یک مرد؛ یک موزه؛ هزار خاطره

ghobadi یکشنبه 2 تیر 1398

سفر در زمان همیشه آرزوی آدمها بوده، در رویاهای هر آدمی ردپای یک آرزوی بزرگ وجود دارد: «کاش می شد به گذشته/ آینده بروم» اما هیچ اکسیری در طول زندگی بشر این توان را پیدا نکرده که آدمها را در تونل زمان به آرزویشان برساند. گاهی اما یک تصویر، یک شی یا حتی یک جمله می تواند چراغی را در ذهن روشن یا خاطره ای را زنده و لذتی را نصیب انسان کند که کم از سفر در تونل زمان ندارد. امروز برایتان از کلبه ای می گوییم که شما را به سفر زمان می برد. جایی که می توانید با موبایل و دوربینهای مجهز امروزی از گذشته ای دور فیلم و عکس تهیه کنید. با ما به «کلاته خیج» شاهرود بیایید تا در تونل زمان موزه و اقامتگاه «قیچ قلعه» به گذشته سفرکنید.

1
کلاته خیج در همسایگی جنگل ابر است. جایی همان حوالی که ابرها دلبری می کنند از آدمهای شهر نشین، چند سالی است که کلبه ای در روستای «خیج» میزبان مسافران جنگل ابر شده. آنها که سالهاست به شاهرود می آیند تا از طبیعت زیبای «قاره کوچک» لذت ببرند، راه کلاته خیج و خانه «عمو علی» را خوب بلدند. «علی خنجری» که همه «عمو» صدایش می کنند با صفا و سادگی و صداقتی که انگار از روزهای دور گذشته آمده، کنار دیوارهای خشتی خانه دستانش را باز می کند و خوش آمد می گوید: «اینجا خانه ماست، ظاهر و باطن» اینجا اما فقط خانه نیست، موزه ای است که علی خنجری از تاریخ و حافظه روستایش ساخته، پازلی از فرهنگ قیچ قلعه، روستایی که چیزی از قلعه اش نمانده اما علی تمام سعی خود را می کند تا هویت و فرهنگ روستا را احیا کند. کلکسیونی دارد از اشیایی که در زندگی مدرن آدمها جایی ندارد: «وقتی این وسایل را جمع می کردم، همه فکر می کردند من دیوانه ام، مسخره ام می کردند، اما من دوست نداشتم این وسایل از بین بره، دوست داشتم بمونه»

2

حالا هزاران خاطره قاب شده اند روی دیوار خانه عمو علی، وارد خانه که می شوی اشیا و ابزار و وسایل ردیف شده اند کنار هم، انگار کسی با حوصله دسته بندی شان کرده باشد. همه آنها که روزگاری علی را سرزنش می کردند و برایشان عجیب بود که او ابزار کهنه و مستعمل زندگی آدمها را جمع می کند، برای بازدید به موزه اش می آیند، اگر وسیله و شی در خوری داشته باشند به موزه اهدا می کنند تا با نام خودشان به نمایش گذاشته شود و زبان به تحسین این موزه روستایی باز می کنند که بخشی از سبک زندگی مردم روستا را به نمایش گذاشته است و میزبان گردشگران داخلی و خارجی بسیاری است.

در موزه همه چیز پیدا می شود، از تلفن های قورباغه ای تا کارتهای بازی، از لباسهای قدیمی تا ظروف پذیرایی و از اسباب بازی های کودکان نسلهای قبل تا ادوات مربوط به مشاغل مختلف، همه تمیز و مرتب دسته بندی شده و کنار هم چیده شده اند.

3
خودش قصه را اینطور تعریف می کند که وقتی کودک بوده به جمع کردن اشیا علاقه داشته، آن روزها که در شهر کودکان و نوجوانان آلبوم تمبر برای خودشان داشتند، علی خنجری در کلاته خیج هر چیزی که به نظر دیگران به درد نخور بود را به خانه می آورد و گوشه ای کنار هم جمع می کرد. یک مجموعه دار که نمی دانست قرار است روزی با چیزهایی که جمع می کند روزگار و تاریخ روستایش را روایت خواهد کرد.

4
5
سالها گذشت و مجموعه کوچک بزرگ شد، او هنوز همان علاقه کودکی را به جمع کردن اشیا مختلف داشت، تا اینکه معاون میراث فرهنگی شاهرود به شکل تصادفی راهش به خانه عمو علی در قیچ قلعه می افتد و مجموعه متنوع او را می بیند. ایده راه اندازی موزه از همین دیدار تصادفی شکل می گیرد.

6
علی که شغل اصلی اش کارگری ساختمان است، دستی به سر و روی خانه پدری اش می کشد و آنجا را برای بر پا شدن یک موزه روستایی آماده می کند. موزه ای که حالا الگویی شده برای شهرها و روستاهای دیگر که مجموعه های مربوط به زندگی روزمره مردم منطقه را به نمایش بگذارند.

7
8
9
10
گردشگرانی که مقصدشان جنگل ابر بود، گاهی به روستای نزدیک جنگل می آمدند، عمو علی هم در حد توان با چای و نان تازه پذیرایشان می شد. حضور گردشگران و علاقه شان به بازدید از موزه، فکر استفاده از اتاقها به عنوان اقامتگاه را به ذهن او انداخت. طبیعت گردان شدند میهمانان اقامتگاه بی نام او تا شب را در اتاقهایی سپری کنند که دیوارهایش پر از ابزار و وسایلی است که هر کدام می تواند برای آدمها یادآور خاطره ای کمرنگ و دور باشد و لبخندی به لبشان بیاورد که: «ما هم از اینها داشتیم» و شروع کنند به روایت خاطره شان و صدای خنده شان خانه را پر کند.

11
12
13
14
15
علی به فکر تاسیس یک اقامتگاه در کنار موزه افتاد، مجوز هم خیلی زود صادر شد و حالا اقامتگاه و موزه قیچ قلعه با حدود 8 اتاق میزبان گردشگران داخلی و خارجی است. آنچه اقامت در این خانه را از تمام اقامتگاههای دیگر متمایز می کند، حضور مردی است که دنیایش با تمام آدمها فرق دارد، مردی که قلبش به سادگی همان خانه ای است که با همسر و دو دخترش در آن زندگی می کند و گاهی در اتاقهایش میهمانانی را از نقاط مختلف جهان میزبانی می کند.

16
17
18
عمو علی ایده های بزرگتری هم در سر دارد و می خواهد برای ثبت تاریخ شفاهی روستایش کارهایی انجام دهد. قصد دارد قصه و تاریخ روستا را از زیر زبان پیرزن ها و پیرمردهای روستا بیرون بکشد، می خواهد قصه های قدیمی را دوباره سر زبان مادرها بیاندازد و به گوش بچه ها برساند.

19
20
21
22
گوشه حیاط موزه تلویزیون های قدیمی کنار هم ردیف شده اند، عمو علی میانه خوبی با تلویزیون ندارد، می گوید آدمها باید با هم حرف بزنند، تلویزیون این فرصت را نمی دهد که آدمها وقتی دور هم هستند با هم صحبت کنند: «گاهی توی حیاط دور آتش که می نشینیم، از این تلویزیون های قدیمی به جای صندلی استفاده می کنیم.»

23
24
جذابیت اقامتگاه و موزه قیچ قلعه نه به طراحی ساختمان و امکاناتی که در آن است، بلکه به سادگی و صمیمیتی است که در فضای خانه موج می زند. گردشگرانی که از تکلف و هیاهوی شهر می آیند تا آرامش را به معنای دقیق آن تجربه کنند، می توانند در حیاط با صفای خانه چای ذغالی برای خودشان تدارک ببینند و با قیسی و نان محلی تازه به تماشای آسمان پر ستاره بنشینند.

25
26
27
در اقامتگاه و موزه قیچ قلعه فضایی آرام و دلنشین در همسایگی جنگل برای گردشگران فراهم است، ضمن اینکه آشپزخانه این اقامتگاه با غذاهای محلی از «دیگی» محبوب سمنانی ها تا «شوله قورمه» و «شنگه پلو» از میهمانانش پذیرایی می کند.

28
29
در زندگی مدرن امروزی پیدا کردن ریشه ها و آشنایی با پیشینه فرهنگی برای نسل امروز یکی از ضروریات است. اما گاهی تمام نشانه های هویتی آدمها لابلای گذار به سمت مدرنیته رنگ می بازد، از بین می رود و فراموش می شود. اما موزه هایی مثل قیچ قلعه و آدمهایی مثل عمو علی بهانه های خوبی هستند برای اینکه آدمها یادشان بماند که ریشه هایشان کجاست. قیچ قلعه موزه بزرگی نیست، اقامتگاه چندان مجهزی هم ندارد، اما می تواند نقش تونل زمان را بازی کند و بدون اکسیری جادویی آدمها را ببرد به قلب اصالت به عمق ریشه ها و به دل زندگی.

30
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

در پنج ماه نخست امسال 6 هزار و 500 بازدید از موزه مردم شناسی اردبیل ثبت شد

گلاره یوسف پور ، دوشنبه 13 شهریور 1402

براساس آخرین گزارشهای منتشر شده، در پنج ماه نخست امسال 6 هزار و 500 بازدید از موزه مردم شناسی اردبیل ثبت شد.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :