در یکصد سال گذشته دست کم 50 هزار گور باستانی را باز کردیم
ایرنا/ براساس آخرین خبرهای بدست رسیده، در یکصد سال گذشته دست کم 50 هزار گور باستانی را باز کردیم.
مصطفی ده پهلوان زیست باستان شناسی (Bio Archaeology) را جزو اولویت های پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دانست و گفت: وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (عزت الله ضرغامی) به ما قول داده است در این حوزه به صورت ویژه کمک کند، تا به صورت بنیادین این موضوع را پیگیری کنیم، دنبال یک مکان مناسب هستیم، ذخیره و آرشیو کردن بقایای جانوری و گیاهی یک ساختمان بزرگ می خواهد.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: دانش و علوم آزمایشگاهی با این که فقط حدود 40 سال است به حوزه میراث فرهنگی ورود کرده است، اطلاعات بسیار شگفت انگیزی از گذشته، محوطه ها و اسکلت ها بدست آورده است، اگر آرشیو خوبی داشته باشیم، علم، دستاوردهای بی نظیری خواهد داشت، اما اگر در قرن های آینده علم را داشته باشیم، اما این بقایا و آرشیوی از آن را نداشته باشیم جز افسوس و تأسف چیزی نخواهیم داشت.
ده پهلوان پیرامون اینکه در یکصد سال گذشته دست کم 50 هزار گور باستانی را باز کردیم، گفت: در یکصد سال گذشته دست کم 50 هزار گور باستانی را باز کردیم اما دریغ از هزار اسکلت آرشیو شده، فقط دکتر سید منصور سید سجادی از کاوش های شهر سوخته 400 اسکلت دارد، در دانشگاه تهران هم 100 اسکلت آرشیو شده و جز این هیچی نداریم، بقایای اسکلت انسان، جانور و بقایای گیاهان، ذخیره زیستی هستند، همین طور که پیش می رویم بقیه این بقایا هم لگدمال می شوند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح داد: پژوهشگران امروز از مطالعات روی اسکلت ها به DNA و ایزوتوپ های پایدار می رسند، مسیرهای مهاجرتی را مشخص می کنند، رژیم غذایی جوامع را در می آورند، بیماری های کهن، جهش های ویروسی و انگلی را از همین اسکلتها میتوان بدست آورد. بقایای جانوری و گیاهی کاوش های ما کجاست؟ اگر پژوهشگری بخواهد در بخشی از کشور روی گونه های اسب در هزاره دوم پیش از میلاد در شمال شرق ایران در خراسان کار کند و بداند که در 80 محوطه ای که در آن منطقه کاوش کردیم بقایای جانوری آن کجاست؛ چه پاسخی داریم؟ از این 80 محوطه شاید فقط 3 یا 4 محوطه آرشیو شده است.
ده پهلوان خطاب به حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان اشیای تاریخی فرهنگی گفت: خواهش می کنم گورها و محوطه تاریخی را نابود نکنید، اسکلت هیچ ارزش مالی ندارد، ظرف و ظروف کنار آن هم هیچ ارزش مالی ندارند، اینها گنجینه ملی ماست که در حال نابود شدن است، در دوره قاجار و پهلوی، غربی ها میراث ما را غارت می کردند، الان شما با دستان خودتان این گنجینه را غارت می کنید و به خارجی ها می دهید، هنوز هم متوجه این موضوع نیستیم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به نبود نرم افزار بازدید موزه ای در هیچکدام از موزه های کشور گفت: متاسفانه بازدید کننده موزه های ما در عصر فناوری مجبور است زیرنویس آثار را بخواند، امروز در جهان محتواهایی تولید می کنند که مثلا این شی موزه ای در کدام سایت در چه اقلیمی و چه زمانی کشف شده است، مشخصات آن چیست، برای چه کسی بوده و از آن چه استفاده ای می کردند، بازدید کننده ماجرای کامل این شی موزه ای در ویترین را کاملا درک می کند.
ده پهلوان با بیان اینکه دنیا امروز به سمت سایت موزه حرکت کرده است، گفت: در بویین زهرا پنج سال تقریبا هر سال 2 ماه مداوم در یک گورستان به وسعت 20 هکتار کاوش می کردم، 200 مترمربع هم نتوانستم کار کنم، 5 لایه گورستان و تدفین را بررسی می کردم؛ یک روز یک گروه گردشگر بانوان مسن تهرانی به قزوین آمده بودند تا قیمه نثار (غذای سنتی قزوین) بخورند؛ راهنمای تور آنها را 70 کیلومتر خارج از قزوین به محل کاوشی که ما کار می کردیم آورد، خسته شده بودند اعصاب هم نداشتند، گله می کردند «چرا ما را در این گرمای تابستان اینجا آوردید برویم قیمه نثار بخوریم و برگردیم تهران.»
وی پیرامون اینکه در یکصد سال گذشته دست کم 50 هزار گور باستانی را باز کردیم، توضیح داد: حدود 40 دقیقه برایشان صحبت کردم که «ما معمولا کسی را به ترانشه کاوش راه نمی دهیم، اما شما را می برم»، وقتی زیر داربست ترانشه را دیدند که 20 گور باز وجود دارد، دانشجویان، باستان شناسان و انسان شناسان بر روی گورها و اشیا کار می کنند، حیرت زده شده بودند، ما بعد از سه ساعت آنها را به زور از سایت بیرون کردیم، شوکه شده بودند.
ده پهلوان گفت: در یک گور باستانی با اسکلت جانوری مانند بز یا گوسفند اشیا و ظروف هم در کنارش دفن شده است، تا حد امکان نباید آن اسکلت و اشیا را از آن سایت خارج شوند و به موزه برده شوند، بلکه باید در همان محل، کاوش و بررسی شوند، حتی نمونه گیری آزمایشگاهی هم باید در محل انجام شود، در همان محل، امن و سالم نگهداری شوند تا برای آیندگان بماند، مردم آنجا متوجه می شوند که یک گور 3 هزار ساله یعنی چه؟ نوع نگاه گذشتگان ما به دنیای پس از مرگ چه بوده است؟ اینها ارزش واقعی میراث فرهنگی هستند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح داد: وقتی بازدیدکننده در محل سایت کاوش واضح و شفاف می توانند آنها را ببیند چه نیازی است که این آثار به موزه منتقل شوند، یک جاهایی تحت تاثیر قرار می گیرم؛ سه ماه در فصول پاییز و زمستان در بویین زهرا کار کردم، آخر هم موفق نشدیم آنجا را سایت موزه کنیم، مجبور شدیم برخی از آن گورها را بلوکه برداری کنیم یک جا برداریم و به موزه منتقل کنیم، اینقدر جذاب بودند که حیفمان آمد تکه تکه برداریم، اسکلت بیاید تهران و ظرف هایش برود قزوین.
ده پهلوان گفت: در جهان نوع نگاه و رویکرد به حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و حتی صنایع دستی تغییر کرده است، اما هنوز به سبک دوره قاجار و پهلوی اول با محوطه های باستانی و تاریخی برخورد می کنیم، هنوز هم خیلی ها به چشم گنج و دفینه و زیرخاکی به میراث فرهنگی نگاه می کنند، با همین کلید واژه ها در شبکه های اجتماعی بیش از هزار سایت غیر مجاز وجود دارد که آموزش می دهند چطور اینها حفاری شود. اینها میراثی است که ما متوجه نیستیم ؛ صد سال بعد ارزش این آثار را می فهمیم اما الان زیر پای ما لگدمال می شوند.
وی گفت: بدون تردید میراث فرهنگی رگ و ریشه و شناسامه فرهنگی و هویتی ماست، همه توافق دارند که میراث فرهنگی بستر خوبی برای توسعه گردشگری است، اما همین میراث فرهنگی و تجربه زیسته نیاکان آن هم در کانون تمدنی به نام ایران حتی می تواند به حل بسیاری از مسائل مانند آلودگی هوا و معضلات محیط زیست کمک کند.
ده پهلوان به سفرش به ارومیه اشاره کرد و گفت: هواپیما در حال فرود بود، از بالا صحنه تلخ خشک شدن دریاچه ارومیه وحشتناک بود، انسان را به هم می ریزد، اگر شناخت به موقع و درک درستی از تجربه زیستی گذشتگان خود داشتیم، دریاچه ارومیه امروز خشک نمیشد، ما سنت کاریز و قنات را از دست دادیم، کاریز و قنات یعنی آب سرریز طبیعت، اگر با آب کم به محصول می رسیدیم و الگوی کشت را مدیریت می کردیم، اوضاع ارومیه و دیگر شهرهای ما این گونه نبود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح داد: کشاورزان بویین زهرا اواخر شهریور میلیون ها خربزه را رها می کنند، برای تولید یک خربزه میانگین یک تانکر 1000 لیتری آب مصرف می کند، میلیون ها خربزه رها شده یعنی میلیون ها تانکر آب هزار لیتری رها شده. یعنی آب مدیریت نشده در حال هدر رفتن است، ما هنوز هم از آسیب های الگوی نادرست استحمام هم درس نگرفتیم.
ده پهلوان گفت: هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، حکومت های صدر اسلام، سلجوقیان و صفویان ابرقدرت های زمان خود و ثروتمند بودند، مگر چاه نفت داشتند، پس چه کار می کردند؟ تجربه زیستی به ما می گوید ایران از قدیم چهارراه ارتباطات و تعاملات تجاری، اقتصادی و فرهنگی بوده است، آنچه که امروز به درست یا غلط به جاده ابریشم مصطلح شده است. ترانزیت اقتصاد کلان و پایه ای، شیره و جان مایه ایران قدیم بوده است. تا 800 سال امپراتوری روم با ایران جنگید تا این سرزمین را فتح کند اما نتوانست. اقتصاد عشایری قوت و پشتیبان ایرانیان در گذشته حتی در جنگ های 10 ساله بوده، الان کجاست؟
وی با بیان اینکه اقتصاد دامداری و دامپروری ایران، معماری بومی و همساز با طبیعت ایران فراموش شده، گفت: مردم در بافت تاریخی بوشهر در جنوب ایران برای مقابله با گرما از نوعی سنگ بوشهری با عنوان لوماشل استفاده می کردند، حتی شغلی به نام «سنگ در آر» وجود داشته که مواد معدنی را از بافت صدف فشرده استخراج می کردند، لوماشل رسانا نیست، مانند خشت عمل می کند، گرما و سرما و خنکی را منتقل نمی کند، اکنون این تجربه های سازگار با اقلیم و فرهنگ استفاده نمی شود.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به خسارت های ساخت سدهایی که پیوست محیط زیستی و میراث فرهنگی نداشته، اظهار داشت: در این سالها با سدهایی که ایجاد شده در اکوسیستم ایران دست برده شده است، خیلی از متخصصان از آثار مخرب این نوع سدسازی ها حس بدی دارند و معتقدند «ما در باتلاق افتادیم و هر روز هم بیشتر در حال فرو رفتن هستیم» ما به جای اینکه الگوی مصرف آب را مدیریت کنیم و مصرف را کاهش دهیم به زور سدسازی می کنیم تا آب را کنترل کنیم.
وی تصریح کرد: متخصصان محیط زیست معتقدند «سیستم طبیعت اینقدر منظم است که اگر دست برده شود انتقام خود را می گیرد»، پدیده مخرب و خطرناک فرونشست ها و فروچاله ها ناشی از عدم استفاده از تجربه زیسته گذشتگان است.
ده پهلوان به کشف دیوار جدید پارسه اشاره کرد و گفت: تل یعنی تپه از قدیم مردم از این تپه ها آجر در می آورند و برای ساختن خانه های خود می بردند، حدس هم می زدند زیر این تل ها خبری است و محوطه تاریخی است و زیر آن آثار تاریخی وجود دارد، تا اینکه در سال 1391 هیات مشترک ایران و ایتالیا به سرپرستی آقای علیرضا عسکری چاوردی و پیر فرانچسکو کالیری کاوش در این محوطه را آغاز کردند که متوجه شدند آن، یک بنا و سازه معماری است و در ادامه متوجه می شوند جنس آن آجرهای لعابدار است، مانند یک ورودی است و ماهیت آن عیان می شود که اینجا دروازه ورودی شبیه دروازه ایشتار در بابل است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری خاطرنشان کرد: دروازه ایشتار اکنون در بابل نیست در موزه برلین در آلمان است، تکه تکه جدا شده و در آن موزه سرهم کردند، در بابل یک سازی کپی (مولاژ) ساخته اند، دروازه تل آجری پارسه، دروازه ورودی شهر پارسه بوده است، شهری که تخت جمشید ارگ حکومتی آن بوده است، یعنی در این پهنه شهری در دل خاک خوابیده است.
ده پهلوان گفت: تل آجری مکشوفه پارسه به الهام یا تقلید از ایشتار بابلی در ابعاد و اندازه ای بزرگتر ایجاد شده است، البته آسیب های زیادی دیده و در سالهای گذشته مورد غارت برخی از مردم محلی قرار گرفته است، مانند بافت تاریخی دهدشت مردم سالیان سال از مصالح آن برای ساخت شهر جدید استفاده می کردند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: شواهدی از حضور یکسری نقش مایه های جانوری اساطیری روی آن دیده می شود جانوری که سر آن به شکل پوزه مار یا اژدها و دستانی شیرمانند و چنگال عقاب مانند دارد که نام بابلی آن موشخوشو است که نشان می دهد ما هم الهام ساختاری و سازه ای و هم آیینی از دروازه بابل گرفتیم.
وی افزود: بخش های زیادی از دروازه پارسه ملات قیرکار شده است، استفاده از این ملات جزو فنون معماری بوده که در بسیاری از بناهای معماری میان رودان (عراق) از جمله زیگورات «اور» استفاده می شده است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح داد: اور منطقه ای باتلاقی و مردابی بوده برای اینکه رطوبت بالا نیاید و از تخریب بنا جلوگیری کنند از قیر استفاده می کردند. پژوهش بر روی قیرهای این سازه و لعاب ها توسط پژوهشگران میان رشته ای آغاز شده که نتایح آن بزودی منتشر خواهد شد.
ده پهلوان درباره استرداد الواح هخامنشی توضیح داد: حدود 30 هزار لوح مربوط به دوران هخامنشیان سال 1311 از کشور خارج شده بود، بیشتر اینها تکه تکه بوده است، حدود 1000 لوح آن سالم و مهم است، اوایل مهر امسال 3506 لوح از موسسه شیکاگو آمریکا به ایران بازگردانده شد و استرداد بیش از 17هزار لوح دیگر در دستور کار است، احتمالا اوایل سال آینده به ایران بازگردانده می شود.
ده پهلوان خاطرنشان کرد: آن زمان که این الواح از کشور خارج شد، ما متخصص برای خوانش و استنساخ این الواح نداشتیم، دولت وقت ایران مجوز خروج آنها را فقط برای سه سال به صورت امانت صادر کرد که شد 85 سال تا امسال؛ تاکنون حدود 400 قطعه از این الواح توسط متخصصانی مانند استالپر و ریچارد تریدول هلک (عیلام شناس و آشورشناس) خوانش شده و منتشر شده است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: نگهداری از الواح هخامنشی استردادی موضوع بسیار مهمی است، مسئولیت سنگینی است، امکانات و شرایط در موزه ملی در مخازن امن وجود دارد، طبق طرح های پژوهشی که تعریف خواهد شد متخصصان داخلی و خارجی می توانند تحقیق و بررسی کنند.
ده پهلوان به بازدید از نقش برجسته ای در منطقه شیمبار خوزستان اشاره کرد و گفت: مدتی پیش می خواستیم از این نقشه برجسته مستندنگاری کنیم، قاچاقچیان منطقه فکر می کردند پشت این نقش برجسته دفینه و اتاق گنج است، خیلی از اینها سوراخ دینامیت دارد، نگران بودیم آن را منفجر کنند، هیچ جانمایی اینترنتی پیدا نکردیم، هیچ کس از مکان آن اطلاعاتی نداشت یا نمی داد، اما یک فرد محلی بود که جای دقیق این نقش برجسته را بلد بود، راضی نمیشد ما راه همراهی کند، 7 ساعت راه بود، بالاخره قرار شد یک میلیون تومان بگیرد و ما راه به محل نقش برجسته ببرد، پول را دادیم اتفاقا 2.5 ساعت بیشتر طول نکشید تا رسیدیم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح داد: بالاخره همکاران ما مشغول مستندنگاری شدند، از او پرسیدم که اگر ما در ماه 3 تیم اعزام کنیم، که اینجا بیایند و ببینند سه تا یک میلیون تومان حق راهنما بدهیم در سیاه چادرت یک وعده غذا هم به آنها بدهی، سرجمع ماهی 10 میلیون تومان بشود، حاضری از این نقش برجسته حفاظت کنی، با لهجه زیبای لری گفت «من با تفنگ اینجا می ایستم اجازه نمی دهم کسی به این نقش اهانت کند یا تخریب کند.»
