ایران و چین به زبان این هنر با هم حرف می زنند
ایسنا/ این خبر پیرامون اینکه ایران و چین به زبان این هنر با هم حرف می زنند، برای شما نوشته شده است.
لعاب نرم، بدون اندکی زبری بر سطح سفالینه پخش شده؛ شیشه ای و براق است و همین ویژگی بر جلوه رنگش که اغلب سبز مایل به خاکستری است می افزاید. سفالینه های «سلادون» را میتوان در اولین نگاه با رنگ سبز منحصر بفردشان شناخت؛ گرچه سلادون ها با لعاب های احیایی طیف رنگی سبز تا قهوه ای را شامل می شوند.
چین خاستگاه این هنر سنتی است؛ بدنه بسیاری از سلادون ها، از خاکِ سختی که در چین وجود دارد، جان گرفته است؛ این هنر البته در کشورهایی دیگری هم رواج دارد که ایران نیز یکی از آنها است و با استناد بر نشستهای مشترک ایران و چین در فرهنگستان هنر و نشستهای کمیته فنی همکاری های گردشگری ایران و چین به نظر می رسد که این هنر دستی تاریخی یکی از پلهای تبادلات فرهنگی و گردشگری میان دو کشور ایران و چین باشد.
ساخت سفالینه های سلادون در ایران نیر دارای پیشینه ای طولانی است و از این منظر میتوان ایران را از جمله پیشگامان هنر دستی ساخت سفال سلادون دانست. حسب همین امر، برخی پژوهشگران هنری، سلادون را زبان هنری مشترک میان ایران و چین می دانند؛ شیوه اجرای این هنر البته وجوه تمایزی میان دو کشور دارد.
در پژوهش ها آمده است، برخلاف اینکه گفته می شود سلادون های ایران تقلیدی از نمونه های سلادون در اولین خاستگاه آن، چین است اما پژوهش ها نشان می دهند صنایع دستی سفال ایران فراتر از تقلید صرف از نمونه های ابتدایی چینی صورت گرفته و در واقع سلادون های چین، محرک ذوق هنرمندان ایرانی بوده تا با کشف راه های جدید مسیری تازه را سر راه این هنر دستی قرار دهند.
پیشینه سفالگری در ایران قابل توجه است اما این هنر طی تاریخ به واسطه مناسبات اقتصادی و اجتماعی با دیگر فرهنگ ها و کشورهای تاثیراتی گرفته است؛ آنچه امروز از سفالینه سلادون در ایران می شناسیم نیز طبعا اثر هنر چین را داراست.
سلادون ها، سفالینه هایی ساخته شده از نوعی خاک چینی با بدنه ای سخت هستند. این هنر دستی دارای نقش های برجسته و قالب زده ای است که با افزودن مقادیری اکسید آهن احیاء شده لعاب گرفته است؛ مقادیر متفاوت آهن در لعاب موجب تنوع رنگی آن شده و بر همین اساس طیف رنگی سبز و گاه رنگ کرم و قهوه ای دیده می شود. سلادون البته روی بدنه ظروف سفید یا گل شفاف تر و بر ظروفی با بدنه های تیره سبز تیره تری را ایجاد کرده و حرارت بالا حین پخت لعاب نیز بر تیرگی سبز سلادون تاثیرگذار خواهد بود، البته ضخامت لعاب نیز در رنگ بدست آمده از این هنر سفالگری تاثیرگذار است.
لعاب سلادون با هر طیف رنگی، نقش برجسته ها را نمایان تر ساخته و با نفوذ به فرورفتگی های اثر، در کنار نقوش سایه و روشن ایجاد خواهد کرد.
طیف رنگی سلادون از اهمیت بیشتری نسبت به آنچه به نظر می رسد، برخوردار است؛ نامگذاری سفالینه ها از زمانهای دور اغلب براساس شیوه تزئین، مکان تولید یا رنگ آنها انجام میشد.
«سلادون»، در لغت نامـه دهخدا «سبز بیدی»، در فرهنگ لغت فرانسه به فارسی «سبز روشن و مغز پسته ای» و در فرهنگ مختصر آکسفورد به معنای «رنگ سبز مایل به خاکستری که بر برخی سفالینه ها می دهند» معنی شده است و در برخی مقالات مرتبط با سفال سلادون، دو نظریه درباره واژه «سلادون» مطرح شده است. یکی از دو نظریه توضیح می دهد که «سلادون» به معنای سبز روشن، در قرن هفدهم از رنگ لباسهای یک هنرپیشه تئاتر که نقش چوپان را ایفا میکرده برگرفته شد. نظریه دیگر نیز توضیح داده که اصطلاح «سلادون» شکل تغییر یافته ای از نام «صلاح الدین ایوبی» است که سال 1171 میلادی 40 قطعه از ظروف سلادون را برای سلطان نورالدین حاکم سوریه فرستاده است.
