حرف و حدیث پیرامون نقش برجسته ساسانی ضبط شده در فرودگاه انگلستان زیاد است

ایلنا/ براساس خبرهای منتشر گشته، حرف و حدیث پیرامون نقش برجسته ساسانی ضبط شده در فرودگاه انگلستان زیاد است.

پس از انتشار خبر کشف نقش برجسته ساسانی در فرودگاهی در انگلستان و سپس نمایش آن در موزه بریتانیا، حرف و حدیث بر سر این نقش برجسته، محل کشف آن، چگونگی خروج و حتی نقشی که بر آن وجود دارد، بوجود آمد. در این میان حتی با وجود تایید کارشناسان دوره ساسانی موزه بریتانیا همچنان تاکید می شود که تایید اصل بودن این نقش برجسته به سه ماه دیگر یعنی پایان زمان برگزاری نمایشگاه به ایران و استرداد اثر باز می گردد. مسئولان متذکر می شوند نیاز است تا کارشناسان ایرانی نیز برررسی های خود را روی این نقش برجسته داشته باشند و با انجام آزمایش شاید بتوان محل کشف این نقش برجسته ساسانی را نیز حدث زد. با این وجود هنوز هیچ یک از کارشناسان ایرانی اصل یا تقلبی بودن این نقش برجسته را تایید و تکذیب نکرده اند.

در این میان، همچنان یکی از بحث های داغ درباره این نقش برجسته، شخصیتی است که تصویر آن نقش شد.

بابک پارساجم (راهنمای گردشگری) گفت: پس از شکست هخامنشیان اینگونه نبود که همه چیز بدست جانشینان اسکندر مقدونی یعنی سلوکیان بیفتد همواره حکومتها و شاهکهای محلی نیز با چنگ و دندان تاریخ و فرهنگ و آیین و زبان ایران را زنده نگهداشته اند که یکی از اینها نیز خاندان فرترکه (پرتوداران) یا زرتشتیان بودند که سرزمین فارس تا خلیج فارس و افغانستان امروزی و بخشهایی از میان رودان را در بر می گرفتند و در زمان آمدن اشکانیان همچنان از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند و نامهای شاهان آنها هم گواه ایرانی بودنشان است. برای برخی ها دلچسب است که بدانند نام یکی از شاهان فرترکه نیز بغداد بوده است. نشانی دیگر بر ایرانی بودن سرزمین امروزین عراق و نام پایتخت آن در کنار یافته ها و سازه های بیشمار اشکانی و ساسانی است.

او با اشاره به آنکه بغداد به چم یا معنای خداداد است، گفت: گونه دیگر این نام را در بیستون در کرمانشاه می بینیم. با نگاهی به شاهنامه و کارنامه اردشیر پاپکان (بابکان) درمی یابیم پس از شکست هخامنشیان خاندان ساسان از فرزندان اردشیر هخامنشی به هندوستان کوچ می کنند و چهار نسل در هند زندگی می کنند و چهار ساسان در آنجا زاده می شود تا اینکه چهارمین کسی که نامش ساسان بود نیز از هند به زادگاه نیاکانش در شهر استخر فارس بر می گردد و به گونه ای ناشناس، شبان و چوپان یکی از فرترکه ها به نام پاپک (بابک) موبد (روحانی زرتشتی) شهر استخر می شود.

پارساجم پیرامون اینکه حرف و حدیث پیرامون نقش برجسته ساسانی ضبط شده در فرودگاه انگلستان زیاد است، گفت: ناگهان یک شب، بابک در خواب می بیند که ساسان از جایگاه شاهان برخوردار است هنگامی که از او می پرسد که داستان چیست؟ ساسان به بابک می گوید: من ساسان چهارم از ریشه اردشیر هخامنشی هستم. بابک او را در آغوش می گیرد و دخترش بانو رامبهشت را به همسری ساسان در می آورد و سپس اردشیر بابکان زاده می شود و در هفت سالگی به بازرگیان فرماندار استخر سپرده می شود تا راه و روش رزم و کشورداری را بیاموزد.

پس از اینکه اردشیر که جوانی برومند و دانشمند و جنگاوری نامدار می شود، آوازه او به گوش پایتخت اردوان شاه اشکانی در شهر ری استان تهران می رسد و او در نامه ای از بابک موبد استخر درخواست می کند که اردشیر را به دربار او بفرستد.

او تصریح کرد: اردوان چه در جشن و چه در هنگام نیایش و شکار نیز اردشیر را مانند فرزند خودش با خود به همراه داشت تا اینکه روزی در شکارگاهی بر شکار یک گور نیز میان اردشیر بابکان و پسر اردوان درگیری رخ می دهد. این رخداد تخم کینه اردشیر را در دل اردوان کاشت و اردشیر را در کاخی زندانی کردند. بنابر شاهنامه فردوسی، یک روزی که اردشیر از پنجره کاخ به ایوان اردوان شاه نگاه میکرد ناگهان چشمش به چشم سوگولی اردوان دوخته شد. او کسی نبود مگر بانو گلنار وزیر و گنجور اردوان.

همان هنگام به یکباره هر دو شیفته و دلباخته یکدیگر می شوند. بانو گلنار همان شب دور از چشم نگهبانان، با بند و طناب خود را به خوابگاه اردشیر رساند و اردشیر چشم گشود و او را در آغوش کشید. پس از مدتی بانو گلنار آگاه می شود که اردوان می خواهد دستور کشتن اردشیر را بدهد بنابراین شباهنگام نگهبانان را مست کرده و هر دو می گریزند. در پگاه همان روز که همواره اردوان باید روز را با دیدن چهره گلنار آغاز میکرد، هرچه ماند خبری از گلنار نشد، کم کم همه از گریختن آن دو آگاه شدند. اردوان و بزرگان به دنبال آنان شتافتند بر سر راه از دو کشاورز پرسیدند آیا دختر و پسری را دیده اید؟! آن دو گفتند آنها سوار بر دو اسب سپید و سیاه بودند و قوچی همپای اسبها می دوید!

به گفته پارساجم، بزرگان به اردوان گفتند آن قوچ فر و شکوه شاهی اردشیر بوده است. اردوان درمیابد که کار تاج و تختش به پایان رسیده است. اردشیر پاپکان پایگاه خیزش خود را در آبخست جزیره بهرام (بحرین) تا عربستان امروزی میگذارد. در نامه تنسر یکی از بزرگان دربار اردشیر شاه، چنین آمده که اراده اردشیر بر آن است که کین دارا را از اسکندریان (رومیان) بخواهد. در شاهنامه فردوسی ارجمند می خوانیم، نیاک جهرمی سپهسالار زرتشتی اردوان کتاب اوستا را برداشته و با اردشیر دست دوستی می دهد.

اردشیر و دیگر همراهان نیز در هرمزدگان خوزستان با اردوان روبرو شده و اردوان کشته می شود و در 224 میلادی شاهنشاهی ساسانی پدیدار می شود ولی اردشیر که در سنگ نبشته سه زبانه خود در نقش رستم نیز خود را شاه ایرانشهر مینامد و هجده قرن پیش نام همین کشورمان ایران را نوشته است برای ایجاد دوستی میان ساسانیان و اشکانیان با بانو دینک، بیوه اردوان پیوند زناشویی برپا می دارد و از این پیوند که خود داستان شگفت انگیزی دارد نیز شاهپور یکم زاده می شود.

او ادامه داد: شاهپور یکم سه لشکرکشی باخترزمین به خاورزمین را با پیروزی پشت سر گذاشت و گردیان و پسرش در جنگ نخست کشته شدند و فیلیپ عرب و والرین را اسیر کرد که در نقش رستم میتوان نقش این نبردها را دید. همچنین در نقش رستم فارس در کنار دیگر نگاره ها نیز نمایی زیبا از بهرام دوم ساسانی را می بینیم که به او بهرام خانواده دوست هم گفته می شود، زیرا فرمان می دهد نقش همسر و دیگر بزرگان و خانواده بهرام را بر روی کوه سپند و مقدس نیز در کنار شاه بهرام نقش کنند.

گرچه گفتنیست که نقش بهرام دوم و همراهان او بر روی یک نقش انشانی به نام تاریشا زده شده است و در سمت راست و چپ نقش شاه و شهبانوی انشانی دیده می شود که نمونه دیگر آن پیش از ساسانیان نیز همچنان در سرزمین لرهای بختیاری ایذه خوزستان امروزی پای برجاست در کنار نقش بهرام دوم نیز مردی به نشانه درود و گرامی داشتن شاه نیز انگشت خود را برافراشته است که بر روی کلاه او نماد ماه و دایره دیده می شود. به گمان اینجانب که سالها در نقش رستم و بویژه نوروز هر سال راهنمای گردشگران نوروزی بوده ام، بارها نقش ها را دیده ام، باور دارم که نقش یکی از بزرگان دربار اردشیر پاپکان به نام بابک بیدخش یا هزاربد است.

