آرامگاه یعقوب لیث دزفول، بنیانگذار سلسله صفاریان و زبان فارسی
آرامگاه یعقوب لیث دزفول که به رادمان پور ماهک هم معروف است، در شمال شرقی روستای شاه آباد با گنبدی مخروطی شکل دندانه دار به راحتی دیده می شود. با ما در این مقاله جذاب و خواندنی همراه باشید تا بدانید آرامگاه یعقوب لیث کجاست و پی به اسرار معماریش ببرید.
گنبد و بنای آرامگاه
آرامگاه یعقوب لیث دزفول در استان خوزستان و جایی که تمدن باستان ایران زمین در آن قرار دارد، ساخته شد. گنبد مخروطی شکل آن، از بهترین گنبدها در نوع خود بوده و شباهت زیادی به آرامگاه دانیال نبی دارد. جلال و شکوه این گنبد به خوبی نمایانگر این موضوع بوده که مرد بزرگی در این مقبره به خاک سپرده شده است. برای داخل شدن به آرامگاه، می توان از در ورودی آن استفاده کرد. سازه اصلی خود بنا از خشت خام بوده و رویش نقوش برجسته ای دیده می شوند که ملات آنها گچ و خاک است.
وضعیت آرامگاه
یعقوب لیث صفاری جز تاثیرگذارترین و بزرگترین مردان تاریخ ایران بحساب می آید. در زمان حکومت او، جانی دوباره به زبان فارسی و فرهنگ ایران داده شده است. بنابراین، عجیب نیست که آرامگاه یعقوب لیث هم نشانه های زیادی از ابهت و جلال را دارا باشد. برخلاف نمایی که از بیرون دیده می شود، نمای درونی این بنای تاریخی چندان در حد این پادشاه ایرانی نیست. به نظر می رسد که درون این ساختمان بارها و بارها دستخوش اتفاقات مختلف شده است زیرا، برای حفظ ضریح آهنی مقبره از چوبهای صندوق میوه استفاده شده و روی دیوارهای قدیمی آرامگاه هم میخ هایی زنگ زده و سیم های کج و کوله دیده می شوند. به علاوه اینکه تار عنکبوتهای زیادی روی دیوار مشاهده شده اند.
با اینکه قدمت این آرامگاه با گنبد مخروطی به دوره صفاریان برگردد اما، به نظر می رسد که در دوره سلجوقی تا قاجار این مقبره چند باری مرمت شده است! به گفته محلی ها و مردم بومی این منطقه، چندین دهه پیش به وضوح و به خط عربی نام یعقوب لیث صفاری روی دیوار آرامگاه دیده می شد اما، بعدها به دلایلی نامعلوم روی آن را با اسپری مشکی پوشانده اند! تندیس بزرگ این سردار ایرانی هم که سوار بر اسب تازی بوده، نشان دهنده بزرگی یعقوب لیث هست.
یعقوب لیث صفاری کیست؟
براساس مقاله آرامگاه یعقوب لیث کجاست باید بدانید که این سردار ایرانی، پسر یک مسگر از روستای قرنین بود. او توانایی خاصی در جنگاوری و دلاوری داشت و بدلیل منش بالایش، عیاران او را به سرداری خود انتخاب کردند. او بعد از جنگ با خوارج، محبوبیت خاصی را بین مردم بدست آورد و از همین مسیر به قدرت رسید. پایتخت او در ابتدا شهر زرنگ یا زرنج در افغانستان امروزی بود اما، هنگام به قدرت رسیدنش، حکومت بنی عباس در ایران قدرت اول بحساب می آمدند. او نیز که از قدرت گرفتن اعراب در ایران ناراضی بود، همیشه رویای نابودی آنها را در سر داشت.
به نظر می رسد که شجره این سردار ایرانی به ساسانیان می رسید و به همین دلیل، با اعراب دشمنی داشت. او ابتدا کرمان و نیشابور و بعد خراسان را فتح کرد و به این ترتیب، به حکومت طاهریان پایان داد. او قصد داشت که حکومت بنی عباس را هم سرنگون کند و به همین دلیل، به خوزستان لشکرکشی کرد و از آنجا رهسپار بغداد شد. با این حال، در جنگ با خلیفه شکست خورد، گلویش به شدت زخمی شد و عقب نشینی کرد. طبق آنچه در تاریخ آمده، در دزفول کنونی یا جندی شاپور دچار بیماری سختی شد و همان جا از دنیا رفت.
یعقوب لیث پس از تصرف بخشهای مختلف ایران، اولین پادشاه ایرانی بود که زبان فارسی را در ایران زبان رسمی اعلام کرد. مورخان می گویند که در دربار کسی حق نداشت به زبان غیر از زبان فارسی صحبت کند. حتی یکی از شاعران آن دوران در مدحش شعری به زبان عربی سرود. یعقوب او را ملامت کرد که چرا به زبان فارسی شعر نمی گویی؟ من این زبانی که تو گفتی را نمی دانم!
فقط میگویم ای کاش ایرانی ها کمی تاریخ می خواندندو حداقل خدمتگزاران واقعی خود در طول تاریخ را می شناختند.