خانه صفوی شیخ الاسلام قرار است به بخش خصوصی واگذار شود
ایسنا/ براساس آخرین اخبار و گزارشات بدست رسیده، خانه صفوی شیخ الاسلام قرار است به بخش خصوصی واگذار شود.
نورالله عبدالهی، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی استان اصفهان با بیان اینکه خانه تاریخی شیخ الاسلام بعد از پایان هفته صنایع دستی و تا یک ماه آینده فعالیتهای خود را از سر می گیرد، گفت: خانه شیخ الاسلام در شرف تعطیلی بود که خوشبختانه با پیگیری هایی که در این خصوص انجام شد، مجدداً تا یک ماه آینده فعالیت های خود را از سر می گیرد اما حال حاضر نیز تعطیل نیست بلکه فعالیتهای آن به صورت پاره وقت در حال انجام است. ما در این خصوص برنامه ای برای ورود بخش خصوصی داشتیم اما اعتبار آن تأمین نشد ولی در حال حاضر اعتبار لازم تأمین شده و ان شاءالله این خانه مجدداً فعالیت های خود را آغاز می کند.
او ادامه داد: فعالیت های قبل که در خانه شیخ الاسلام انجام می شد نیز تقریباً در این خانه بطور پاره وقت ادامه داشته و هنرمندانی که در آنجا فعالیت داشتند در ساعات کمتر و به شکل پاره وقت به کار خود ادامه دادند و علی رغم نداشتن قرارداد، دوست نداشتند که این مکان تعطیل شود؛ به همین جهت با ما همکاری کردند و قرارداد جدید با آنها نوشته شد و قرار بر این است که مجدداً مشغول به کار شده و آموزش دهند و تولیدات خود را ارائه داده و موزه هم برقرار باشد.
معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی استان اصفهان تأکید کرد: در طول این مدت که فعالیت های خانه شیخ الاسلام به شکل پاره وقت در حال انجام بود، خسارت چندانی به صنعت توریست و گردشگری وارد نشد و علی رغم نبودن شرایط خوب و مناسب اما فعالیت ها ادامه یافت و در بعضی از روزها نیز که هنرمندان در این خانه حضور داشتند، در این خانه باز بود و امکان بازدید نیز به شکل محدود وجود داشت و همین که پیگیری ها برای فعالیت مجدد این خانه جواب داده، بسیار خوشایند است.
عبدالهی درخصوص ادامه فعالیت استاد مهدی شمسعلی و فرزندش و ضرورت تداوم هنر زری بافی در خانه شیخ الاسلام نیز توضیح داد: استاد شمسعلی جز کسانی است که با آنها قرارداد داریم و قرار بر این است که دوباره فعالیت خود را آغاز کند و منتظر هستیم تا کسالت ایشان برطرف شود. من در جریان عدم فعالیت پسرشان نیستم و به دلیل اینکه قرار است خانه شیخ الاسلام در آینده به بخش خصوصی واگذار شود، ادامه فعالیت به خودشان بستگی دارد. خانم عباسپور، استاد شمسعلی و خانم داتلی بیگی جز فهرستی هستند که قرار است حتماً فعالیت خود را در این مجموعه از سر بگیرند.
در ادامه مجدالدین تاج، رئیس اتحادیه صنایع دستی استان اصفهان نیز با بیان اینکه خانه های تاریخی از زمان گذشته به صورت دوره ای در اختیار هنرمندان صنایع دستی قرار میگرفت، بیان کرد: حضور هنرمندان صنایع دستی در این خانه ها و تولیدات آثار هنری و برگزاری کارگاه های آموزشی، نقش حمایتی از آنها دارد تا بتوانند بدون پرداخت اجاره بهای سنگین، مدتی را در یک بنای مشخص و بطور متمرکز فعالیت کنند که متأسفانه این خانه ها به دلایل نامعلومی تعطیل می شوند.
او افزود: در حال حاضر با توجه به عناوین بسیار مهمی مثل «شهر جهانی صنایع دستی» و «شهر خلاق صنایع دستی» که به واسطه هنرمندان صنایع دستی برای اصفهان اخذشده، هر ساله مسئولین مربوطه باید بطور سالانه گزارش هایی را در مورد عملکرد و اقداماتی که توسط معاونت صنایع دستی و شهرداری انجام می شود به شورای جهانی صنایع دستی ارسال کنند که در ارزیابی های دوره ای این سازمان این عناوین بزرگ حفظ شود؛ یکی از این گزارش ها مربوط به بخش آموزش و برگزاری دوره های مختلف بسترسازی برای ایجاد خلاقیت در صنایع دستی و حمایت مادی و معنوی از هنرمندانی است که در این حوزه فعالیت می کنند. اگر این گزارش ارائه نشود یا عملکرد و اقدامی در اصفهان انجام نشود، امکان دارد که عناوین شهر جهانی صنایع دستی و شهر خلاق به مخاطره بیفتد.
تاج پیرامون اینکه خانه صفوی شیخ الاسلام قرار است به بخش خصوصی واگذار شود، تصریح کرد: خانه های تاریخی و فعالیت هایی که در آنها انجام می شود دقیقاً یکی از همان عملکردی است که باید به شورای جهانی صنایع دستی اعلام شود و اگر این خانه ها تعطیل شود، باید برای بیان علت آن پاسخگو باشند.
رئیس اتحادیه صنایع دستی استان اصفهان خاطرنشان کرد: صنایع دستی و گردشگری دو جز به هم پیوسته هستند؛ لازم به ذکر است که مسیر توسعه و رسیدن به درآمد پایدار در اصفهان صنعت نیست بلکه صنایع دستی و گردشگری است و اگر به آن اهمیت کافی داده شود قطعاً می توانیم در اصفهان به درآمد پایدار رسیده و از منافع آن نیز استفاده کنیم. تک تک هنرمندان صنایع دستی به مثابه یک چاه نفت هستند که می توانند برای این شهر ارزش آفرینی کنند؛ همچنین اصفهان به عنوان بزرگترین شهر موزه، آثار باستانی زیادی دارد که می توانند ارزش آفرین باشند.
او پیرامون اینکه خانه صفوی شیخ الاسلام قرار است به بخش خصوصی واگذار شود، اضافه کرد: در خارج از کشور از هیچ کوه ساخته اند و فرهنگ و هویت برای خود آفریدند و مردم نیز از آن استفاده می کنند اما ما باوجود داشتن این منابع بسیار بزرگ بطور صحیح از آنها استفاده نمی کنیم و متأسفانه در حال حاضر نیز در حال از بین رفتن است. هر یک از این خانه هایی که بسته شود و هر اتفاقی که برای هنرمندان ما بیفتد 100 درصد به صنعت توریست و گردشگری خسارت وارد می کند.
محمدرضا شمسعلی، فرزند هنرمند پیشکسوت زری بافی استاد مهدی شمسعلی نیز با اشاره به اینکه از سال 1393 در خانه شیخ الاسلام به زری بافی نزد پدرش مشغول شد، گفت: زری بافی شغل موروثی ما است و پدرِ پدربزرگ، مادربزرگ، پدربزرگ، پدرم در همین رشته فعالیت داشتند. ما در ابتدا با اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرارداد داشتیم و بعد از مدتی اختیار خانه شیخ الاسلام به شرکتی واگذار و از سیستم اداری خارج شد.
او افزود: پدرم استاد مهدی شمسعلی مدت 30 سال سرپرست قسمت زری بافی در هنرستان هنرهای زیبا بودند و برای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کار می کردند. زمانی که در ارشاد مشغول به فعالیت بودند شرایط خوبی وجود داشت. وقتی ایشان برای نمایشگاه به آلمان رفتند به ایشان پیشنهاد تدریس در دانشگاه شد ولی به دلیل اینکه باور داشتند هنر زری بافی یک هنر سنتی و ملی ایرانی است و تمایل داشتند که آن را در ایران گسترش داده و به فعالیت خود ادامه دهند این پیشنهاد را قبول نکردند و بازگشتند.
شمسعلی گفت: مرحوم آقای ادیب که در قسمت دیگری از هنرستان هنرجو بودند و بعدها عهده دار معاونت صنایع دستی استان شدند به پدر پیشنهاد دادند که هنر زری بافی را در اداره میراث فرهنگی آموزش دهند و ایشان هم در ابتدا به خانه شیخ الاسلام و پس از مدتی به خانه جواهری رفتند و سپس مجدد به خانه شیخ الاسلام بازگشتند و بالغ بر 20 سال در آنجا مشغول به فعالیت بودند و هنرجویان زیادی را تربیت کردند و آموزش دادند؛ ولی متأسفانه بعد از فوت آقای ادیب و هرچه زمان گذشت شرایط بدتر و فعالیت ها متوقف شد و حتی زمانی که ایشان سکته کردند علی رغم شرایط نامساعدی که داشتند باز هم به آنجا می رفتند.
او ادامه داد: مسئولان کم لطفی های زیادی در حق ما کردند و پدرم می گویند که حیف این 60 سال عمری را که برای این کار گذاشتم و این قدر کم لطفی دیدم. زمانی که ایشان در بیمارستان بستری بودند، از هیچ کس تماسی دریافت نشد و کسی هم به ملاقات ایشان نیامد تا زمانی که خبر بستری شدن پدرم منتشر شد و آقای دکتر ایزدی، مدیر کل اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به ملاقات استاد آمدند و یادآور شدند که ایشان سرآمد هنری زری بافی هستند.
فرزند استاد مهدی شمسعلی بیان کرد: متأسفانه پدرم معوقه یک ساله داشتند و حتی در آن شرایط هم به کار خود ادامه دادند اما درنهایت به دلیل شرایطی که وجود داشت من مجبور به شکایت شدم، ضمن اینکه به درخواست پدر مبنی بر ادامه فعالیت من در خانه شیخ الاسلام هیچ توجهی نشد.
