سفری خاطره انگیز با چاشنی شیطنت به هورامان زیبا
موقعی که اسم سفر میاد، کلی ایده های وسوسه انگیز به ذهن افراد خطور میکنه. یه سری سفرای داخلی رو انتخاب میکنن و بعضی سفرای خارجی رو. اونایی که اهل ایرانگردی باشن و کشورشون رو به هیچ جای دنیا ترجیح نمیدن هم چند دسته هستن؛ بعضی عاشق تاریخگردی و دیدن بناهای باستانی هستن و بعضی از گشت و گذار توی طبیعت زیبا لذت می برن، یه سری از مسافرا شمال و حال و هوای دریا رو انتخاب می کنن و یه سری جنوب و لذت شنیدن لهجه شیرین مردم خونگرمش رو، برخی به شرق و زیبایی هایش پناه می برن و برخی غرب رو تو گزینه های سفر قرار میدن.....غرب ایران پر از زیبایی و رسم و رسوم های جالب و دیدینیه و مسافرا حتما شیفته این منطقه و مردمش میشن.....ما هم این بار رفتیم هورامان یا اورامان تخت تو استان زیبای کردستان و با خودمون گفتیم حیفه که شما رو با خودمون همراه نکنیم....پس، کوله بار ببندین و ما رو در سفر به اورامان تخت یا هورامان همراهی کنین که سفری شیرین و خاطره انگیز پیش رومونه!
شروع سفر به هورامان؛ سفری خاطره انگیز و فراموش نشدنی
این بار با اتوبوس رفتیم سفر....سفر با اتوبوس و ماشین شخصی با اینکه طولانی و خسته کنندس، ولی انقدر میشه تو طول مسیر عکاسی کرد، کتاب خوند و موزیک گوش داد که اصلا به نظر نمیاد چقدر تو راه بودین.....واقعا میگیم....امتحان کنین، پشیمون نمیشین....ما هم مثل مسافرای دیگه خودمون رو سر موقع رسوندیم به تعاونی 5 ترمینال غرب که بریم کرمانشاه.....حالا چرا کرمانشاه؟......خب، اول باید خودمون رو به کرمانشاه میرسوندیم تا از اونجا، راهی هوارمان یا اورامان تخت زیبا که چشم به راهمون نشسته، بشیم. (لازمه بهتون بگیم که هشت ساعت تو راه بودیم)
رسیدیم کرمانشاه
بعد از هشت ساعت، بالاخره رسیدیم کرمانشاه....از اتوبوس پیاده شدیم و هوای خنک صبح حسابی سر حالمون آورد.....قرار شد تا صبحونه رو تو شهر دیدنی کرمانشاه صرف کنیم و بعد از کمی استراحت در برنامه سفر به اورامان، با مینی بوس راهی پاوه بشیم.خب، حالا که اومدیم کرمانشاه حیفه که به جذابیت های گردشگری این شهر بی نظیر سری نزنیم و به همین خاطر، تو راه پاوه رفتیم به سراغ طاق بستان که واقعا بی نظیر بود و کلی عکاسی کردیم و لذت بردیم از شکوه تاریخ سرزمین مادریمون.از طاق بستان در طی سفر به اورامان با غم و ناراحتی جدا شدیم و رفتیم به دیدن جاذبه ای طبیعی به اسم سراب یاوری.....سرابی دیدنی و متعجب کننده که مردم محلی تو فصل گرما ازش به عنوان مکانی برای تفریح و شنا استفاده می کنن.....یه کم طبیعت گردی رو چاشنی سفرمون کردیم که خدایی ناکرده، خسته نشیم.بعد از طبیعتگردی کوتاه، مسیرمون رو به سمت پاوه ادامه دادیم.....تو کل مسیر اصلا خسته نشدیم، چون همش گپ و گفت و شنیدن موسیقی زیبای کردی بود که جناب راننده محبت فرمودن و برامون پخش کردن.....دیگه حسابی رفتیم تو حس و حال مردم کرد.....فقط یه دست لباس کردی کم داشتیم!
رسیدیم پاوه
بالاخره، انتظارا تموم شد و رسیدیم پاوه....از پاوه یه وانت با اجازتون کرایه کردیم که ما رو ببره به هورامان یا اورامان تخت.....بازم حال و هوای سفر در دل جاده های ایران.....چقدر جذاب و رویایی! تو راه رسیدن به هورامان، از کوهستان شاهو عبور کردیم که به پیشنهاد همسفرای گلمون تصمیم گرفتیم تا شب رو تو قله کمپ کنیم.تو مسیر کلی خندیدیم و سر به سر هم گذاشتیم....وسط راه خسته شدیم و کمی دور هم نشستیم و استراحت کردیم.
