چگونه می توان به راحتی عکس های معنادار گرفت؟

عکاسی یکی از جذاب ترین و محبوب ترین هنرهایی است که توسط افراد مختلف در دنیای امروز دنبال می شود. حتی اگر فردی آماتور باشید، می توانید با تمرین و آموزش مهارت های فنی این رشته از جمله ترکیب بندی، ویرایش عکس را بیاموزید، اما چیزی که پس از آن نیاز دارید، پیدا کردن سبک عکاسی خاص خودتان است. شما باید برای عکس های خود یک مفهوم داشته باشید تا بتوانید مخاطبانی را جذب کرده و با آن ها ارتباط عاطفی برقرار نمایید. در واقع این قدمی است که برای وارد شدن به دنیای عکاسی معنادار به آن نیاز دارید. برای این گرفتن عکس های مفهومی، باید از زاویه ای دیگر به سوژه های خود نگاه کنید. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا با معنی حقیقی عکاسی مفهومی آشنا شوید.

عکاسی معنادار

هنری دیوید توریو (Henry David Thoreau) می گوید: "مهم این نیست که به چه چیزی نگاه می کنیم، مهم آن چیزی است که می بینیم."برای اینکه بتوانید عکاس خوبی باشید، نیاز به آخرین مدل دوربین، لنزهای حرفه ای یا حتی نرم افزارهایی که هر روز به دنیای مدرن وارد می شوند، ندارید. زمانیکه مهارت عکاسی را آموختید و با نکات فنی این کار آشنا شدید، وقت آن است که یک تغییر و تحول اساسی در کارتان ایجاد نمایید. جدای از زمان، مکان و موضوع عکستان، یک هدف برای خود انتخاب نموده و سبک خاص خود را برگزینید. سبک عکاسی شما دیدگاهتان را به عنوان صاحب اثر به مخاطب انتقال داده و به عکس های شما مفهوم و معنا می بخشد. اگر بتوانید این کار را انجام دهید و طرز فکرتان را در پس عکس های خود بگنجانید، آنگاه می توانید با مخاطب هایتان ارتباط عاطفی برقرار کرده و احساس خود را به آن ها منتقل نمایید. عکس های مفهومی شما باید نشان دهنده دیدگاه شما باشند.

وضعیت خیالی: نظر سام ایبل در مورد عکاسی مفهومی

سام ایبل (Sam Abell) می گوید: "در ورای یک عکس فوق العاده چیزی بیش از دانش و اطلاعات نهفته است."از نظر او یک عکس باید دو ویژگی داشته باشد: 1 - آگاه کردن مخاطب و به فکر واداشتن آن ها 2 - برانگیختن احساساتشان. او معتقد است عکسی که این دو ویژگی را در خود داشته باشد، باید ثبت شود. این عکس همان عکسی است که مخاطب را مجذوب خود کرده و او را تحت تاثیر قرار می دهد و همان عکسی است که به عکاس انگیزه ای دوباره برای عکاسی می دهد. سام ایبل در مورد نحوه عکاسی خود این گونه توضیح می دهد: ابتدا موضوع مورد نظر خود را پیدا کرده و ترکیب بندی مناسب را انجام دهید. آنگاه خود را در جو سوژه قرار داده و کمی منتظر بمانید. در این فاصله سعی کنید تمام اتفاقات اطراف را بررسی کرده و آن ها را تحت نظر خود داشته باشد. اجازه دهید جهان اطراف شما همانگونه که می خواهد پیش برود. منتظر لحظه مناسب بمانید و آنگاه آن را ثبت نمایید. این در واقع همان وضعیت خیالی است. تابستان گذشته بر روی یک تپه شنی نشسته بودم و به آسمان نگاه می کردم. رنگ آبی سیر آسمان خبر از شروع یک رعد و برق می داد. پس از کمی انتظار باد شروع به وزیدن کرد و باعث پراکنده شدن شن های سفید در هوا شد. آنگاه رنگ آسمان به ارغوانی سیر تغییر یافت و شن ها چنان حرکت می کردند که انگار در گردباد گیر افتاده اند. این همان زمانی بود که حس کردم باید عکسی را ثبت نمایم. ترکیب بندی مناسب را پیدا کرده و شاتر دوربین را فشار دادم. عکس زیر در بین عکس های مفهومی او، نقشی از همان طوفان است که در املاک ملی وایت سندز در نزدیکی آلاموگوردو (Alamogordo) ثبت شد.

