برآیند سفرهای یک روزه به روستاهای اطراف تهران چه بوده است؟
ایسنا/ بدنبال آخرین خبرهای منتشر شده، این پرسش مطرح می شود که برآیند سفرهای یک روزه به روستاهای اطراف تهران چه بوده است؟
واریش و وردیج، کن و سولقان، برغان، کردان، کندر، طالقان، افجه، فشم، آهار و شکرآب و ولایت رود تعدادی از تفرجگاه های یک روزه در اطراف شهر تهران هستند که در پایان هر هفته، حتی با وجود کرونا جاده های منتهی به آنها از ازدحام خودرو با ترافیک سنگین مواجه می شود. جمعیتی که به این روستاها مراجعه می کند گاه به حدی زیاد است که روستایی های نگران از انتقال بیشتر ویروس کرونا، راههای دسترسی را با زنجیر، خاکریز و استقرار نیسان وانت مسدود می کنند.
اما برآیند این سفرهای یک روزه تا کنون چه بوده است؟ در هیچ یک از این مناطق روستایی زیرساختی برای گردشگران آماده نیست، نهایت یک سرویس بهداشتی تقریبا آلوده یا نیمه تعطیل ساخته شده است. فضایی برای پارکینگ خودرو درنظر گرفته نشده و از تابلو راهنما که اطلاعات مسیرهای پیاده روی یا آثار تاریخی و گردشگری آن منطقه روستایی را در اختیار بگذارد، خبری نیست. مدیریت گردشگری و آموزش روستایی ها نیز عنصری تعریف نشده است. از سوی دیگر، گردشگران یا مسافرانی که به این مناطق پا می گذارند، چندان به به رعایت آداب روستانشین ها مقید نیستند و گشاده دستی عجیبی در جا گذاشتن زباله هایشان دارند.
جز این ها، بلاهای دیگری بر سر این روستاها نازل شده که تکه پاره شدن اراضی، تصرف حریم رودخانه و مراتع، ویلاسازی های انبوه بدون توجه به بافت روستا، تخلیه نخاله های ساختمانی و فاضلاب در رودخانه ها، حذف باغ ها و به تصرف درآوردن آب چشمه ها، حذف کشاورزی، دامداری و زندگی روستایی فقط گوشه ای از آن است که عمر روستاهای تفرجگاهی حاشیه تهران را کوتاه کرد. حجم تغییر در روستاها به حدی است که اکنون بیشتر آنها شبیه شهرک هایی شده اند که قیمت زمین و خانه هایشان با مناطق شمالی تهران برابری می کند.
بعضی از این روستاها بیشتر از یک دهه است که در فهرست روستاها و مناطق نمونه گردشگری قرار گرفته اند، اما تنها تغییری که این مدت داشته اند، شهرک سازی و ویلاسازی در درونشان بوده است، بی آنکه نسبتی را با گردشگری حفظ کرده باشند و رفتار میزبان و مهمان آموزش داده یا مدیریت شده باشد. به نظر می رسد متولی روستاهای هدف گردشگری که باید آنها را غربالگری و مدیریت کند، این روستاها را به حال خود رها کرده و به ثبت آنها روی کاغذ بسنده کرده است.
روستای رندان که در سالهای اخیر به واسطه سفرنامه هایی که بیشتر کوهنوردان منتشر کرده اند، به پاتوق گردشگران یک روزه تبدیل شده است، یکی از این نمونه ها است. این روستا اکنون با پدیده تفکیک اراضی مواجه است، روستایی در مسیر سولقان ـ تالون در جاده امامزاده داوود که پایان هر هفته شاهد حضور گردشگرانی است که برای تماشای آبشار می آیند. ورودی روستا که به دره ای منتهی می شود، هیچ پارکینگی برای اتومبیل مسافران ندارد، برای همین ماشین ها تا دل روستا سرازیر می شوند. در دامنه کوه های اطراف روستا، زمین ها تفکیک شده و تا جایی که چشم کار می کند، درختان نحیف، ردیفی کاشته شده اند تا در بزنگاه مالکیت آن تثبیت شود. ویلاهای بزرگ نیز حریم رودخانه را تصرف کرده اند و معلوم نیست فاضلابشان را کجا سرریز می کنند. نخاله های آن ویلاهای ساخته شده نیز در دو طرف جاده تخلیه شده و تصویری نازیبا از این روستا به جا گذاشته است.
در بالادست آن، روستای تالون قرار دارد که در باغ غرق شده است، اما ویلاسازی و تفکیک اراضی نفس این باغ ها را بزودی خواهد گرفت. جمعیت گردشگرانی که آخر هفته به تالون می آیند به حدی زیاد است که روستایی ها ورودی را با زنجیر مسدود می کنند تا گردشگران به ویژه در دوران کرونا راهی روستا نشوند. در جاده منتهی به روستا چشمه آبی وجود دارد که اطراف آن با زباله و نخاله پر شده و تصویری ناخوشایند و نامطبوع از این روستا ساخته است.
روستای برغان نیز از جمله تفرجگاه های شهروندان تهران و البرز است که آخر هفته های بسیار شلوغی دارد. روستا با وجود قدمت تاریخی که دارد، از تابلو راهنما محروم است و همه زیرساخت آن خلاصه شده به چند رستوان و یک جاده سنگ فرش. روستا با وجود آن که عنوان گردشگری دارد اما هیچ نشانه ای از مدیریت گردشگری در آن دیده نمی شود. در وسط روستا جاده ای سنگ فرش شده که در اطراف آن محصولات باغی برغان عرضه می شود، اما به جای گردشگر پیاده، ماشین ها با سرعت این راه سنگ فرش شده را پشت سر می گذارند و گرد و خاکی را هم نصیب آن محصولات باغی می کنند، بی آنکه روستایی ها به این رفتار ناهنجار واکنش نشان دهند یا معترض شوند. سوداگران زمین نیز به دل روستاهای این منطقه نفوذ کرده اند، تفکیک باغ ها و تصرف حریم رودخانه و کوه اینجا هم به شدت دنبال می شود و زباله و نخاله در هر سمت روستا و باغ های آن دیده می شود.
وضعیت روستاهای دیگر نیز تکرار همین ماجراست؛ روستاهایی که از بالا زیبا هستند و از دور جذاب، اما در اصل در معرض نابودی قرار گرفته اند و متولیان، ایده و طرح های خود را برای این مناطق به دست سوداگردان زمین سپرده اند.