بالاخره با تلاش و پشتکاری که از ما بعید بود، رسیدیم قله شاهو.....سرد بود، ولی ما کلی کیف کردیم و خوش گذروندیم.شب رو تو قله شاهو کمپ کردیم و بسی از سرما به خود لرزیدیم، ولی با اینهمه شیرین بود و کلی خاطره باحال و خنده دار واسمون به جا گذاشت.بعد از صرف صبحانه، از شاهو خداحافظی کردیم و مسیرمون رو به سمت هورامان یا اورامان تخت ادامه دادیم.....بعضی همسفرا کلی غر زدن، ولی غر زدناشون هم واسه کل گروه جالب بود و سختی مسیر رو آسون تر کرد.بعد از دو ساعت وانت سواری و تو سر و کله هم زدن، بالاخره رسیدیم پاوه.قرار شد شب رو در روستای ییلاقی نسمه صبح کنیم..... پس، پیش به سوی حال و هوای زندگی روستایی!به روستای نسمه رسیدیم. کلی خوش گذروندیم و غذاهای خوشمزه نوش جون کردیم......این تصویری هم که مشاهده می کنین، همون غذای خوشمزه ای هست که ذکر خیرش بود.شب بالاخره خودش رو به ما نشون داد......شبای پاوه واقعا شگفت انگیزن و روحیه آدمو عوض میکنن....یه شام خوشمزه محلی خوردیم و شب رو در کنار همسفرامون به صبح رسوندیم.صبح بعد از خوردن صبحونه، با مردم مهمون نواز پاوه خداحافظی کردیم و دوباره خودمونو سپردیم به دل جاده.....بدرود پاوه.تو مسیر طبق معمول کلی موزیک باحال و شاد کردی گوش کردیم و خندیدیم....قرار شد شب رو تو کوهستان دالانی کمپ کنیم...... پس، راهی دالانی شدیم.
مسیر واقعا لذت بخش بود و پر از دیدنی های طبیعی و زیبا.....بالاخره رسیدیم دالانی و محل اقامتمون رو مشخص کردیم.
اینم کوهستان دالانی بی نظیر که معرف حضور سروران عزیز هست.از غروبش واستون نگیم که محشر بود و خوراک عکاسی و نقاشی و البته شیطنت های بچه های گروه...
شب رو دور آتیش با دوستان گذروندیم و تا به خودمون اومدیم، صبح شده بود.
صبح که شد، صبحانه ای خوشمزه و صد در صد سالم رو نوش جون کردیم که مبادا در طول سفر به اورامان تخت غش کنیم و از حال بریم!بعد از صبحانه، مسیرمون به سمت هورامان یا اورامان تخت رو ادامه دادیم.....چیزی نمونده ......هورامان داره از دور واسمون دست تکون میده.
هورامان یا اورامان تخت
خب دیگه....رسیدیم هورامان یا اورامان تخت.....اولین جایی که به محض ورود نظرمون رو جلب کرد، آرامگاه پیرشالیار بود که مردم شهر واسش خیلی احترام قائل بودن و واقعا حال و هوای متفاوتی داشت.یه عده از دوستان از این فرصت در هورامان استفاده کردن و رفتن که حاجت روا شن......بقیه هم به شیطنت و گشت و گذار مشغول شدن که از قافله جا نمونن. (لازمه بدونین هر ساله مراسمی با نام عروسی پیرشالیار برگزار میشه که خیلی جالبه و تو میراث فرهنگی هم ثبت شده.)راهمون رو بعد از سفر زیارتی در هورامان، ادامه دادیم و رفتیم روستای بلبر.هرچقدر از سادگی و صمیمیت مردم این روستای دیدنی واستون بگیم، کمه.......انقدر مهربون و خونگرم بودن که سخت بود که ازشون دل بکنیم، ولی ناچار بودیم مسیرمون رو ادامه بدیم، چون زمانمون محدود بود.تو ادامه مسیر سفر به اورامان، رفتیم روستای دیگه ای به نام سلین که واقعا دیدنی بود و دیدنی هاش مثل آهنربا ما رو جذب خوشون کردن.در این بین، به سراغ سد داریان و چشمه بل هم رفتیم که طبیعتگردیمون کامل بشه.......انقدر دیدنی و زیبا بودن که حد نداره.....البته، شایان ذکره که کلی آب بازی کردیم و خوش گذروندیم.....انگار نه انگار بزرگ شدیم....حس میکردیم هنوز 4 نهایت 5 سالمونه.
پیش به سوی روستای هجیج
مقصد بعدی ما روستای هجیج بود.....کلی شور و ذوق داشتیم که برسیم هجیج و تو راه یه عالمه درباره زیبایی هاش با هم حرف زدیم که زمان سریع تر واسمون بگذره.بعد از کمی گشت و گذار، هجیج رو ترک کردیم. حواستون باشه، سفرمون هنوز ادامه داره و تموم نشده.....دو تا روستای دیگه تو لیست موندن. اول سری به روستای دیدنی داریان زدیم و از هم صحبتی و همنشینی با مردمش بسی لذت بردیم و کلی هم خوراکی های خوشمزه نوش جون کردیم.بعد از کمی گشت و گذار، داریان رو ترک کردیم و رفتیم روستای نوین زیبا که پایانی سبز برای سفرمون شد.
وداع با هورامان
کلی خوش گذروندیم و واسه هم خاطره ساختیم که مطمئنا تا سال ها تو ذهن تک تکمون میمونه....خصوصا شیطونی هایی که تو مسیر کردیم. با کلی داستانای باحال، دفتر سفر به هورامان رو بستیم و راهی تهران شدیم که برگردیم سرکار و ادامه زندگی که بهمون لبخند میزد.دوستای عزیز، اگه علاقه داشتین از این قبیل سفرنامه ها بخونین و کلی عکس باحال ببینین، میتونین به صفحه اینستاگرام همگردی مراجعه کنین و با ادامه خاطره بازی های ما همراه باشین.