مفهوم هم ارزی در عکاسی

براساس نظریه هم ارزی در عکاسی مفهومی، اشکال هندسی و رنگ ها این توانایی را دارند که احساسات درونی یک فرد را منعکس کنند. واسیلی کاندینسکی (Wassily Kandinsky)، یک نقاش انتزاعی معروف بود که با استفاده از این نظریه سعی کرد احساس و عاطفه را به قلم خود انتقال داده و با مخاطبین نقاشی هایش از این طریق ارتباط برقرار کند. در واقع او چیزی بیشتر از تماشای یک نقاشی را برای مخاطبین کارهایش فراهم می کرد. آلفرد اشتیگلیتز (Alfred Stieglitz) با استفاده از این نظریه و با تحقیق بر روی کارهای کاندینسکی واژه هم ارزی را وارد دنیای عکاسی مفهومی کرده و سعی کرد این مفهوم را به کارهای خود منتقل کند. وی زمانی که عکاسان تنها به ثبت وقایع می پرداختند، موفق شد تا احساس و عاطفه را به عکس های خود منتقل کند. هم ارزی همان مفهوم عکس است که تمامی عکاسان دنیا به آن رسیده و سعی کردند از آن برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده نمایند. هم ارزی در عکاسی معنادار همان چیزی است که در عکس "مادر مهاجر" اثر دوروثی لانگ (Dorothea Lange) دیده می شود و مخاطب خود را تحت تاثیر قرار می دهد. هم ارزی همان چیزی است که در عکس "سرباز در حال سقوط" اثر روبرت کاپا (Robert Capa) دیده شده و وحشت و ترس از جنگ را به مخاطب انتقال می دهد.

بیان داستان با عکس

هنری کارتیه برسون (Henri Cartier-Bresson)، عکاس معروف فرانسوی، عکس های مفهومی را وسیله ای برای فهمیدن معرفی می کند و عقیده دارد نمی توان آن را از بقیه ابزار تجلی تصویری جدا کرد. او عکاسی را یک سبک زندگی دانسته و می گوید: "عکاسی راهی برای فریاد زدن است، راهی برای رها کردن خود، نباید به آن به دید راهی برای اثبات یا دفاع از اصل یک فرد نگاه کرد."در واقع یک عکاس تجربه های زندگی بشر را به تصویر می کشد و با استفاده از آن شکوه، زیبایی، تنفر، درد را به مخاطب انتقال می دهد. عکاسانی در دنیای عکاسی مفهومی موفق هستند که بتوانند این احساسات را به خوبی بیان کرده و داستانی جذاب برای مخاطبین خود بازگو کنند. داستانی که با قرار دادن عکس های مختلف در کنار هم به زیبایی روایت می شود و مخاطب را جذب خود می کند. این داستان باید ارزش بازگو کردن را داشته باشد و طوری بیان شود که نیاز به هیچ توضیحی از طرف عکاس نداشته باشد. یک عکاس عکس های مفهومی باید بتواند تمام نکته های مهم را با ظرافت در عکس هایش نمایش دهد.

