بررسی سیر تاریخی از تجارت و دریانوردی بندر سیراف تا الگوی مدیریتی سیال در مقالات پژوهشی

ایلنا/ براساس خبرهای واصله، بررسی سیر تاریخی از تجارت و دریانوردی بندر سیراف تا الگوی مدیریتی سیال در مقالات پژوهشی صورت گرفت.

سیراف یکی از مهمترین بنادر تاریخی ایران در خلیج فارس است که نقش بسیار زیادی در رشد و رونق این آبراهه ایفا کرده است. سیر تاریخی سیراف چه در دوران باستان و چه در دوران اسلامی نشان دهنده یک الگوی مدیریتی سیال است که با محور قرار دادن تجارت و دریانوردی، به نهادینه کردن سایر گفتمان های موجود در درون خود می پردازد.

علل و عوامل ماندگاری سیراف در تاریخ ایران و خلیج فارس و دوام و بقای آن در حافظه جمعی ایرانیان و تاریخ خلیج فارس ریشه در یک سلسله عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که مدیریت پویا و نگاه تسامح طلبانه در طول زمان به آن ثبات می بخشید. بسیاری از عوامل زیستی، هنری، صنعتی و باستان شناسی سیراف چندی پیش در «همایش ملی میراث فرهنگی و هنری سیراف در پهنه خلیج فارس» مورد بررسی قرار گرفت و توسط پژوهشگران به اشتراک گذاشته شد.

سیراف بندری تاریخی همواره نامش با خلیج فارس همراه بوده است و جایگاه و نقش مهم آن در تجارت و توسعه ایران به خصوص بندر بوشهر در طول تاریخ بر مورخان پر واضح است. گالیا حقپرست (کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستان) در مقاله ای تحت عنوان «بندر سیراف، مرکز تبادل دانش و فرهنگ» آورده است: سیراف به دلیل موقعیت استراتژیکش تا قبل از ترقی کیش، فعال ترین بندر مشرق زمین و دروازه چین محسوب میشد. دلایل عمده ای که میتوان برای رونق و توسعه حکومتهای پادشاهی قبل از اسلام در سیراف ذکر کرد: امنیت در تجارت، وجود لنگرگاه امن برای پهلوگیری کشتی و استقرار در کنار ساحل و امنیت راههایی که به کران، دارابجرد، نجیرم، شیراز و فیروزآباد ختم میشد.

اینها سبب شده بود که اقوام مختلف با ادیان متفاوتی مانند زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان و…به تبادل افکار، فرهنگ، کاال و مذهب در آن بپردازند. بندر سیراف یکی از مراکز جذب مهم فرهنگ بود که عمدتا حاصل مراودات تجاری داخلی و خارجی در منطقه محسوب میشد. پژوهش ها نشان دهنده نقش مهم مراودات تجاری در جذب نخبگان بومی، محلی و منطقه ای است که هر کدام از این گروه ها مروج فرهنگی خاص بودند و در رشد و رونق سیراف طی قرون متمادی تأثیرگذار بوده اند.

طبق شواهد پرونده های باستان شناسی متعلق به دوره ساسانی و اوایل اسلام، تجارت ظروف شیشه ای و سفالی لعابدار در دوره ساسانی از منطقه خاورمیانه و غرب اقیانوس هند به شرقی ترین نقاط جهان قدیم تا مجمع الجزایر ژاپن از طریق سیراف صورت میگرفت. کوزه های TURQ نشان دهنده اولین و تنها نمونه های شناخته شده صادرات سفال از خاورمیانه به شرق آسیا از دوره ساسانی است. در مطالعاتی که صورت گرفته غالبا بر تأثیر هنر آسیای شرقی تأکید شده است و نقش عناصر ایرانی عربی نادیده گرفته شد.

الهه پنجه باشی و نگار نجیبی در تحقیقی که طی آن به بررسی تأثیر عناصر ایرانی عربی بر ظروف شیشه ای و سفالی لعابدار سیراف در دوره ساسانی پرداخته اند، عنوان کردند: اغلب ظروف شیشه ای و سفالی لعابدار دارای دسته ای همراه با گیره انگشت شست هستند و غالبا بدنه با نقوش تزئینی آرابسک هندسی و خوشه انگور پوشیده شده که جنبه نمادین دارند و دهانه آنها به شکل گرد است و در بیشتر آنها به عناصر ایرانی عربی تأکید شده است. براساس رنگ و تکنیک لعاب قطعات شکسته محصولات کشف شده در سیراف مشخص شد که در نقوش ظروف شیشه ای و سفالی لعابدار از کبالت آبی استفاده شده که در شهر بصره کشف شده است. بنابراین نقش عناصر ایرانی عربی مشترکی همچون برجسته کاری و کنده کاری در تولید ظروف مربوط به سیراف نادیده گرفته شده است.

بندر سیراف به عنوان یکی از مهم ترین بنادر خلیج فارس از دوره ساسانی تا دوره صدر اسلام مرکز تجارت های بین المللی سرزمین های اسلامی شرقی با شرق آفریقا، هند، چین و جنوب شرق آسیا بود. در میان اشیاء بدست آمده از سیراف در طول کاوش های تیم ایرانی انگلیسی به سرپرستی دیوید وایت هاوس 28 شیء از جنس عاج وجود دارد که گواهی بر گستردگی تجارت بین المللی در این بندر باستانی است.

انسیه یعقوبی (کارشناس ارشد باستان شناسی) و کرم میرزایی (رئیس موزه باستان شناسی و هنر اسلامی موزه ملی ایران) نیز در مقاله ای به «معرفی و تحلیل کارکرد اشیای عاجی بندر سیراف در موزه ملی ایران» پرداخته و آورده اند: عاج به عنوان کالایی لوکس و خاص، تنها از راه تجارت دریایی به سیراف و احتمالاً به سایر سرزمین های داخل فلات ایران و بین النهرین وارد میشد. در منابع تاریخی قرون اولیه اسلامی بسیاری از مورخان و جغرافیدانان در مورد تجارت عاج از شرق آفریقا و هندوستان سخن گفته اند. بازرگانان سیرافی عاج را از شرق آفریقا وارد کرده و به چین و هند نیز می بردند.

به گفته این کارشناسان، در مورد محل تولید اشیاء عاجی سیراف تاکنون بحث و پژوهشی صورت نگرفته است. با توجه به داده ها و بررسی های انجام شده، وجود اشیاء نیمه کاره و ناتمام که برخلاف دیگر نمونه ها پرداخت ندارند و فرم کلی آنها تکمیل نشده است، می تواند دلیلی بر وجود صنعتگران محلی و تولید اشیاء عاجی در منطقه سیراف باشد. از طرفی، وجد اشیای عاجی با المان های اسلامی نظیر کتیبه های کوفی و گاهی حتی وجود اسم هنرمند نشان می دهد که در سرزمین های اسلامی نیز صنعتگران و عاج تراشان زبردستی وجود داشته و احتمال اینکه اشیا سیراف در همان محل تولید شده باشد، بیشتر است.

در این پژوهش اشیاء عاجی سیراف به سه دسته کلی تقسیم شدند: دسته اول 18 نمونه سر دوک که دارای فرم مخروطی شکل با حفره ای در وسط هستند. این نمونه طرح های تزئینی کوچک و ظریفی از ترکیب خطوط و دوایر بر روی خود دارند و کارکد احتمالی آنها سر دوک و با احتمال کمتر دکمه بوده است. 16 نمونه دارای تزئینات هندسی و 2 نمونه دارای تزئینات هندسی و گیاهی هستند. پرتکرارترین نقش دوایر کوچک است. این نقش بر روی بسیاری از اشیاء عاجی، استخوانی و سنگی دیده می شود.

دسته دوم نیز 5 نمونه از آن بدست آمده که شکل آنها مربع یا مستطیل با ضخامت کم است و دوایر کوچک و خطوط ظریف روی آن ترسیم شده است. احتمال داده می شود که کارکرد آنها استفاده در بخشی از قطعات مربوط به بازی هایی مثل دام یا چکرز باشد. آخرین دسته نیز 5 نمونه باقیمانده است که در دسته بندی قبلی قرار نمی گرفتند و شامل بخشی از ظرف، تزئینات اشیاء دیگر و همینطور قطعات خرد شده عاج هستند.

