کوروش سلیمانی و شعری از احمد شاملو + عکس
کوروش سلیمانی با انتشار این عکس نوشت:
خود نه از امید رَستم نی ز غم
وین میان خوش دست وپایی می زنم
من همان مرغم که پر بگشود و بست
ره ز شب نشناخت، در ظلمت نشست
نه ش غمِ جان است و نه ش پروای نام
می زند وایی به ظلمت، والسلام
شعرِ شبگیر/ باغ آینه/ احمد شاملو/ 1338
پی نوشت: گفتیم خودمان را الصاق کنیم به این چند بیت از شعر شکوهمند بامداد که نَقل و حرف دل شیدایی ست و همراه با این فقره عکس تازه ضبط شده، سلامی عرض کنیم خدمت شما عزیزان و دوستان ... روزگارتان به سلامتی و شادی
باقی بقایتان
شما هم رای بدهید