دارد.
در سریال تاریخی «جشن سربرون» هم بازی کردید، تجربه بازی در این سریال که کاملا با آثار کمدی شما متفاوت است، چطور بود و چه نقشی را در آن برعهده داشتید؟
نقش یک پزشک را که از هواداران جنبش مشروطه در شیراز است ، بازی کردم. تجربه بازی در کارهای بسیار جدی و حتی تلخ را هم داشتم، برای بازیگر همیشه کار کردن در نقش های متفاوت و قالب های مختلف جذاب است. این نقش هم نسبت به نقش هایی که بازی کرده بودم، متفاوت بود و هم قالب آن تاریخی و جدی بود. آقای راعی کارگردان بسیار دقیقی هستند و با وسواس زیاد کار می کنند، گمان می کنم خروجی کار خوب شود.
شرکت در مسابقه پرمخاطب «شب های مافیا» چطور بود؟
جذاب بود. خیلی با بازی آشنا نبودم و به بهانه شرکت در این مسابقه، موقعیتی پیش آمد که با آن آشنا شوم. نمی دانم تماشای مسابقه، یعنی این که بنشینی و بازی عده ای دیگر را تماشا کنی ،می تواند لذت بخش باشد یا نه، اما وقتی درگیرش می شوید و بازی می کنید، خود بازی جذاب و هدفمند است. استراتژی هایی را که آدم ها می توانند خودشان را پشت آن پنهان کنند و از خودشان شخصیت متفاوتی به نمایش بگذارند ، به آدم یاد می دهد و نکته های روان شناسی و جامعه شناسی دارد.
چند تجربه همکاری با آقای مدیری داشتید. به نظرتان راز محبوبیت کارهای ایشان چیست؟
مهران مدیری آدم خاصی است، مولف است، کمدی را خیلی خوب می شناسد. البته همیشه کارهایش نوآورانه نبوده ، گاهی اوقات تکرار کارهای قبلی خودش بوده، نه این که از دیگری تقلید کند. این که کمدی را می شناسد، سعی نمی کند تقلید کند و از درونش می جوشد و کارهایش مربوط به مسائل اجتماعی اطراف ماست، مهم ترین راز موفقیت اش است.
نظرتان درباره استفاده ایشان از گروه جدید در ساخته های جدیدشان چیست؟
هرکار مختصات خودش را دارد. فضای جدید، شخصیت های جدیدی دارد، الزاما همیشه کار جدید با ترکیب کَست کارهای قبلی جور درنمی آید. طبیعی است که بر اساس مختصات کار جدید، انتخاب بازیگر انجام می شود. هر کارگردانی با عده ای بازیگر کار می کند که با آن ها راحت است و قلق و زبان یکدیگر را بهتر می فهمند و احتمالا ترجیح اش این است که با همان آدم ها کار کند، اما گاهی یک پروژه نیازهای متفاوتی دارد و طبیعی است که کارگردان سراغ بازیگران متفاوت برود.
شهاب حسینی به تازگی مخالفت خود را با ساخت فصل دوم «شهرزاد» اعلام کرده است، نظر شما چیست؟
قصه ای که به ما دادند، تا انتها ساخته شد، در یک فصل ساخته نشد که بعد تصمیم بگیرند فصل دیگری هم بسازند. یک قصه بود که از همان ابتدا فیلم نامه اش آماده بود و به ما دادند و در سه فصل پخش شد. بنابراین تا جایی که می دانم، کسانی که قرارداد بستند، برای کل قصه ای که در سه فصل ساخته و پخش شد ،قرارداد بستند. زمزمه هایی بود که بعد از این هم ادامه پیدا کند و فصل دیگری ساخته شود که این زمزمه ها هم هیچ وقت جدی نشد، گمان می کنم نظرشان درباره این موضوع بوده.
ایشان گفت چون همزمان با ساخت سریال، پخش انجام می شده، پس از استقبال مردم، تصمیم گرفتند ادامه سریال را بسازند.
درباره نظر ایشان نمی توانم نظری بدهم، اما تا جایی که می دانم، قصه ای که از ابتدا خواندم، همین قصه ای بود که در سه فصل ساخته و پخش شد.
نویسنده: مائده کاشیان