اشیاء عاجی از کارگاه های متعددی بدست آمده اند که نشان دهنده پراکندگی نسبتاً بالا و کاربردی بودن اشیاء عاجی در میان مردم سیراف است. وجود اشیاء نیمه کاره در بین داده ها نشان دهنده وجود هنرمندان و صنعتگران محلی است. همچنین تعداد بالای سردوک نخ ریسی نشان می دهد که صنعت نساجی در این شهر رونق داشته است.

میترا شاطری (دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه شهرکرد) نیز در مقاله ای تحت عنوان «بندر سیراف، یکی از مراکز عمده تولید سفال گونه نقش کنده در در گالبه در سده های نخستین اسلامی» به مطالعات باستان شناسی بندر سراف و یافته های سفالی آن اشاره داشته و آورده است: زمانی که برای نخستین بار در پهنه جهان اسلام، زاره از کاوش های شهر کهن سامرا گونه ای از سفالینه را بدست آورد که آن راِ اسگرافیاتو نام نهاد، تصور نمیشد با کاوش های بعدی در محوطه های اسلامی حجمی چنین زیاد از این گونه بدست آید.

امروزه پژوهشگران دوران اسلامی به خوبی آگاه هستند که در محوطه های اسلامی مناطق مختلف یکی از رایج ترین گونه ها، گونه نقش کنده در گالبه یا ماناسگرافیاتو است. در سده های نخستین پس از اسلام عمده مراکز تولیدی سفالگری همان مراکز پیش از اسلام بودند و آموزه ها و تجارب سفالگران پیش از اسلام سهم عمده ای در پیشرفت و شکوفایی سفالگری داشت. مناطقی همچون جرجان، نیشابور، شوش و سیراف را میتوان از جمله این مراکز دانست. مرکز تولیدی سیراف به عنوان بندرگاهی مهم و کهن همچون پلی میان شرق و غرب نقشی اساسی در تبادل اقلام فرهنگی هنری ایفا میکرد.

در ادامه این مقاله پیرامون بررسی سیر تاریخی از تجارت و دریانوردی بندر سیراف تا الگوی مدیریتی سیال در مقالات پژوهشی آمد: در کنار اقلامی چون گوهرهای قیمتی، عاج، مروارید موادی چون انواع سفال ها بویژه سفال های نوع نقش کنده در گالبه نیز دیده می شود که حجم وسیع بدست آمده در کاوش های این مرکز حاکی از اهمیت اینگونه است.

پژوهش حاضر با هدف شفاف سازی پیشینه ساخت و تولید اینگونه ارزشمند سفالی و شناخت هر چه بهتر جایگاه سیراف به عنوان یک مرکز عمده تولیدی در ایران سده های سوم و چهارم هجری در پاسخ به این سؤالات که سفالهای نقش کنده در گالبه بدست آمده از سیراف از چه انواعی بوده و بیشتر درقالب چه فرم هایی و در چه بازه زمانی ساخته می شدند به این پاسخ رسید که بیشتر سفال های بدست آمده از سیراف از نوع نقش کنده در گالبه همراه با لعاب پاشیده بوده که در سده های سوم و چهارم هجری تولید شده و ظروف عمدتا در قالب فرم های باز بویژه کاسه و بشقاب و گاه با لبه های بیرون زده ساخته شده اند.

علیرضا انیسی (دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری) نیز در گزارشات خود از یافته های سیراف بعد از بررسی نتایج حفاری مرتبط با مساجد کوچک در نقاط مختلف سیراف سخن گفت و عنوان کرد: نکته مهم و قابل توجه تفاوت الگوی ساخت مسجد جامع با سایر مساجد کوچک شهر سیراف است. بدین معنی که مسجد جامع به شیوه مساجد قرون اولیه اسلامی که در سایر نقاط مرکزی ایران نیز وجود دارند، ساخته شده است. در حالی که مساجد کوچک در محلات شهر سیراف الگویی متفاوت دارند که احتمالا بومی بوده است. طرح معماری این مساجد کوچک حتی با مساجد نقاط مرکزیی ایران متفاوت است.

البته این تفاوت ها در گچبری ها کمتر مشهود است چنانکه نقوش گیاهی در گچبری های سیراف با کمی تغییر همانند نقوش ساسانی اجرا شده است. بررسی کلیه قطعات گچبری مکشوفه از سیراف نشان می دهد که این گچبری ها با استفاده از تکنیک های قالبی، کنده کاری و ترکیبی ساخته شده اند و از رنگ نیز برای زیباتر شدن برخی از قطعات استفاده شده است. نقش مایه های ایجاد شده در چهار گونه هندسی، گیاهی، عناصر معماری و کتیبه جای دارند که با گچبری های مکشوفه از سامرا، مسجد نائین، مسجد جامع اصفهان، چال ترخان، نیشابور، مسجد سیمره و غیره قابل مقایسه اند. همچنین برخی از نقش مایه های بکار رفته بر روی گچبری های سیراف با گچبری محوطه های اشکانی و ساسانی شباهت دارد که بیانگر تداوم کاربرد اغلب نقش مایه ها از دوره اشکانی تا دوره اسلامی است.

الهه پنجه باشی (دانشیار گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا) و زینب محمدجانی دیوکالئی نیز در مقاله «مطالعه نقوش گیاهی گچبری های سیراف با تأثیرپذیری آن از دوره ساسانی» به این نکته اشاره دارند که نقش مایه های گیاهی در گچبری های بدست آمده از کاخ های ساسانی به وفور بچشم میخورد؛ این نقوش گیاهی که انتزاعی از طبیعت هستند، با هدفی تزئینی و نمادین اجرا میشده اند. پیشرفتهای تجاری و اقتصادی در بندر باستانی سیراف در زمان ساسانی موجب شد که طرح های استفاده شده در گچبری های ساسانی به سیراف نیز راه پیدا کند.

بنابراین نقوش گیاهی در گچبری های سیراف با کمی تغییر همانند نقوش ساسانی اجرا شد. گچبری های سیراف همانند گچبری های ساسانی رویکردی نمادگرایانه و طبیعت پردازانه دارد و هنرمند با نگاهی کاملا ناتورالیستی به اجرای این نقوش گیاهی پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقش برگ کنگر، میوه کاج، درخت سرو و نخل در گچبری های سیراف و بیشاپور مشترک است. از بین نقوشی که نام برده شد، نقش برگ کنگر بیشتر از نقوش دیگر در گچبری های هر دو شهر به هم شباهت دارد. عموما نقوش با تکرار فرم و ترکیب بندی قرینه اجرا شده است.

بندر سیراف در سده های سوم و چهارم هجری به مرکز تجاری خلیج فارس تبدیل شد و کالاهای بسیاری به این بندر منتقل و سپس از آنجا به نواحی مرکزی ایران و عراق توزیع میشد. همچنین تمامی کالاهای ارزشمند و نایاب چینی، هندی و آفریقایی مانند انواع ظروف چینی، ادویه های هندی و مهره ها و عاج های شرق آفریقا نیز به سیراف صادر میشد. سیراف مطابق گفته مورخان، از سده چهارم هجری به بعد در اوج شکوفایی خود قرار داشته و دریانوردان و بازرگانان این شهر با شرق دور، سیلان، هند، آفریقا و دیگر مراکز تجاری روابط بازرگانی داشته اند.

در قرن پنجم هجری که بخشی از مردم و بازرگانان ساکن سیراف به دلایل طبیعی و سیاسی، سیراف را ترک کردند، این بندر دچار افول شد و مرکزیت تجاری خود را از دست داد. دلایلی همچون زلزله ای ویرانگر در قرن چهارم هجری و ضعف آل بویه در ایجاد امنیت در پس کرانه های سیراف و قدرت گرفتن ملوک شبانکاره از جمله دلایل سقوط تجارت و اقتصاد دریایی سیراف بوده است. این بندر در دوران اوج سیراف به مرکز تجارت فرا منطقه ای با شرق دور به ویژه چین تبدیل شده بود. از آثار چینی ها در کرانه های خلیج فارس انواع ظروف سفالینه چینی است و در سیراف نیز شاهد ظهور گونه های سفال چانگشا و سلادن در دوران اوج رونق این بندر هستیم.