شاید این مصداق کوچکی باشد اما باید به همه کشور تعمیم داده شود، اگر مردم ما از گردشگری مبتنی بر میراث فرهنگی منفعتی به دست بیاوردند، متوجه می شوند گنج واقعی همین میراث فرهنگی است که باید از آن مراقبت و صیانت کنند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تصریح کرد: یکی از حوزه هایی که بسیار مهم است و باید کار کرد بخش میراث برای مردم یا سواد میراثی است، این همه پژوهش اتفاق افتاده اما سطح سواد میراثی عمومی خیلی پایین است، محتوای درخور برای افزایش سواد میراثی نداریم.
ده پهلوان درباره باستان شناسی تهران قدیم و ارتباط آن با گردشگری شهری گفت: تهران پر از قصه است؛ در دوران دانشجویی روی زورخانه های بافت قدیم تهران کار کردم، تهران قصه های شنیدنی بسیاری دارد، گروه های مختلف تورهای تهران گردی برگزار می کنند، جاذبه های دیدنی که بیخ گوش پایتخت نشینان است باید به درستی استفاده شود، باستان شناسی شهری به این موضوعات می پردازد، سرنوشت بانوی هفت هزار ساله تهران چه شد؟ آیا توانستیم در همان محل کشف، حفظش کنیم، در روم پیاده راهی شیشه ای درست کردند گردشگران کاملا زیر آن را می بینند. شورای شهر، شهرداری تهران، سازمان های مردم نهاد باید همراهی کنند پای کار بیایند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به خانه های تاریخی در تهران اشاره کرد و گفت: این خانه ها باید به قیمت ارزان در اختیار خود مردم قرار داده شود تا خودشان از آنها استفاده و حفاظت کنند، بناهای تاریخی مانند کاروانسراها را باید رایگان در اختیار مردم قرار دهید تا مرمت یا حفاظت کنند، کسی که سرمایه گذاری می کند این بناها را نگهداری کند باید امیدی داشته باشد اتفاقا به سود کلان هم برسد، اما در عوض این بناها حفظ می شوند.
ده پهلوان گفت: در مسیر تهران-مشهد حداقل 15 کاروانسرای سالم وجود دارد، 10 کاروانسرا کاملا خالی است آن وقت زائران امام رضا (ع) در میادین شهر و پارک ها چادر می زنند، یعنی از این میراث هم به خوبی استفاده نشده است، شهر تهران هم همین، بافت تاریخی پایتخت را نتوانستیم درست معرفی کنیم، حتی گاهی به بافت فرسوده تعبیر می شود که کاملا اشتباه است، اگر به بافت های تاریخی ارزش گذاشته شود و خوب معرفی کنیم و از آن کاربری شایسته بگیریم میتوان آن را حفظ کرد.
وی به بافت تاریخی براتیسلاوا پایتخت اسلواکی اشاره کرد و گفت: آنها بخش قدیمی این شهر را سالم نگه داشتند، بخش قدیمی در پایین رود دانوب ایجاد شده است، بافت تاریخی کاملا حفظ شده است، توسعه شهری در ایران از زمان پهلوی اول آغاز شد، همین خیابان امام خمینی (ره) با نام قدیم سپه، کلی ساختمان زیبا و عمارتهایی با سردرهای زیبا داشته، اما همه را نابود کردند، تا به امروز همچنان این موضوع در جریان است.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اظهار داشت: در میدان امام خمینی (ره) شهرداری در حال بازسازی همان ساختمان قدیمی است که در ضلع جنوبی میدان (توپخانه) بوده است، بافت تاریخی می تواند ارزش های شهری را ارتقا دهد، اوقات فراغت مفرح را برای شهروندان فراهم کند، باید به این موضوعات بیشتر پرداخته شود، روایت شهری را باید داغ کرد، یک گروه گردشگری تور گرمابه های تهران برگزار کرد، گردشگران در این تور حمام های تاریخی تهران را بازدید کردند، و در انتها به گرمابه می رفتند و دوش می گرفتند، اینها موضوعات جالب برای زیست شهری است.