از آمارفی ایتالیا تا درسجین ابهر
"درسجین" واقع در 15 کیلومتری ابهر، روستایی کمتر شناخته شده است که با پیوند طبیعت و کوهستان در اولین نگاه ببینده را مجذوب خود می کند. این روستا با معابر و بافت خانه های کاهگلی اصالت خود را بیش از دیگر روستاهای همجوار حفظ کرده و صدای طبیعت با زوزه شبانگاهی شغال ها همگام شده تا بیش از پیش به این روستای شمال غرب کشور رنگ و جلای طبیعی بخشیده باشد. این روستای محصور در دل کوه های دربند و خلف سار با محصولات خود از جمله گردو، انگور، سیب، انار از مسافران خود پذیرایی می کند. واسطه آشنایی ما با این منطقه و روستا، زوج جوانی بودند که به دنبال دست یافتن رویاهایشان بعد از تحصیل از ایتالیا به ایران آمده و درسجین را برای تحقق آمالشان برگزیده اند. «ستیاکلانتری» و «بهزاد مهیمنی» که در اقامتگاه بومگردی ارغوان در روستای درسجین پذیرای ما بودند و به واسطه صمیمت و ارتباط گرم آن ها حس حضور در خانه خودمان را در اقامتگاه بومگردی ارغوان داشتیم. هر دو در زمینه گردشگری در ایتالیا آموزش دیده و از نزدیک با صنعت توریسم این کشور آشنایی داشته اند. این گفتگو مجالی است تا با این زوج پرانگیزه ایرانی و مجهز به دانش روز گردشگری در خصوص درسجین و آموخته هایشان از صنعت توریسم برایمان بگویند.
شما زوجی هستید که به نوعی استثنا محسوب می شوید یعنی در حالی که افراد زیادی به دنبال مهاجرت به خارج هستند شما برعکس عمل کرده اید. گفتگویمان را با علت بازگشتتان از ایتالیا به ایران آغاز کنیم. چرا برگشتید؟
بهزاد: ما از ابتدا قصد راه اندازی کار تخصصی و استفاده از خلاقیت های خودمان را داشتیم و علاوه بر پیاده سازی ایده هایمان نوآوری برایمان اهمیت داشت. نمی خواستیم دنباله روی راه دیگران باشیم، به همین خاطر به فضایی نیاز داشتیم که از تمامی توان و پتانسیلمان بهره مند شویم نه اینکه به عنوان شهروند درجه دو یا کارمند کار کنیم. دوست داشتیم کارآفرینی داشته باشیم زیرا به صورت دقیق به ایده های خودمان اشراف داشتیم ولی نسب به ایده های دیگران نمی توانستیم تا این اندازه مسلط باشیم و این رویه برایمان قابل قبول نبود.
ستیا: ما با هم تصمیم گرفتیم که محل زندگیمان برایمان اهمیت چندانی نداشته باشد زیرا در ایران می توانستیم از تمام پتانسیل های موجود استفاده کنیم و هدفمان را راحت تر پیش ببریم مسیری که به عنوان مثال 5 سال زمان می برد در ایران در عرض یک سال طی می شد.
بهزاد: البته این امکان برای همه میسر نیست ولی ما با زندگی در ایتالیا، تجربه زندگی در کشوری دیگر را بدست آوردیم و با صنعت توریسم در دانشگاه ایتالیا به صورت تجربی آشنایی پیدا کردیم. علاوه بر آشنایی با توریسم، اکثر جاهای مختلف ایتالیا را از نزدیک دیدیم و متوجه شدیم جای کار در ایران بسیار زیاد است به عنوان مثال جاده ای توریستی معروف به آمارفی در ایتالیا است. هر خانواده ای که در این جاده خانه و یا زمینی دارد کسب و کار گردشگری خانوادگی خود را همراه با سرو غذاهای محلی و طراحی اتاق ها به سبک معماری اصیل ایتالیا راه اندازی کرده است. این سبک از زندگی ایتالیا برای مسافرین و توریست هایی که در این خانه ها سکونت دارند، بسیار قابل قبول و خوشاینداست. این شیوه کسب درآمد علاوه بر ارزآوری برای کشور و سودآوری برای منطقه موجب می شود تا ساکنان مناطق بومی کار خود را بدون وابستگی ادامه دهند. این سبک کسب و کار در ایتالیا بسیار مرسوم است. این صنعت چهارمین صنعت ایتالیا محسوب می شود ولی اقشار بسیاری از جامعه، از آن کسب درآمد می کنند و خوشبختانه این پتانسیل در بسیاری از مناطق ایران از جمله درسجین وجود دارد.
