این قلعه زیبا در شمال شرقی آبادی میلک از قلعه های ناشناخته یاران حسن صباح به شمار می رود. روزگاری حسن نامی، پسر صباح در اینجا می زیسته است. قلعه، مامنی بوده که خداوندگار الموت با سپاهش در اینجا راه بر سپاه دشمن می بسته اند. روستای میلک تا غار 400 متر راه روستایی فاصله دارد. این بنا با استفاده از خشت و سنگ و ساروج بر روی یک دیواره سنگی به ارتفاع 5 متر واقع شده، خود در واقع دهانه غاری است که میلکی ها اعتقاد دارند می توان از آنجا رفت و چند کوه بعدتر بیرون آمد. در پایین این قلعه نیز غار سنگی بزرگی وجود دارد که امروزه آغل گوسفندان در فصل چرا است. از آنجا که این قلعه بر فراز این دیواره سنگی چند متری و غیرقابل صعود قرار دارد و پیشانی کوه نیز به علت پیش آمدگی، آسیبی حتی جزئی به این اثر تاریخی وارد نیامده است. با این حال بجز چند سطر اشاره ای به آن در آمارنامه های مرکز آمار ایران شده، نامی از این قلعه در هیچ جا رؤیت نشده است. روستای میلک در 17 کیلومتری شمال غربی رازمیان قرار دارد و از جنوب به روستای ورگیل، از شمال شرقی به روستاهای هیر و ویار و از شمال غربی به تلاتر و چهارناحیه و از جنوب غربی به دورچال و پررود منتهی می شود. اَنارَت دشت سبز و ییلاقی دامداران منطقه در کوه های شمال میلک قرار دارد و پس از آن سلسله جبال اِزناچاک واقع است که دامداران و چارواداران پس از پیمودن مسیری طولانی و گذشتن از کوهستان این منطقه به رحیم آباد می رسیدند.
بیشتر شبیه غار هستش تا قلعه