به گفته پارساجم، گرچه بابک بیدخش در بن خانه یا کعبه زرتشت شاهپور شاه بابک بیدخش را فرزند اردشیرپاپکان و فرمانروای گرجستان نامیده است. بیدخش نماینده شاه در سرزمین ها بوده و آرامگاه بابک در میقاتا پایتخت پیش از تفلیس نیز با گردنبند و دوری و بشقاب های زیبا همراه با نقش و نگار او پیدا شد که آرایش ریش و نشان روی کلاه با نقش رونمایی شده در دیرینکده لندن همخوانی دارد. نقش او را در نورآباد ممسنی، فهلیان فارس هم در کنار بهرام دوم و کرتیر موبد بزرگ ساسانی میتوان دید. کهن تر از همه اینها نقش مرد ستایشگر هتمتی (ایلامی) را در نقش رستم داریم که همین گونه که انگشت راستش را بالا آورده که درست مانند همین نقش است.

چهره بابک در میقاتا پایتخت پیشین گرجستان
چهره بابک در میقاتا پایتخت پیشین گرجستان
شاهپور یکم نقش رستم
شاهپور یکم نقش رستم

او با اشاره به آنکه هنر سنگتراشی نقش ربوده شده درست به مانند نقش برجسته بهرام دوم در گویم فارس است، یادآور شد: روستای گویم در 30 کیلومتری شهر شیراز یعنی در تنگ قوام آباد در جنوب غربی این دهکده و در ارتفاع هشت متری از سطح زمین است. نقش برجسته ای ساسانی مربوط به روزگار شاهنشاهی بهرام دوم (274-293م) بر تخته سنگی تیره رنگ شده است؛ نقش برجسته گویم بلندای نقش برجسته گویم 2 متر و عرض آن کمتر از 2 متر است که در لوحه ای نسبتا مستطیل شکل به تصویر کشیده شد.

در این تصویر، فرمانروا با همان تاجی که در سایر نقش برجسته ها و سکه ها دیده می شود، ترسیم شده و دستها را به حالت نیایش و احترام یکی را بر کمر و دست دیگر را در بالا قرار داده است. نقش برجسته گویم را لویی واندنبرگ در سال 1336در ناحیه گویم فارس پیدا کرد. این سنگ نگاره به در پی بد بودن جنس صخره آسیب بسیاری دیده است. بومی های منطقه این نگاره را هم نقش رستم می خوانند.

او ادامه داد: نکته شگفت انگیز اینکه، شوربختانه نقش برجسته گویم در پی گذر زمان و رویدادهای زیست بوم و طبیعی و انسانی آسیب دیده و بسیاری از ریزه کاری های نقش نابود و فرسوده شده است. همچنین با نگاهی به آتشدان ساسانی برم دلک که امروزه در دیرینکده قوام شیراز نگهداری می شود به خوبی روش مهرآزی و معماری و تاق و مرد نیایشگر را میتوان دید. گویا نقش ربوده شده نیز قرینه و آیینه نقش او در کنار بهرام خانواده دوست است.

همچنین بر روی آن جای گذر لوله و آب به همراه سوراخ ها و پوک شدگی و فرسایش نیز دیده می شود. همچنین کت و سنجاق آن درست مانند کت ساسانی بر تن او و شاهپور یکم ساسانی بویژه در نقش پیروزی شاهپور در نقش رستم و داراب فارس و همچنین شهر شاهپور (سلماس) در آذربایجان و نقش های بهرام دوم و دیگر نقش و نگارهای ساسانی است. همچنین چین خوردگی و پای جامه یا شلوار او همانند پای جامه شاهپور سوار بر اسب و همچنین نقش ایزدبانو آناهیتا در نقش دیهیم ستانی نرسی هفتمین شاه ساسانی و نقش بهرام در گویم است.

حرف و حدیث پیرامون نقش برجسته ساسانی ضبط شده در فرودگاه انگلستان زیاد است

پارساجم یادآور شد: گفتنی ست که بیشتر نقشهای ساسانیان در کنار چشمه و رودها زده می شدند تا شاید یاد و نام و نیایشگاه ایزدبانو آناهیتا را پیش چشم ما زنده سازد و پیوند میان آب و آتش را گواهی می دهد. مانند آتشکده اردشیر پاپکان در فیروزآباد یا نقش و نگار ساسانیان در طاق بستان و بویژه نقش خسروپرویز و ایزدبانو آناهیتا و دریاچه روبروی آن. نکته اینجاست که باید چشم به راه باشیم تا از دیگر تکه های این نقش رونمایی شود، چرا که این نگاره سنگی نمی تواند تنها بوده باشد و به همراه دیگر تکه های پنهان شده نیز بی شک یک آیین و مراسم را نشان می دهد.

شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

اصالت نقش برجسته ساسانی توقیف شده توسط پلیس مرزی انگلستان تایید شده است

گلاره یوسف پور ، دوشنبه 14 فروردین 1402

براساس خبرهای واصله، اصالت نقش برجسته ساسانی توقیف شده توسط پلیس مرزی انگلستان تایید شده است.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :