نئاندرتال ها سوپراستارهای دنیای باستان شناسی و انسان شناسی پیش از تاریخ هستند

ایلنا/ براساس آخرین خبرهای منتشر شده، نئاندرتال ها سوپراستارهای دنیای باستان شناسی و انسان شناسی پیش از تاریخ هستند.

حامد وحدتی نسب (باستان شناس) با اشاره به آنکه نئاندرتال ها گروهی از انسانها بودند که حدود 250 تا 300 هزار الی 35 تا 40 هزار سال پیش روی کره زمین زندگی می کردند، گفت: آنها در تمام اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی پراکنده بودند. تاکنون از آن ها بقایایی در آفریقا و جنوب شرق آسیا بدست نیامده است. بنابراین میتوان گفت امتداد قلمرو آن ها از غربی ترین نقطه اروپا مانند کشور پرتغال تا قلب سیبری را دربرمی گرفته که شامل ایران نیز می شود.

او پیرامون اینکه نئاندرتال ها سوپراستارهای دنیای باستان شناسی و انسان شناسی پیش از تاریخ هستند، اذعان داشت: در سال 1856 در آلمان بصورت کاملا تصادفی نخستین سنگواره های انسان نئاندرتال پیدا می شود که در اوایل امر اتفاق نظر در خصوص آنکه ممکن است نوع دیگری از انسان باشد، وجود نداشت و تصور بر آن بود که شاید انسانی مانند ما بوده که یکسری بیماری هایی داشته که سبب شده تا جمجمه او به آن شکل خاص که در انسان های نئاندرتال شاهد هستیم دربیاید و دارای قوس با ابروان برجسته و صورت برآمده شود؛ به همین دلیل تردیدهایی در این خصوص وجود داشت تا بتوانند روی کشف جدید نام گونه ای جدید از انسان را بگذارند اما به مرور زمان و با کشف نمونه های بیشتر دانشمندان متوجه می شوند که با گونه ای جدید از انسان روبرو هستند.

به گفته وحدتی نسب، نئاندرتال ها نزدیکترین گونه به ما بودند و برای چند ده هزار سال با اجداد مستقیم ما یعنی انسانهای هوشمند در اروپا و خاورمیانه همزیستی داشتند. با توجه به علم آن روزهایی که نئاندرتال ها در آن روزها به دست آمده بودند، در همان ابتدای قرن بیستم بازسازی هایی برروی آثار بدست آمده انجام شد. تصویرگرانی که این بازسازی ها را انجام داده بودند، نئاندرتال ها را بدوی، کودن و به حالت وحشیانه تصویر می کردند. از این رو به مروز زمان دو فرضیه اساسی در خصوص نئاندرتال ها مطرح شد که در خصوص رابطه نئاندرتال ها با انسان هوشمند بود. یک فرضیه آن بود که آنها اجداد ما به خصوص در اروپا بودند و سپس آرام آرام تبدیل به انسان هوشمند شدند. فرضیه دیگر نیز این موضوع را مطرح می کرد که انسانهای هوشمند از آفریقا آمده اند و نئاندرتال ها را به حاشیه رانده اند و سبب حذف آنها شده اند.

او ادامه داد: این کشمکش بین دو فرضیه موجود، ده ها سال مطرح بود و ادامه داشت تا آنکه در دهه 90 میلادی با پیشرفت تکنیک های ژنتیکی توانستیم از برخی از استخوان های انسان های نئاندرتال ژن هایی را استخراج و آن را با DNA انسان های امروز مقایسه کنیم و دانشمندان به این نتیجه رسیدند که انگاره دوم صحیح بوده و اینکه نئاندرتال ها اجداد ما بودند و بعد به انسان هوشمند تبدیل شدند، کنار گذاشته شد. این روند ادامه داشت تا آنکه همین تحقیقات ژنتیکی مجددا جواب های متفاوتی پیش روی ما قرار داد.

مشخصا از سال 2010 به این سو، آرام آرام نتایج ژنتیکی مبنی بر ژن هایی که اساسا از انسانهای نئاندرتال گرفته ایم، به دست آوردیم. از آن سال به بعد طی 11 سال گذشته مدام ژن هایی پیدا و کشف می شوند که در گذشته کسی فکر نمی کرد این ژن ها در انسان امروزی به انسانهای نئاندرتال مربوط باشد که از طریق آمیزش با انسانهای نئاندرتال به ما منتقل شده و وارد ژن های ما شده اند. بنابراین انگاره دوم که عنوان می کرد انسان امروزی هیچ ارتباطی با نئاندرتال ها ندارد و ما آنها را منقرض کرده ایم نیز دچار تغییر شد.

این باستان شناس درخصوص ژن هایی که از انسانهای نئاندرتال به ارث برده ایم، نیز گفت: درخصوص ژن هایی که از نئاندرتال ها به ما رسیده می توانیم به ضخامت پوست دست و مقاومت در برابر سرماخوردگی را نام برد. حتی به نوعی می توان گفت که استعداد داشتن برای ابتلا به کووید 19 نیز جز ژن هایی است که از نئاندرتال ها گرفته ایم که بین 1 تا 4 درصد در تمام جمعیت های امروزی جهان پراکنده است. بنابراین آن چیزی که اکنون دانشمندان به آن پی برده و بر روی آن اتفاق نظر دارند آن است که نئاندرتال ها و ماها دو زیرگونه از انسان بودیم که برای هزاران سال در کنار همدیگر زندگی کرده ایم و در مواردی با یکدیگر تبادل ژنی داشتیم و در نهایت نئاندرتال ها منقرض و به حاشیه رانده شدند.

او دلیل انقراض نئاندرتال ها را دلایل مختلف از قبیل قدرت بیان کمتری که نسبت به انسان های امروزی داشتند عنوان کرد و افزود: اینکه نئاندرتال ها قدرت بیان داشتند نکته بسیار مهمی است اما از منظر تفکر انتزاعی و شناختی از ما ضعیف تر بودند و بعد آرام آرام جمعیت انسان هوشمند که به مدد قدرت بیان می توانستند در جمعیت های بزرگتری زندگی کنند و شکار بهتری انجام دهند و فناوری بهتری داشتند، تولید مثل بیشتری کردند و آرام آرام قلمرو نئاندرتال ها را اشغال کردند. آخرین بقایای نئاندرتال ها در انتهای بخش های غربی اروپا در بخش های جبل الطارق بدست آمده است.

وحدتی نسب با اشاره به علم ما درخصوص نئاندرتال ها و دانستنی های جدید ما دراین خصوص که با گذشته تفاوت دارد، گفت: می دانیم که انسانهای نئاندرتال وحشی هایی که ما فکر می کردیم نبودند. آنها در گروه های منسجم زندگی می کردند، شکارچیان فوق العاده زبردستی بودند، تکنولوژی زمان خود را می شناختند، ابزارهای سنگی بسیار مناسبی داشتند، آتش را کامل کنترل می کردند، پوشش بدنی داشتند، پای افزار داشتند و در پی شکارهای خود از جایی به جای دیگر حرکت می کردند.

آنها از افراد سالخورده مراقبت می کردند، شواهد این امر در غار شانه در در عراق پیدا شده است؛ در آنجا یک نئاندرتال فلج بدست آمد که توانسته بود به مدد دوستان یا اعضای خانواده خود سالها زنده بماند. همچنین بسیاری از پیچیدگی ها به ویژه تدفین در میان نئاندرتال ها رواج داشت. میتوان گفت انسانهای نئاندرتال نخستین گونه انسانی هستند که مردگان خود را دفن می کردند این امر نشان می دهد که ما باید آنها را انسانهای پیشرفته نسبت به زمان خودشان بدانیم.

به گفته او، مطالعات جدید نشان می دهد نئاندرتال ها صرفا گوشتخوار نبودند. براساس آنالیزهای ایزوتوپی دندان های بدست آمده از نئاندرتال ها دانشمندان متوجه شدند که آنها از مواد و غذاهای گیاهی مانند انواع جلبک ها و خزه ها استفاده می کردند. میوه ها و چیزهای دیگر می خوردند. همچنین متوجه شدیم که نئاندرتال ها با توجه به فیزیک و آناتومی بدنشان و با توجه به حجم ششی که داشتند و بیشتر از ما بود، تطابقات و سازگاری بهتری برای زندگی کردن در آب و هوای سرد داشتند و همین تطابقات و سازگاری های بهتر در قبال ده ها هزار سال سازگاری نئاندرتال ها با محیط پیرامونی آنها بوجود آمده و سبب شد تا اجداد اولیه ما (انسان های هوشمند) که از آفریقا آمده بودند برخی از این سازگاری ها را از طریق آمیزش ژنتیکی از نئاندرتال ها وام بگیرند.

به گفته وحدتی نسب، ژن مقاومت در برابر سرماخوردگی برخی مواقع در انسانهای هوشمند به درستی کار نمی کند که منجر به بوجود آمدن آلرژی می شود. به نظر می آید پتانسیل ابتلا به آلرژی در افراد نیز ناشی از کارکرد غلط یک ژن در برخی از انسانهاست که اصل آن ژن را از نئاندرتال ها به ارث برده ایم.

او با اشاره به کشفیات جدیدی که در خصوص نئاندرتال ها طی چند سال گذشته بدست آمده، اذعان داشت: در گذشته بزرگترین مجموعه انسانی نئاندرتال که کشف شده بود مربوط به غار شانه در کردستان عراق بود که بقایای 10 نفر از نئاندرتال ها در آنجا پیدا شد اما بعدها بقایایی از نئاندرتال ها در غاری در گواتاری ایتالیا بدست آمد که بین 9 تا 10 نفر بودند که مجموعه بزرگی را در بر می گرفت. برای سالیان طولانی تنها بخش اسکلتی که از نئاندرتال در ایران بدست آمده بود، استخوان ساعد بود که انسان شناس آمریکایی در سال 1949 در کاوش پناهگاه صخره ای بیستون بدست آورده بود اما طی یکی دو سال اخیر 3 عدد دندان از نئاندرتال ها بدست آمد، یک دندان از غار وزمه در کرمانشاه، یک دندان در پناهگاه صخره ای باوه یوان کرمانشاه و یک دندان هم در غار قلعه کرد قزوین بدست آمده است.

دندانی که ما توانستیم در غار قلعه کرد قزوین بدست بیاوریم به نوعی قدیمی ترین مدرک در خصوص حضور انسان نئاندرتال در ایران است، چرا که قدمتی در حدود 150 هزار سال دارد.

نئاندرتال ها سوپراستارهای دنیای باستان شناسی و انسان شناسی پیش از تاریخ هستند
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

کاوش باستان شناسی گورستان لهسواره با هدف شناخت فرهنگهای پیش از تاریخ و تاریخی دره های زاگرس جنوبی

گلاره یوسف پور ، پنج شنبه 28 مهر 1401

براساس خبرهای واصله، کاوش باستان شناسی گورستان لهسواره با هدف شناخت فرهنگهای پیش از تاریخ و تاریخی دره های زاگرس جنوبی صورت پذیرفت.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :