هجمه هایی که زبان اصلی خراسان را از بین برد
ایسنا/ این خبر پیرامون هجمه هایی که زبان اصلی خراسان را از بین برد، برای شما نگارش شده است.
برخلاف اینکه «پارتی» در دوره ای زبان یکی از اقوام شمال شرقی ایران بوده، هیچ یک از لهجه های موجود در ایران را نمیتوان دنباله مستقیم این زبان شمرد. لهجه های امروزی خراسان عموما لهجه های زبان فارسی اند و زبان اصلی این نواحی در برابر هجوم اقوام مختلف و نفوذ زبان رسمی دوره ساسانی از میان رفته است. از زبانهای میانه ایران آنها که اثری بجا گذاشته اند، بدین قرارند:
زبان پارتی: براساس مقاله هجمه هایی که زبان اصلی خراسان را از بین برد، باید بدانید که زبان قوم پارت از اقوام شمال شرقی ایران است و زبانی است که از جمله معمول اشکانیان بود. از این زبان دو دسته آثار موجود است: یکی آثاری که به خط پارتی که خطی مقتبس از خط آرامی است، نوشته شد؛ دیگر آثار مانوی است به خط مانوی که مقتبس از خط سریانی است، ضبط شد.
قسمت عمده نوع اول کتیبه های شاهان متقدم ساسانی است که علاوه بر زبان فارسی میانه به زبان پارتی هم نوشته شد (و گاه نیز به یونانی). قدیمی ترین این نوع آثار، اسنادی است که در اورامان کردستان بدست آمد. (کتیبه کال جنگال نزدیک بیرجند نیز به احتمال قوی متعلق به دوره ساسانی است) از مهمترین این آثار، روایت پارتی کتیبه شاپور اول بر دیوار «کعبه زرتشت» (نقش رستم) و کتیبه نرسی در «پایکولی» و کتیبه شاپور اول در حاجی آباد فارس است.
در این کتیبه ها مانند کتیبه های پهلوی عده زیادی «هزوارش» آرامی بکار رفته که عموما با هزوارهای خط پهلوی متفاوت است.
اسناد سفالی که در اکتشافات اخیر «نسا»، شهر قدیمی پارتی که محتملا مقبره شاهان اشکانی در آن قرار داشته، بدست آمده به خط آرامی (نزدیک به خط نسخه اورامان) است. اکنون مسلم است زبان این اسناد پارتی است نه آرامی.
آثار مانوی پارتی از جمله آثاری است که در اکتشافات اخیر آسیای مرکزی بدست آمد. این آثار همه به خطی که معمول مانویان بوده و مقتبس از خط سریانی است نوشته شده و برخلاف خط پارتی هزوارش ندارد و نیز برخلاف خط کتیبه های پارتی که صورت تاریخی دارد؛ یعنی تلفظ قدیمی تری از تلفظ زمان تحریر را می نمایاند، حاکی از تلفظ زمان تحریر است.
این آثار را دو قسمت میتوان شمرد: یکی آنهایی که در قرن سوم و چهارم میلادی نوشته شده و زبان پارتی اصیل است، دیگر آثاری که از قرن ششم به بعد نوشته شده و محتملا پس از متروک شدن زبان پارتی برای رعایت سنت مذهبی بوجود آمد (هنوز اثری که قطعاً بتوان به فاصله میان قرن چهارم و ششم منسوب دانست، بدست نیامد)
نسخی که از آثار مانوی بدست آمده، عموما متأخر از تاریخ تألیف و متعلق به قرن هشتم و نهم میلادی است. در خط مانوی حرکات و حروف مصوت به صورت ناقص ادا شده است.
گذشته از این، کلمات پارتی که در زبان ارمنی باقی مانده، بخصوص از این جهت که با حرکات ضبط شده، برای تحقیق این زبان اهمیت بسیار دارد.
انحطاط زبان پارتی را میتوان به بعد از قرن چهارم میلادی، یعنی پس از جای گیر شدن سپاهیان ساسانی در مشرق ایران برای مقابله با حملات اقوام شمالی منسوب دانست.
از لهجه های موجود ایران هیچ یک را نمیتوان دنباله مستقیم زبان پارتی شمرد. لهجه های امروزی خراسان عموما لهجه های زبان فارسی اند و زبان اصلی این نواحی در برابر هجوم اقوام مختلف و نفوذ زبان رسمی دوره ساسانی از میان رفته است. ولی زبان پارتی در دوره حکومت اشکانیان و نیز پس از آن، به نوبه خود در زبان فارسی میانه تأثیر کرده و این تأثیر را در زبان فارسی امروز نیز میتوان دید.
فارسی میانه: از این زبان که صورت میانه فارسی باستان و فارسی کنونی است، و زبان رسمی ایران در دوره ساسانی بوده، آثار مختلف بجا مانده که آنها را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: 1- کتیبه های دوره ساسانی که به خطی مقتبس از خط آرامی ولی جدا از خط پارتی نوشته شد. 2- کتابهای پهلوی که بیشتر آنها آثار زرتشتی است. خط این آثار دنباله خط کتیبه های پهلوی و صورت تحریری آن است. 3- عباراتی که بر سکه و مهر و نگین و ظروف و سفال و جز آنها بجا مانده است. 4- آثار مانوی که به خط مانوی نوشته شده و همه از کشفیات اخیر آسیای مرکزی است. همچنین باید کتیبه های منقوشی را که در کنیسه «دورا Dura» یافت شده و نیز مخطوطات پهلوی را که به خط تحریری «شکسته» بر روی پاپیروس بدست افتاده در شمار آورد.
در همه این آثار بجز آثار مانوی، هزوارش های آرامی بکار رفته است. خط کتیبه ها و خط کتاب ها و همچنین خط سکه ها و مهرها و نگین ها و ظروف خطوط تاریخی است، یعنی حاکی از تلفظ قدیمی تر زبان است ولی خط مانوی تلفظ معمول زمان را منعکس میسازد.
آثار موجود زبان پهلوی مفصل ترین جز ادبیات پیش از اسلام است و از این میان سهم عمده خاص آثار زرتشتی است. بیشتر نزدیک به تمام کتابهای پهلوی آثار زرتشتی است که غالباً در حدود قرن سوم هجری تدوین شده، هر چند اصل بعضی از آنها به دوره ساسانی می رسد.
مهمترین کتیبه زبان پهلوی کتیبه شاپور اول در کعبه زردشت (در نقش رستم) است. از کتیبه های دیگر، کتیبه های (کر تیر) موبد ساسانی را در «کعبه زردشت» و «نقش رستم» و «سر مشهد» و «نقش رجب» و کتیبه نرسی را در «پایکولی» میتوان نام برد.
از کتابهای پهلوی که خاص ادبیات زرتشتی است «دینکرد» و «بندهش» و «دادستان دینیگ» و «مادیگان هزار دادستان» و «ارداویراف نامه» و «مینوگ خرد» و «نامه های منوچهر» و «پندنامه آذر باد مارسپندان» و همچنین تفسیر پهلوی بعضی اجزای اوستا یعنی «زند» را نام باید برد. از آثاری که جنبه دینی بر آنها غالب نیست «یادگار زریران» و «کارنامه اردشیر بابکان» و «درخت آسوریگ» و «خسرو کوانان» و «ریذک» و «مادیگان شترنگ» در خور ذکر است.
زبان فارسی کنونی دنباله زبان پهلوی است. اما عده زیادی لغات پارتی از زمان تسلط اشکانیان در پهلوی (فارسی میانه) راه یافت. در فارسی دری نیز بسیاری لغات پارتی دیده می شود. از این قبیل است کلمات «فرشته»، «جاوید»، «اندام»، «افراشتن»، «خاست» و... است. همچنین «پور» و «چهر» و «مهر» و «شاهپور» و «فرزانه» و «پهلوان» را باید طبق قواعد زبان شناسی از کلمات پارتی محسوب داشت. (باید توجه داشت که لهجه آثار تورفان با پهلوی کتابی بعضی تفاوت ها دارد)
برای آنکه میزان نزدیکی و دوری پارتی با فارسی میانه تا حدی بدست آید، میتوان به لغات ذیل که ضمنا مثالی برای تفاوت های صوتی دو زبان است، توجه کرد:
از جمله تفاوت های آشکار پارتی و فارسی میانه بین مضاف و مضاف الیه و میان صفت و موصوف عموما (i , g) که صورت قدیم تر کسره اضافه فارسی است، بکار می رود.