نقالی جریانی فرهنگی است که از سالهای دور در ایران رواج داشت
ایسنا/ براساس آخرین گزارش های واصله، نقالی جریانی فرهنگی است که از سالهای دور در ایران رواج داشت.
نقال ها هم به عنوان سرگرم کننده و هم به عنوان حاملان ادبیات و فرهنگ پارسی فعالیت می کنند و باید با اصطلاحات فرهنگی محلی، زبان ها و گویش ها و موسیقی سنتی آشنا شوند. نقالی مستلزم استعداد قابل توجه، حافظه ای ماندگار و توانایی بداهه نوازی با مهارت هایی برای جذب مخاطب است. نقال ها از لباس های ساده استفاده می کنند اما ممکن است در هنگام اجرا از کلاه خود یا پوشش های زرهی استفاده کنند تا به بازسازی صحنه های نبرد کمک کنند.
نقل ها تا چندی پیش مهمترین حافظ قصه های عامیانه، حماسه های قومی و موسیقی محلی ایران به شمار می رفتند. نقالی در گذشته در قهوه خانه ها، چادرهای عشایر، خانه ها و اماکن تاریخی مانند کاروانسراهای باستانی اجرا میشد. با این حال، کاهش محبوبیت قهوه خانه ها همراه با اشکال جدید سرگرمی منجر به کاهش علاقه به نقالی شده است. کهولت مجریان مرشدان و کاهش محبوبیت در میان نسل های جوان باعث افت شدید تعداد نقال های ماهر شده و بقای این هنر نمایشی را تهدید می کند.
هنر نقالی و نقالی خوانی تا نیم قرن پیش از رونق و جذابیت خاصی برخوردار بوده است. نقالی شاهنامه فردوسی یکی از پرطرفدارترین و جذاب ترین نقل ها از گذشته تا به امروز به شمار می رود. داستان هایی که از گذشته تا امروز به شکل مکتوب به ما رسیده پیش از این از زبان نقالان بازگو شده اند. نقالی را جریانی فرهنگی می دانند که از زمان های دور در جامعه ایران رواج داشته و یکی از قدیمی ترین روش های روایت داستان و اجرای نمایش در کشورمان محسوب می شود.
در این هنر ارزشمند ایران زمین راوی همان نقال است که با مهارت و تبحر خود به نقل آهنگین داستان های حماسی نظیر روایت های شاهنامه، اسکندرنامه یا وقایع مذهبی با بیان گرم و رسایش می پردازد. قدمت این هنر به دوران پیش از اسلام باز می گردد اما اوج آن در دوران صفویه بوده است.
در ایران باستان نقالی که همراه با موسیقی باشد را خنیاگری یا رامشگری می نامیدند. این هنر در ماههای مبارک رمضان و محرم بیشتر اجرا می شود که در آن واقعه عاشورا و شهادت امامان را نقل می کنند. تاریخ دقیق ظهور هنر نقالی به درستی مشخص نیست؛ در برخی از نوشته های تاریخی تعدادی از نویسندگان از آن یاد کرده اند و در شاهنامه نیز به آن اشاره شده است.
عده ای ورود هنر نقالی را پس از اسلام می دانند. بعد از ورود قوم آریایی به فلات ایران این هنر بیش از گذشته رونق گرفت؛ داستان هایی مانند میترا، آناهیتا و سیاوش نشان دهنده عمر این هنر است. نقالی با گذر زمان دستخوش تغییر و تحول شد و علاوه بر نقل داستان هایی از شاهنامه، حکایت های اخلاقی مولانا و داستان هایی از خسرو و شیرین نیز به آن اضافه شد.
شیوه نقالی که امروزه ارائه می شود به دوران فردوسی باز می گردد. عده ای فردوسی و همسرش را در زمره اولین نقالان می دانند که داستان های آن را برای دیگران نقل می کردند. مردم در چایخانه ها و قهوه خانه ها جمع می شدند تا داستان های جذاب را بشنوند. به جز شاهنامه آثار ادبی دیگر شاعران مانند رومی، نظامی، جامی، سعدی و سایرین با کمک تلاش های بی وقفه نقال ها ابدی شدند. در این میان به شاهنامه توجه بیشتری شد و جایگاه بسیار چشمگیری را بدست آورد.
از آنجا که شاهنامه خوانی نیاز به تبحر داشت معمولاً شاهنامه خوانان شاعر یا ادیب بودند. نقال شاهنامه داستان های شعرگونه را به صورت نثر روایت میکرد؛ در برخی قسمت ها نیز همان شعر را می خواند و در ادامه دوباره به نثر باز می گشت. از محبوب ترین نقل های نقالان، داستان های شاهنامه به خصوص قصه رستم و سهراب بود. این داستان تا حدی میان اهالی قهوه خانه ها محبوبیت و شهرت داشت که نقالی را مترادف با داستان سهراب کشی نیز می دانند.
ثبت جهانی نقالی با همکاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی و بنیاد فردوسی انجام گرفته است. این هنر در ششمین اجلاس میراث معنوی ناملموس یونسکو در تاریخ 27 نوامبر 2011 به ثبت جهانی رسید.