گام های رسیدن به عکاسی معنادار

فرض کنید یک سوژه مشخص شده و چند نفر هم زمان دعوت به عکاسی از آن شوند. قطعا تصویری که هریک از عکاسان از سوژه مورد نظر ثبت می کنند، متفاوت از دیگری است. این به معنی است که هر یک از عکاس ها دیدگاه خودشان را دارند، حتی اگر حرفه ای نباشند. شما باید بتوانید این دیدگاه متفاوت را به سبک خاص خودتان تبدیل کنید. این کار نیاز به تلاش، پشتکار و تمرین هایی سخت دارد، اما نتیجه شیرین آن قطعا ارزان این سختی را خواهد داشت! برای ایجاد سبک خاص خودتان و ثبت عکس های مفهومی باید خود را از مسائل فنی عکاسی رها کنید. شما در کلاس های عکاسی شرکت می کنید و با مطالعه کتاب ها و مقالات مربوط به این هنر یا تماشای فیلم ها و ویدیوهای آموزشی کار با دوربین، نورپردازی مناسب را یاد می گیرید. تمام این موارد برای ثبت یک عکس با کیفیت لازم و ضروری است، اما برای ثبت عکس های مفهمومی چکار می کنید؟ چه قدم هایی را باید بردارید و چگونه باید تمرین کنید تا به این مرحله برسید. در ادامه گام های رسیدن به عکاسی معنادار را دنبال می کنیم.

گام اول: تقلید

شما سلیقه خود را در عکاسی دارید و حتما عکاسانی را می شناسید که کارهایشان به سلیقه شما نزدیک بوده و مورد علاقه شما قرار دارد. می توانید عکس های آن ها را الگوی خود قرار داده و به کشف ترفندهای عکاسی مفهومی بپردازید. سعی کنید عکسی مشابه با عکس مورد علاقه خود خلق کنید. با این کار می توانید خلاقیت خود را پرورش داده و به سبک مورد نظرتان برسید. تمام عکاسان مطرحی که می بینید کار خود را این گونه شروع کرده اند، تحت تاثیر آثار عکاسان قبلی بوده اند. شاید فکر کنید این کار نوعی سرقت ادبی محسوب می شود، اما اینگونه نیست! شما باید از تجربیات عکاسان پیشین استفاده کنید تا بتوانید در عکاسی مفهومی، عکس هایی ماندنی خلق کنید.

گام دوم: شرکت در چالش های عکاسی

شاید شما به سبک خاصی از عکاسی علاقمند باشید. به عنوان مثال دوست داشته باشید از طبیعت عکاسی کنید یا عکاسی خیابانی را ترجیح می دهید. سعی کنید گاهی اوقات سبک خود را تغییر داده و دیگر موارد مانند عکاسی معماری، پرتره یا ماکرو را نیز امتحان نمایید. با این کار عادات عکاسی خود را کنار گذاشته و خود را به چالش می کشید. چالش های عکاسی باعث می شوند تا ایده های جدیدی در ذهن شما ایجاد شوند که بعدها در عکاسی معنادار حتما به کارتان خواهند آمد. می توانید کارهایتان را به اشتراک گذاشته و از عکاسان دیگر در مورد آن ها نظر بخواهید. قضاوت دیگر عکاسان در مورد عکس هایتان باعث می شود تا جنبه های فنی و هنری شما در زمینه عکاسی مفهومی مورد بررسی قرار گرفته و اشتباهات خود را اصلاح شود.

گام سوم: تجربه

در کنار داشتن دانش فنی در عکاسی معنادار، شما نیاز به تجربه برای انجام این کار دارید. برای رسیدن به تجربه باید سبک های مختلف را امتحان کرده و به موقعیت های جدیدی دست پیدا کنید. پس از تمرین های زیاد و کسب تجربه، کم کم می توانید سبک خاص خود را در عکاسی معنادار داشته باشید.

گام چهارم: صبر و پشتکار

شاید برخی از افراد یک استعداد ذاتی در پیدا کردن سوژه، ترکیب بندی مناسب عکس یا زمان درست عکاسی داشته باشند، اما این بدان معنی نیست که سایر افراد توانایی یادگیری این موارد را ندارند. تمام کسانی که به عکاسی مفهومی علاقه داشته باشند، می توانند با تلاش و پشتکار به مهارت لازم در این زمینه دست پیدا کنند. کافیست کمی صبر داشته باشید و برای انجام این کار از خود اشتیاق نشان دهید. ممکن است در بین راه عکاسی معنادار با سختی ها و مشکلات فراوانی روبرو شوید تا بتوانید آنچه را که می خواهید به تصویر بکشید. پس باید صبر داشته باشید تا به نتیجه دلخواه خود برسید.