مدرسه دارالفنون که به همت امیرکبیر جان گرفت و راه اندازی شد، مشاهیر فراوانی را به کشور ایران تقدیم کرد که بسیاری از آنها اثرات ارزنده و بی نظیری را به نام خود ثبت کرده اند. میرزا تقی خان فراهانی که ایرانیان او را با لقب امیرکبیر می شناسند، خدمات ارزنده ای به کشور ایران کرده که البته در مورد آن فراوان صحبت شده است. امیرکبیر که تنها سه سال و چهل و پنج روز بر مسند وزارت ایران نشست، در کنار مبارزه با مخالفین داخلی و سنگ اندازی های مداوم درباریان، توانست کارهای مهمی را انجام دهد که یکی از آنها تأسیس مدرسه دارلفنون بود.
این وزیر ایرانی زمانی که به همراه هیئت عذرخواهی ایرانیان به دلیل قتل گریبایدوف راهی روسیه می شدند، پی به عظمت و شکوه دانش و صنایع سرزمین شمالی برد و متوجه این نکته مهم گردید که بدون راه اندازی مدرسه ای مدرن، راه حلی برای برون رفت از معضلات کشور ایران وجود ندارد. این سفر که در سال 1244 هجری قمری رخ داد، امیرکبیر بیست و دو ساله را به فکر فرو برد. البته، پس از شکست های سخت ایران در جنگ با روسیه و پذیرفتن قراردادهای ترکمنچای و گلستان، بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران دلسوز ایرانی را به این فکر انداخته بود که به دنبال راه چاره باشند و صد البته که پایین بودن آگاهی و دانش مردم در ذهن این افراد به عنوان یکی از مهمترین دلایل شکست شکل گرفته بود اما این امیرکبیر بود که بلافاصله پس از رسیدن به مسند صدارت حکومت ناصرالدین شاه، به این رویای خود جامه عمل پوشاند و اجازه تأسیس و راه اندازی مدرسه ای به نام دارالفنون را گرفت؛ نامی با مسمی که بر گرفته از واژه پلی تکنیک بود.
نکته جالب توجه درباره مدرسه دارالفنون، واگذاری نقشه کشی به یکی از ایرانیانی بود که چند سال قبل تر عباس میرزا او را برای آموختن علم مهندسی راهی لندن کرد. این شخص که میرزا رضا نام داشت، بعد از تکمیل تحصیلات خود با لقب مهندس باشی راهی ایران شد و نقشه ساختمان مدرسه را با توجه به المان های ایرانی رسم کرد و ساخت آن را تحت نظارت خود به محمد تقی خان، معمار باشی مشهور دولت سپرد. امیرکبیر برای به سرانجام رساندن این مقصود ارزشمند خود زمینی وسیع را انتخاب کرده بود که بین خیابان ناصری سابق یا همان ناصرخسرو امروزی و خیابان الماسیه که با نام باب همایون می شناسیم، قرار داشت. از حسن اتفاق، زمین دارالفنون در شمال ساختمان سفارت روسیه در تهران بود.
مدرسه دارالفنون با الهام گرفتن از سربازخانه ولیچ انگلیس بنا شده که در سال 1230 هجری قمری به اتمام رسید اما در سال 1308 هجری شمسی یعنی در حدود هشتاد سال بعد، به دستور وزیر معارف، آقای اعتماد الدوله تخریب و بنای امروزی به جای آن ساخته شد. در معماری قبلی پنجاه اتاق مربع شکل در چهار طرف حیاط مدرسه دارالفنون تهران احداث شده که همگی دارای نقاشی های چشم نواز و گچبری های رنگی حاصل از هنر دست هنرمندان ایرانی بود. نقوش و طرح های بکار رفته در کلاس ها همگی رنگ و بویی از هنر ایرانی داشتند و بسیار زیبا بودند. حوض بزرگ وسط حیاط و سایبان ها و ایوان های جلو اتاق ها ترکیبی از مدرسه های فرنگی و معماری ایرانی را فراهم آورد.
مدرسه دارالفنون در تخریب و مرمت های بعدی تبدیل شد به اتاق هایی دو طبقه که با چهار راه پله به هم ارتباط داشتند. نمای بیرونی مدرسه دارالفنون با آجر سه سانتی تزئین و دیوارهای آجری اتاق ها با ملات گچ پوشانده شد. برخی از اتاق های مدرسه دارالفنون تهران دارای پستو بودند و برخی فاقد آن. مدرسه دارالفنون تهران از خیابان ناصرخسرو فعلی دارای دو ورودی است و در بخش جنوبی آن نمازخانه، سالن آمفی تئاتر و یک سکوی نمایش قرار دارد. حیاط اولیه مدرسه دارالفنون تهران به درختان شاتوت، توت، زردآلو و گوجه مزین گشته و حوض آن با قنات شاهی که یکی از زلال ترین آب های تهران وقت را داشت، پر میشد. طاقی بلند هم با دو ستون نقره ای استوانه ای شکل معماری در ورودی مدرسه دارالفنون بود.
کتیبه بالای این در هنوز هم قابل رویت بوده و نام مدرسه دارالفنون و سال تأسیس آن به مورخ 1268 هجری قمری بر دل این کتیبه نقش بست. موسس مدرسه دارالفنون برای استخدام مدرسان مدرسه هم سختگیری و نکته سنجی های فراوانی داشت و بسیار با احتیاط و مطالعه اقدام به استخدام نمود. موسس مدرسه دارالفنون که دل خوشی از دولت های روس و انگلیس نداشت و با بدبینی به این دولت ها می نگریست، تصمیم گرفت برای پیدا کردن مدرس به کشورهایی چون آلمان، ایتالیا و اتریش روی آورد و به همین جهت از موسیو جان داود خواست تا برای پیدا کردن شش مدرس که جمعا با حقوق حداکثر سالی 4400 تومان راهی این دیار شوند، اقدامات لازم را انجام دهد.
البته، این توضیح را هم بر نامه خود نوشت که هزینه رفت و آمد این مدرسین بر عهده دولت ایران خواهد بود. قرار بر این بود که قراردادی شش ساله منعقد گردد تا بتوانند کار مدرسه دارالفنون را به روال بیندازند. البته در بررسی های بعدی تعداد مدرسین را به نه نفر افزایش داد و سقف حقوق سالیانه نه نفر را تا پنج هزار تومان تعیین نمود. در نظر موسس مدرسه دارالفنون این مدرسین باید می توانستند داروسازی، شیمی و فیزیک را تدریس کنند و همچنین، دو معدنچی توانمند و آشنا به علوم روز هم در این افراد وجود داشته باشند. موسیو جان داود به سراغ کشور اتریش یا به گویش زمان قجری کشور نمسه رفت و توانست شش معلم اتریشی و یک معلم ایتالیایی را راهی ایران کند.
در این میان دکتر فوکتی تنها معلم ایتالیایی حاضر در مدرسه دارالفنون تهران بود و مشهورترین معلم حاضر، دکتر یاکوب ادوراد پولاک بود که طبیب مخصوص ناصرالدین شاه قاجار محسوب میشد. او پنج سال بود که در این زمینه در ایران فعالیت و به نوبه خود خدمات فراوانی را به ایران و ایرانیان ارزانی داشت و کتاب های فراوانی در زمینه جراحی و طب به زیور طبع آراست. موسیو آگوست کرزیس نیز به دلیل تسلط بر حساب، هندسه، جفرافیا و تاریخ، این دروس را هم به مرور زمان تدریس میکرد. جالب است که او در حقیقت به عنوان استاد توپخانه وارد ایران شده بود.
نکته حزن انگیز تأسیس مدرسه دارلفنون این بود که دو روز قبل از ورود این معملین اتریشی و ایتالیایی، موسس مدرسه دارالفنون با خدعه و نیرنگ از تمامی سمت های دولتی خود در کشور ایران عزل شد و وزیر مختار وقت انگلیس، سرهنگ شیل به میرزا آقاخان نوری، وزیر جدید ایران فشار آورد تا به جای این اتریشی ها، معلمین انگلیسی را بکار گیرند. اما حتی با موافقت این وزیر جدید ایران، ناصرالدین شاه زیر بار نرفت و حتی برای تشکر از موسیو جان داود به او حمایل سرخ سرتیپی اهدا نمود. با این اوصاف، مدرسین جدید مورد استقبال چندانی قرار نگرفتند اما بالاخره دو هفته بعد از قتل موسس مدرسه دارالفنون در فین کاشان، کار خود را با صد و چهارده دانش آموز آغاز نمودند.
البته، در کنار این هفت معلم یاد شده که علاوه بر تدریس، وظیفه تألیف کتاب های درسی را هم برعهده داشتند، موسیو ریچارد فرانسوی (Richard) که به واسطه حضور چندین ساله خود در ایران فارسی را مثل زبان مادری تکلم میکرد و تقریبا یک ایرانی بود تا فرانسوی هم حضور داشت که در کنار دیگر مترجمین حاضر به این کار اشتغال یافت. رشته های زبان فرانسه و جغرافیا هم در اختیار یکی از ارامنه به نام ایرانی، میرزا ملکم خان قرار گرفت. هر چند که بعدها تعداد معلمین مدرسه دارالفنون تهران افزوده شدند و مدرسینی از آلمان و ایتالیا و فرانسه به ایران آمدند ولی شروع و افتتاح مدرسه دارافنون تهران با این رشته ها بود:
داروسازی 7 نفر، طب و جراحی 20 نفر، معدن شناسی 5 نفر، مهندسی 12 نفر، سواره نظام 15 نفر، توپخانه 26 نفر و پیاده نظام 39 نفر. مدرسه دارالفنون تهران که با هفت رشته کار خود را آغاز کرد، در ادامه رشته های دیگری را نیز به مجموعه خود افزود؛ رشته هایی چون ریاضیات، طب سنتی، تاریخ، جغرافیا، نقشه کشی و آموزش زبان هایی چون روسی، فرانسه، عربی و فارسی. مدت زمان تحصیل در مدرسه دارالفنون تهران هفت سال بود که در گذر زمان به پنج و چهار سال کاهش یافت. نمرات بالا باعث می شدند تا دانش آموخته دستیار معلم شود و با نام خلیفه شناخته و خبط و خطا برحسب نوع آن مجازات های متفاوتی داشت.
گاهی با خوردن خط کش و چوب بر کف دست حل میشد و گاهی با نگه داشتن تفنگی سنگین، گاهی کار به شلاق و چوب و فلک می رسید و گاهی هم منتهی به اخراج میشد. این مدرسه تحت نظر مستقیم شاه و دربار اداره گشته و روسا و معلیمن با تایید شاه ایران انتخاب می شدند. ناصرالدین شاه قاجار به عنوان شاهنشاه ایران سالی چند بار به مدرسه دارالفنون سرک می کشید و معمولا سر جلسات امتحان حضور داشت. بودجه این مدرسه که حال و هوایی نظامی داشت، از بخش مالی نظامی ایران تامین میشد و هفت هزار و هفتصد و پنجاه تومان مقرری سال اول مدرسه دارالفنون بود.
محصلین از هشت صبح تا سه عصر در کلاس ها حضور می یافتند و ناهار را میهمان مدرسه بودند؛ ناهاری که شامل دوغ، آبگوشت، پلو خورشت، آش، نان، پنیر و سبزی بود. البسه محصلین هم بنا به رشته تحصیل متحدالشکل بود و دارای دو یونیفرم تابستانی و زمستانی بودند که توسط خیاط مدرسه دوخته میشد. لباس های زمستانی از جنس ماهوت و لباس های تابستانی از پارچه سبک خارا دوخته می شدند. سن ورود به مدرسه دارالفنون 14 تا 16 سال بود که البته گاهی توسط اعیان و اشراف و افراد صاحب نفوذ ایرانی نادیده گرفته شده و برخی با سنین بالاتر وارد این گذرگاه می شدند.
مدرسه دارالفنون به مدت هشتاد سال بعد از تأسیس آن در سال هزار و دویست و سی هجری شمسی فعالیت مستمر و مداوم داشت. البته این فعالیت ها متوقف نشدند بلکه معماری مدرسه دارالفنون در سال هزار و سیصد و هشت هجری شمسی و به دستور میرزا یحیی خان اعتماد الدوله قراگزلو تخریب شد تا با همت همین وزیر معارف به شکل امروزی بازسازی شود. مشیرالدوله در سال هزار و سیصد و هفده مدرسه نظام و طب را از دارالفنون جدا کرد و حالت آکادمیک مدرسه از بین رفت و تبدیل به یکی از بنام ترین و شناخته شده ترین دبیرستان های شهر شد.
این دبیرستان بی همتا تا سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت به کار خود ادامه داد تا یادگار وزیر دلسوز ایرانی پابرجا باشد. مدرسه دارالفنون در سال هزار و سیصد و شصت و هشت هجری شمسی به فهرست آثار ملی ایران اضافه شد و در سال 1375 هجری شمسی درهای آن برای بازسازی و مرمت به روی عموم بسته شدند. اما متاسفانه با وجود تصویب مرمت معماری مدرسه دارالفنون، این بنای فراتاریخی و ارزشمند ایرانی همچنان در گوشه خیابان پر رفت و آمد ناصر خسرو خاک می خورد و بدون هیچ کاربردی، سیل جمعیت این بخش پایتخت را می نگرد. اگر دوست دارید که هر چه بیشتر درباره جاذبه های دیدنی تهران نظیر مدرسه دارالفنون بدانید، می توانید سری به راهنمای سفر به تهران زده و حسابی کسب اطلاعات کنید.
یکی از قدیمی ترین خیابان های تهران، خیابان ناصرخسرو است که در سال 1285 ساخته شده است. در این خیابان بناهای تاریخی بسیاری وجود دارد.
نمایش بیشتر