سیراف نه تنها در سفالگری و گچ بری و معماری بلکه در حوزه فلزکاری نیز پیشرفت های شگرفی داشت. محمد مرتضوی (دانشکده حفاظت و مرمت، گروه مرمت آثار و باستان سنجی، دانشگاه هنر اصفهان) و محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار (دانشیار گروه باستان شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران) در مطالعه ترکیب آلیاژی تعدادی از اشیای فلزی بدست آمده از کاوش های باستان شناسی بندر سیراف عنوان کردند: مطالعه متالورژیکی اولیه بر روی تعدادی از آثار فلزی بدست آمده از حفاری های باستان شناسی مد نظر قرار گرفت چنانکه دوازده نمونه با اشکال متنوع برای این منظور انتخاب شد تا درک بهتری از ترکیب آلیاژهای مختلف مورد استفاده در محوطه بدست آید.

ترکیب شیمیایی نمونه ها با میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج تفکیک انرژی مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیز عنصری نمونه ها، استفاده از طیف متنوعی از فلزات و آلیاژها را در ساخت این آثار نشان داد. استفاده از آلیاژ آهن در ساخت یکی از اشیا (ظرف) شناسایی شد. علاوه بر این، آلیاژهای مختلف مس شامل برنج (Cu-Zn)، برنز (Cu-Sn) و آلیاژ چهارتایی Cu-Sn-Zn-Pb نیز شناسایی شد. آلیاژ سه تایی دارای نیکل با ترکیب Cu-Zn-Ni نیز در یک نوار تزئینی بدست آمده از این محوطه شناسایی شد.

آلیاژهای دیگر شامل ترکیبی از سرب و قلع، (نقره، طال و مس) Ag-Au-Cu و همچنین (مس، سرب و نقره) Cu-Pb-Ag نیز در اشیا مشخص شد. تنوع ترکیب آلیاژی شناسایی شده در اشیای این محوطه، فناوری های مختلف فلزگری را نشان می دهد که می تواند دلالت بر جایگاه تاریخی این بندر به عنوان مرکز مبادله، صادرات و واردات کالا داشته باشد. به عبارتی، گوناگونی ترکیب آلیاژی میتواند حاصل ورود کالاهای مختلف به این محوطه تاریخی باشد. مطالعه اشیای فلزی بیشتر میتواند به روشن تر شدن این موضوع کمک کند.

شی که بندر سیراف در زمان ساسانیان داشت اما امروزه بندر سیراف بیشتر به عنوان یک شهر صنعتی میان مردم شناخته شده است. این در حالی است که در نمونه های مشابه جهان مانند پمپئی، هرکوالنیوم و پترا و در ایران پاسارگاد و تخت جمشید بستری برای توسعه گردشگری آثار باستانی فراهم شده است.

سید امیرسعید محمودی (دانشیار، عضو هیئت علمی معماری دانشگاه تهران، تهران، ایران) و عبدالحمید عالیحسینی و فاطمه صالحی در مقاله ای به «امکان سنجی توسعه گردشگری بندر باستانی سیراف با نگاهی بر طرح های اجرا شده توسعه گردشگری در محوطه های باستانی جهانی» پرداخته و آوردند: مناطق باستانی می توانند به عنوان یکی از عوامل مهم در جذب مخاطبان و توسعه گردشگری عمل کنند و توسعه و حفاظت در این مناطق با عامل گردشگری به یکدیگر مرتبط می شوند. با توجه به لایه های غنی معماری و شهرسازی در این منطقه میتوان پایه های توسعه گردشگری را براساس معماری بنا کرد.

بررسی سیر تاریخی از تجارت و دریانوردی بندر سیراف تا الگوی مدیریتی سیال در مقالات پژوهشی
شما هم رای بدهید
رزرو آنلاین اقامتگاه
تور ها
فلای تودی

درباره نویسنده

بیشتر بخوانید

آغاز مرمت گمرک تاریخی بندر سیراف بوشهر

گلاره یوسف پور ، شنبه 31 خرداد 1399

براساس سخنان سرپرست پایگاه ملی میراث فرهنگی بندر سیراف استان بوشهر، آغاز مرمت گمرک تاریخی بندر سیراف بوشهر صورت گرفت.

نظرت چیه
0 دیدگاه و 0 رای ثبت شده است .
مرتب سازی :