خراسان شمالی به دلیل دارا بودن اقوام مختلف، آیین های گوناگونی را در هر یک از ایام سال دارد. به همین علت در برگزاری شب یلدا اشتراک های فراوانی بین اقوام مختلف استان به چشم می خورد. مردم در قدیم معتقد بودند میان فرشته خوبی و بدی در این شب جنگی در می گیرد که با شکست اهریمن (فرشته بدی) در طلوع آفتاب به پایان می رسد. چله بزرگ از اول دی آغاز و تا دهم بهمن ادامه دارد و مردم معتقد بودند در این ایام به دلیل سرمای آن نباید کسی از خانه بیرون بیاید و نوعی هشدار محسوب می شد. شب نشینی در خانه پدربزرگ ها به دلیل احترام و حرمتی که ایرانیان برای پدران و مادران قائل هستند، انجام می شود. در این شب، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها با شاهنامه خوانی، تفأل به دیوان حافظ و قصه گویی و روایت کردن داستان های طولانی از اسطوره های باستان، میهمانان خود را سرگرم می کردند. خواندن ترانه های دنباله دار بومی، با مضامین عاشقانه یا امید و صمیمیت، نقالی خوانی در کنار بهره مندی از هنرمندی نوازندگان و بخشی ها که بیشتر در روستاها فعالیت داشتند، از جمله آیین هایی است که بیشتر در میان کردها مرسوم بود. خوانندگی و نوازندگی با موضوع شب و تاریکی و قرائت اشعار «جعفرقلی» شاعر کرمانج در گذشته مرسوم بوده است. اهالی هر روستا به تناسب محصولاتی که داشتند و آن چه کاشته می شد، تنقلات مخصوص این شب را ذخیره می کردند، همچنین ذبح گوسفند و قورمه کردن گوشت آن، نگه داشتن کدو تنبل و هندوانه روی کاه در کنار آونگ کردن برخی از میوه ها مثل انگور از روش های نگهداری خوراکی های این شب در نبود یخچال بوده است. در این شب از میوه های سرخ نظیر هندوانه و انار که به دلیل دانه های فراوان آن نمادی از فراوانی و زایش است، استفاده می شود. این میوه ها یک نوع پایان ناپذیری را نشان می دهد و بیانگر این مسئله است که شب یلدا هر چه قدر طولانی باشد، ولی ما در حال رشد و زایش هستیم. بیشتر میوه ها در حکم واکسنی برای پیشگیری از بیماری و به ویژه سرما خوردگی بوده است. چلگی بردن برای خانواده عروس از دیگر آیین هایی است که در این شب رواج داشته و دارد، به گونه ای که در گذشته خانواده داماد با فراهم کردن هدایایی و تزئین آن روی سینی های بزرگ مسی قبل از غروب آفتاب به همراه نواختن دف به خانه عروس می بردند و شب را میهمان این خانواده بودند و این گونه بود که مردم، سیاهی چنین شبی را شیرین می کردند.