فارغ از آنچه که موجب نامگذاری این سفال شده، آنچه که قطعی است خاستگاه این هنر است؛ چین را پیشگامان هنر سفال و سرامیک است و اولین سلادون ها که به سلادون های اولیه شهرت دارد، در قرن هجده تا دوازده پیش از میلاد در چین ساخته شدند. با گذشت زمان ساخت سلادون های اولیه در چین متحول شده و سفالگران چینی به مرور لعاب های نازک تری را استفاده کرده و طیفی از رنگهای زرد-قهوه ای تا سـبز روشن را بدست آوردند.
در دوره تانگ (یک دودمان پادشاهی در چین) هنر ساخت ظروف سلادون در چین با پیشرفت چشمگیری مواجه شد و از آن زمان، سلادون ها به عنوان یک ساز نیز استفاده شدند. براساس مقالاتی در این زمینه با گذر زمان و تقریبا همزمان با این دوره بود که نمونه هایی از بکارگیری هنر ساخت سفال سلادون در کشورهای ایران، مصر و کره نیز دیده شد.
دو کشور ایران و چین پیش از ورود اسلام به ایران نیز در زمینه های تجاری، فرهنگی و سیاسی ارتباطاتی داشتند؛ تجار از راه دریا و زمین بویژه از طریق جاده ابریشم با یکدیگر در ارتباط بوده و به این طریق از یکدیگر تاثیر گرفتند؛ هنر این دو کشور نیز از یکدیگر بی تاثیر نبود و برخی پژوهشگران بیشترین تاثیر هنر چین در ایران را در زمینه هنر سفالگری می دانند؛ این تاثیر در برخی منابع، صدور نوعی خاک و خمیر چینی به ایران قرن ها قبل از دوره صفویه، صدور ظروف چینی و سفالین ساخت چین به ایران، رقابت ایران و چین در تولید و صدور چینی و سفال و البته حضور و فعالیت سفالگران چینی در ایران می دانند.
سلادون نیز از جمله سفالینه هایی است که احتمالا در پی یکی از موارد ذکر شده به ایران وارد شد و از اواخر دوره ایلخانی و پس از آن در دوره های تیموری و صفوی سفالگران ایرانی از این سفالینه ها الگوبرداری کردند.
تلاش جدی برای ساخت سلادون ها، از زمان ایلخانیان در ایران آغاز شد و طی دوره تیموریان به دلیل داد و ستد پررونق با بازرگانان چین، تاثیرپذیری از این هنر افزایش داشت و به همین سبب نیز در نگارگری هایی که از دوره تیموری به جا مانده، طرح و نقشی از سفالینه ها نیز دیده می شود؛ اولین شاخصه از سلادون ها که در سفالینه های ایران از آن تقلید شد نیز رنگ بود.
پژوهش های صورت گرفته در توضیح بازه زمانی ورود سلادون ها به ایران و تاثیرگذاری آن بر سفال به آموزش برخی تکنیک های سفالگری رایج در چین به هنرمندان ایرانی اشاره کردند. در این منابع آورده شد که زمان فرمانروایی تیمور، از سفالگران چینی دعوت شده تا برای آموزش فن و تکنیک آثار خود به ایران بیایند؛ آنان در کرمان مستقر شده و در کنار هنرمندان ایرانی فعالیت کردند. براساس آنچه که در برخی منابع آمده است، طی حکومتهای تیموریان و صفویان نیز کرمان از جمله مهمترین مراکز هنر سفالگری و ساخت ظروف سلادون بود.
در هر شرایط، در سالهای دور به علت افزایش روابط هنری و تجاری ایران با چین و قرار گرفتن ایران در مسیر جاده ابریشم، هنر ایران از هنر چین تاثیر گرفت که تجلی آن را میتوان در آثار سفالین چینی های آبی و سفید و سلادون ها، کاشی کاری، نگارگری ، بافته ها، قالی ها و هنر کتاب آرایی و تجلید و به خصوص در تشعیر مشاهده کرد.