به نظرتان باتوجه به بسترها و پتانسیل هایی که در ایران وجود دارد، چقدر می توان روی این صنعت سرمایه گذاری کرد که جز صنایع تراز اول ایران شود ؟
ستیا: راه طولانی برای رسیدن صنعت گردشگری ما به عنوان یکی از صنایع شاخص و درآمد زا برای کشور وجود دارد. ما تقریبا ده سالی است با صنعت توریسم ایران کار می کنیم و یک سال است که به صورت جدی فعالیتمان را آغاز کردیم که در این مدت به لحاظ فراهم نبودن بسترهای لازم کار با کندی پیش رفت. اگر می خواهیم صنعت توریسم به صنعت تراز اول ایران بدل شود باید ابتدا بسترهای آن را فراهم کنیم.
طی سال های فعالیتتان علی الخصوص یک سال فعالیت جدی تان تغییری در این صنعت از نظر نگرش مردمی ، برخورد مسئولین و همکاری و مساعدتشان شاهد بوده اید؟
بهزاد: از لحاظ مردمی بله، تغییر را در برخورد مردم می توان دید همچنین از نظر سیستماتیک هم تغییراتی وجود داشته که به نظر می رسد دست اندر کاران با توجه به فشارهای اقتصادی به این باور رسیده اند که باید به این صنعت توجه شود البته این تغییرات اصولی نبوده فقط در حد تجربی و کورکورانه اتفاقات خوبی افتاده که متاسفانه پایدار نیست.
چرا درسجین؟ چه ویژگی خاصی در این منطقه نظرتان را جلب کرد که برای شروع کار انتخاب کردید؟
ستیا: شمال غرب ایران خصوصا منطقه زنجان که پس از قزوین اولین استان ترک نشین شمال غرب ایران محسوب می شود. گذشته از فرهنگ، منطقه درسجین از نظر اکوتوریستی هم ظرفیت های بالایی داراست و بسیار بکر و دست نخورده مانده است. البته این امر هم نکته مثبت و هم منفی محسوب می شود. از این نظر منفی که زیر ساخت های آن ضعیف تر بوده و اگر مثل استان های شاخص دیگر بخواهیم در این منطقه و درسجین کار کنیم، تلاش بیشتری را می طلبد. با تمام این اوصاف بعد از بررسی هایی که از شمال تا جنوب ایران داشتیم به پیشنهاد بهزاد، درسجین را انتخاب کردیم و به این جمع بندی رسیدیم که درسجین به نسبت روستاهای دیگر زنجان زیر ساخت های آماده تری دارد. اساس انتخاب ما برای درسجین زیر ساخت هایی چون جاده سازی و سنگ فرش شدن روستا بوده جز این موارد هیچ کار دیگری انجام نشده و موجب شده مشکلات بسیاری وجود داشته باشد.
شما تجربه زندگی در انواع اقامتگاه های خارج از کشور را داشته اید. به نظرتان اقامتگاه های خارج از کشور چه تفاوتی با اقامتگاه های ایرانی دارد ؟
بهزاد: در اقامتگاه های کشورهای دیگر، گردانندگان و پرسنل آن اقامتگاه به خوبی وارد به جذب مسافر و ایجاد روابط صمیمانه با مسافر هستند و اینکه چگونه به مسافر خوش بگذرد و برای مسافر خاطره سازی کنند تا اقامت به یادماندنی در ایتالیا داشته باشد در حالی که ما در ایران به این موضوع وارد نیستیم. مدیریت هاستل در ایران تنها به جای خواب و غذا خلاصه می شود. مسافر چه از نظر تست غذاهای محلی که از نظر طعم و مزه برایش به یادماندنی باشد و چه از نظر شریک شدن در تجربه زندگی به سبک آن منطقه و اضافه شدن به بار تجربی توریست چندان بر انگیخته نمی شود و تحت تاثیر قرار نمی گیرد. در یک کلام می توان گفت ما یک تجربه توریستی ماندنی و خاطره انگیز برای مسافر نداریم.
ستیا: علت این خلا، شاید این باشد که در ایران کسی برای این کار آموزشی ندیده و بلد نیست ولی در کشورهای دیگر به خوبی وارد به تفسیر و بسط داستان هایشان هستند و حتی از داستان های معمولی هم به بهترین شکل برای جذب مسافر استفاده می کنند. در حالی که ما برای هر موضوعی، افسانه ای داریم ولی هیچ کس توجهی به بیان و نقل این افسانه ها و اهمیت این موضوع برای جذب مسافر بیشتر ندارد. در رابطه با جغرافیا و استفاده از مواد خاص برای تهیه غذاهای محلی و بسیاری موارد دیگر هم جای کار وجود دارد.
