مهراوه شریفی نیا تابستان خود را چگونه می گذراند؟ + تصویر
آخرین خبر/ مهراوه شریفی نیا نوشت: سوال:
دوست داشتید جمعه تابستان خود را چگونه بگذرانید؟
جواب:
به نام خدا
دوست داشتم جمعه تابستان خود را
بی هراس از اخبار بد هر روزه بگذرانم که نشد.
در عوض سری به
«تکه پاره های عاشقانه ی رویا» زدم،
چون در دنیای رویا فقط عشق است و دیگر هیچ:
(می گه:
«پاهاتو فرو کنی تو ماسه ها، صدای دریا بیاد، یه نسیم خنک هم بوزه، یه پتوی گرم بپیچی دورِ خودت و همین جوری ولو شی رو ساحل. چی بهتر از این؟»
بعد دراز می کشه و چشماشو می بنده.
کم کم صدای نفس کشیدنش منظم می شه و خوابش می بره.
من به دیوار روبرو خیره می شم و فکر می کنم اگه تو بودی می گفتی:
«پاهاتو فرو کنی تو ماسه ها، صدای دریا بیا د، این نسیم خنک بپیچه لای موهای تو، تو بپیچی تو پتو، با پتوت بپیچی تو بغل من، با هم ولو شیم رو ساحل و با رویا یه رویا بسازیم...»
اگه تو بودی نمی خوابیدی.
تو چشم های من نگاه می کردی و می گفتی:«رویا!»
می گفتم:«جانم»
می گفتی:«رویای من باش.»
من می خندیدم و سرمو فرو می کردم تو سینه ت و دلم برات غنج می رفت و فکر می کردم تا قبل از دیدنِ تو هیچ وقت این قدر اسمم رو دوست نداشتم.)
پی نوشت:
1.یکی را که عادت بود راستی
خطایی رود در گذارند از او
و گر نامور شد به قول در وغ
دگر راست باور ندارند از او
«سعدی»
«گلستان، باب هشتم»
2.غروب جمعه، اغلب دلگیره...
ولی گاهی هم پیش اومده که دلگیر نباشه
یا حتی دلچسب باشه...
انتخابش با ماست.
3.مواجه شدن با استرس و اعصاب خوردیِ غیر منتظره، اونم اولِ صبح، خیلی مزخرفه ولی تجدید دیدار و سرشار شدن از مهرِ رفیق همه ش رو می شوره می بره
4.داشتم فکر می کردم چند نفر توی زندگی هر کدوم از ما هست که حاضریم هر چیزی رو باهاش تجربه کنیم یا حتی براش تعریف کنیم و مطمیٔن باشیم ذره ای از محبت مون نسبت به هم کم نمی شه؟!
مثلا اگه جلوی هم مریض شدیم، زشت شدیم، جوش زدیم، چاق شدیم، کچل شدیم، کثیف شدیم، خون ریزی کردیم، اسهال شدیم، بالا آوردیم، بی پول شدیم، چیزی رو شکستیم یا گند زدیم و خراب کاری کردیم، مطمیٔن باشیم بازم مثل کوه پشت همیم و آغوش مون برای هم دیگه امن ترین جای جهانه؟!
5.کبوتر بچه کرده
کاش بودی و می دیدی..
6.حرف زدن و کاویدن و حل کردنِ مشکلات،
همیشه،
بهتر از رها کردن ِاون هاست.
ولی این فقط نظر منه.
خیلی ها شبیه من فکر نمی کنن.
رها کردن و درگیر نشدن و عبور کردن براشون راحت تره.
معلوم نیست نظرِ کی درسته.
مهم هم نیست.
مهم اینه که گاهی همه چیز از دست می ره،
چه حرف بزنی چه حرف نزنی.
7.دلم اطمینان قلبی می خواد.
عمیق و بی تردید.