اقامت در اقامتگاه بومگردی با اقامت درهتل متفاوت است. مسافرهای شما در اقامتگاه بومگردی ارغوان تا چه میزان با فرهنگ اقامت در این نوع اقامتگاه ها آشنایی دارند؟
ستیا: کاری که ما انجام دادیم با توجه به اینکه می دانستیم اقامتگاه بومگردی ارغوان مسافر خاصی را می طلبد و همه کسانی که صرفا سفر می کنند با این مقوله آشنا نیستند، تلاش کردیم در ابتدای کار مسافرانی که علاقمند به طبیعت و اکوتوریسم هستند را به اقامتگاه بومگردی ارغوان جذب کنیم.
بهزاد: سعی کردیم مسافرها را در اقامتگاه بومگردی ارغوان انتخاب کنیم و گزینشی پذیرش کنیم.
ستیا: البته در بین مسافرانمان در اقامتگاه بومگردی ارغوان مواردی بوده که با این سبک از سکونت آشنایی نداشتند ولی با خدماتی که ارائه دادیم از نظر نوع مهمانپذیری و رفتار به گونه ای نحوه سکونت در اقامتگاه بومگردی ارغوان را آموزش دادیم.
بسیاری از مردم ما با المان های منطقه ای و فرهنگی خودشان آشنا نیستند و حتی برخی درصدد از بین بردن و مقابله با جذابیت های منطقه ای خود هستند؟ چه کاری در این زمینه می توان انجام داد و شما چه کمکی می توانید داشته باشید؟
ستیا: این کار را نمی توان به صورت ضربتی پیش برد. ما سعی کردیم به صورت عملی آموزش داشته باشیم به عنوان مثال در رفتار با سگ و گربه با نوازش و شیوه صحیح رفتار با حیوانات آموزش هایی را به خصوص برای بچه ها داشتیم. ضمنا سعی کردیم با انتقال این پیام که نباید حیوانات را کتک زد و در برخورد با حیواناتی مثل شغال که در منطقه درسجین زیاد مشاهده می شوند با نگاه و خوشحال شدن از تماشایشان این آموزش ها را به ساکنین بومی درسجین منتقل کنیم که حیوانات را دوست داشته باشند.
بهزاد: گردشگر برای سکوت و آرامش به درسجین می آید ولی بچه های روستایی عموما با دیدن گردشگران بیشتر با شلوغ کردن درصدد جلب توجه هستند که این مخالف با هدف گردشگر برای بازدید از درسجین است. اگر این کودکان آموزش ببیند و متوجه شوند، می توانند با گردشگر ارتباط برقرار کنند و با صحبت و دادن اطلاعات از منطقه سکونتشان شامل معرفی محصول برای فروش و یا سایر اطلاعات جذاب برای درآمدزایی گردشگر داشته باشند و در عوض اطلاعات لازم را از منطقه و فرهنگ گردشگری دریافت کنند. الان تنها چیزی که شاهد هستیم بیشتر به شلوغ بازی محدود است و این موضوع را سخت می پذیریند.
ستیا: ما کم کم شروع کردیم به ارتباط برقرار کردن با بچه ها و خانم های روستا. با آموزش هایی که از طریق دهیاری ارائه می دهیم شیوه رفتار صحیح با توریست را آموزش می دهیم تا دیگر آلودگی های صوتی و سایر آلودگی ها را در اقامتگاه بومگردی ارغوان نداشته باشیم و سطح آگاهی ساکنان درسجین را ارتقا دهیم تا مشکلات کمتر شود.
قبل از شروع کار به صورت تقریبی مشکلات را در نظر گرفته بودید و تا حدودی به موانع اشراف داشتید. پس از آغاز کار چه میزان این مشکلات به ارزیابی هایتان نزدیک بود؟
بهزاد: بازسازی و آماده سازی خانه اولین مشکل بود. ما براساس تخمین در ایتالیا فکر می کردیم که بازسازی بنا سریع انجام شود در حالی که انجام کاربنایی و سایر کارهای فنی در درسجین بسیار کند پیش می رود. به عنوان مثال کاری که در شهر در عرض یک ماه انجام می شود در این مناطق شش ماه طول می کشد. حتی کسی که کننده کار است سلیقه لازم برای انجام کار را ندارد و برای بازسازی هر نقطه ای از روستا از سنگ استفاده می کند و اغلب درک درستی از بازسازی سنتی ندارند.
ستیا: اغلب اهالی مناطق روستایی و حتی بسیاری از کسانی که اداره اقامتگاه های بومگردی را برعهده دارند تعریف درستی از مفهوم بافت سنتی ندارند و اگر کاری در این حوزه انجام می شود و در اصطلاح عامیانه، سنتی گفته می شود به جهت راحت ارتباط برقرار کردن مردم در حالی که در اصل و براساس اصول، هر کاری که انجام می شود باید منطبق با بافت منطقه باشد. متاسفانه بافت درسجین تا حدودی دست خورده و احیا کردن آن تا حد زیادی برای ما سخت شده و نیاز به نیروی کاری بلد است که این خدمات را انجام داده باشد که در شرایط کنونی در دسترس نیست. به عنوان مثال نیروی ماهر برای کاهگل کردن دیوارها به شیوه گذشته در دسترس من نیست وگرنه ایجاد فضای سنتی در درسجین بسیار سریع تر پیش می رفت.
با توجه به فضای گردشگری در حال توسعه کشور و علاقمندانی که می خواهند کار را شروع کنند به نظرتان ابتدایی ترین چیزهای لازم برای انتخاب منطقه جهت راه اندازی اقامتگاه چیست؟
ستیا: ابتدایی ترین چیز برقراری ارتباط مثبت و سازنده با منطقه و اهالی است. ما خیلی به مقوله آموزش تاکید داریم و وجود نیرویی در بین اهالی که از طریق آن بتوان آموزش ها را بیشتر و بیشتر کرد از نظر ما اهمیت حیاتی دارد. فرهنگ دیگر پذیری اهالی و جامعه محلی، آشنایی شان با مقوله توریسم و امکان رابطه برقرار کردن با این جامعه یکی از ارکان مهم کار محسوب می شود و تنها با کمک و منافعی که به آن ها می رسد می توان کار را پیش برد. بدون کمک جامعه محلی درسجین اصلا ممکن نیست.
دولت و سازمان میراث فرهنگی چه کمکی می توانند در این زمینه داشته باشند ؟
بهزاد: میراث فرهنگی در وهله اول باید قدرت خود را افزایش دهد از نظر علمی، سیاسی و مالی جایگاه خود را ارتقا دهد. این سازمان باید پشتوانه بخش خصوصی باشد و به عنوان جاده صاف کن عمل کند و امثال ما با حمایت معنوی این سازمان یا سازمان های دیگر که در امر گردشگری دخیل هستند، تعامل کنیم.
بخش خصوصی تا چه میزان می تواند در بیشتر پا گرفتن گردشگری موثر باشد؟
ستیا: بخش خصوصی باید اطمینان پیدا کند که سرمایه اش در صنعت گردشگری از بین نمی رود اما در حال حاضر این شرایط وجود ندارد. ما در قالب یک شرکت خصوصی کار خودمان را انجام می دهیم و سرمایه گذارانی که در اطرافمان بودند به دلیل عدم شناخت منطقه ترغیب به سرمایه گذاری نشدند و تمام سرمایه گذاری های لازم را خودمان در درسجین داشتیم.
باتوجه به شرایط کنونی میزان سفر گردشگران کمتر شده، به نظرتان این شرایط برای صنعت گردشگری ما فرصت محسوب می شود و یا تهدید؟ برای جذب بیشتر توریست چه کاری می توان انجام داد؟
بهزاد: در شرایط فعلی قیمت ارزهای خارجی نسبت به ریال افزایش داشته و می توان آن را فرصت در نظر گرفت زیرا سفرهای خارجی به ایران ظرفیت افزایش دارد. از طرفی با توجه به ترافیک جاده ها می توان دید که سفرهای زمینی داخل کشور ما هم افزایش داشته است. برای گردشگرهای ورودی با توجه قیمت دلار اگر از نظر امنیتی اطمینان خاطر داشته باشند، ایران می تواند به مقصد مطلوبی برای گردشگران کشورهایی که از نظر مالی ضعیف تر هستند، تبدیل شود.
ستیا: این موضوع که امنیت در ایران تا چه میزان بیشتر یا کمتر شده در سطح سیاست های کلان است. کاری که ما می توانستیم انجام دهیم شامل پیشنهاد نصب تابلو برای درسجین به لحاظ ناشناخته بودن منطقه و معرفی این روستا در حد بنر، پخش کلیپ ها و فیلم های روستا در سطح شبکه های اجتماعی بوده است. ما سعی در شناساندن درسجین به گردشگران داخلی و خارجی داشتیم تا به عنوان مثال توریستی که می خواهد زنجان و قزوین را ببیند، درسجین را هم ببیند و این تبلیغ بسیار خوبی برای درسجین بود.