او خاطرنشان کرد: زمانی که حال پدر بد شد گفتند که می خواهیم خانه را به بخش خصوصی برای احداث رستوران یا کافی شاپ واگذار کنیم و به دلیل اینکه به لحاظ موقعیتی برای این کار مناسب نبود، هیچ کس قبول نکرد و درنهایت در آن بسته شد. حتی یک سال نیرو برای حفاظت از در آنجا نداشتند و شخصاً با درخواست حراست مبنی بر حفاظت از این خانه به مدت یک سال تا زمانی که یگان به آنها نیرو دهد، همکاری کردم و حتی 2 سارق نیز در آنجا دستگیر کردم.
بعد از آن یک سال به من گفتند که دیگر نیازی به حضور شما نیست و وقتی علت را جویا شدم این گونه پاسخ دادند که به دلیل اینکه من تنها و بدون تجهیزات سارق دستگیر کرده ام ولی در مسجد امام با بودن سرباز و تجهیزات هر 2 هفته سرقت انجام شده و موفق به دستگیری نمی شوند، سبب دردسر برای آنها شده است. پدر که مریض شدند، درخواست ادامه فعالیت توسط من را داشتند ولی متأسفانه کسی قبول نکرد و در بسته شد.
شمسعلی گفت: شاید در نمایشگاه از انبار اداره کل، پارچه های مربوط به زری بافی و عکس پدر را بطور نمادین به نمایش بگذارند اما دیگر این هنر در حال منسوخ شدن است و مسئولین باید برای جلوگیری از به فراموشی سپردن آن اقداماتی انجام دهند. من برای حل این مشکل حتی تا تهران هم رفتم ولی متأسفانه رسیدگی درستی نشد و آن چنان که باید برای این هنر ارزش قائل نیستند. در حال حاضر پدر و من هستیم که کار نخ گلابتون را انجام می دهیم و متأسفانه نخ گلابتون که اصل کار زری بافی است و به هنر زری بافی ارزش داده است بطور کلی از بین رفته و این مسئله برای کسی هم اهمیت ندارد. علاوه بر من 2 خانم دیگر هم در خانه شیخ الاسلام مشغول به کار بودند که یکی از آنها به نام خانم عباسپور 18 سال از عمر خود را صرف فعالیت در این خانه کرد.
او افزود: ما حتی برای گرفتن یک متر کابل برای خانه شیخ الاسلام هم با دردسر و نامه های فراوان از اداره کل میراث فرهنگی، درخواست می کردیم و در بسیاری از موارد پدر با هزینه شخصی خودشان بسیاری از تجهیزات را فراهم می کردند. حفظ این خانه هیچ گونه اهمیتی برای آن اداره نداشت و وقتی از خرابی های سقف و دیوار گزارش می دادیم، بعد از خرابی می آمدند و در مدت زمان طولانی آن را تعمیر می کردند که چندان تعمیر مناسبی هم نبود.
وقتی آقای جعفر صالحی در معاونت صنایع دستی اداره بودند، خیلی خوب به این گونه مسائل رسیدگی می کردند ولی بعد از رفتن ایشان، رسیدگی ها کمتر شد و مواقعی بود که اداره حتی برای نظافت هم خدمات نمی فرستاد و پدر به من می گفتند که «هر کاری که از دستت بر می آید انجام بده و اینجا را مثل خانه خودت بدان.» تنها مواقعی که از تهران برای ساخت مستند به اینجا می آمدند برای بالا رفتن ارزشیابی، رسیدگی خوبی می شد و بعد از آن هم ما دیگر مسئولان را نمی دیدیم.
پسر استاد شمسعلی در خصوص استقبال از کارگاه های آموزشی نیز بیان کرد: هنگامی که هنر زری بافی را در خانه شیخ الاسلام آموزش می دادیم، بیشتر خانم ها از این کارگاه های آموزشی استقبال می کردند و از لحاظ درآمدزایی برای آقایان خیلی بصرفه نبود. تعدادی که علاقه واقعی داشتند این کارگاه ها را ادامه می دادند ولی اکثر آنها بعد از مدتی به دلیل ازدواج یا بچه دار شدن، گرفتار مشغله های فراوان می شدند و استاد از این بابت نگران بودند و برای همین هم بر ماندن و ادامه این فعالیت توسط من در آنجا اصرار داشتند. در حال حاضر آموزش زری بافی هم متوقف شده و در جای دیگر انجام نمی شود.
همچنین استاد مهدی شمسعلی، هنرمند پیشکسوت زری بافی نیز علی رغم اینکه به تازگی بعد از شکستگی پا و سکته مغزی از بیمارستان مرخص شده و در منزل دوران نقاهت را سپری می کنند، اما با این همه پاسخگو بودند.
او با بیان اینکه از سال 1377 در خانه شیخ الاسلام مشغول به فعالیت شده است، گفت: هنر زری بافی یک هنر سنتی و ملی ایرانی است که متأسفانه به اندازه کافی برای نسل امروز شناخته شده نیست و طی این مدت، تعطیلی خانه شیخ الاسلام و توقف فعالیت ها و کارگاه های آموزشی زری بافی باعث به فراموشی سپردن این هنر شده است. لازم به ذکر است که اداره میراث فرهنگی نیز توجه چندانی برای حفظ و نگهداری خانه شیخ الاسلام نداشته است.
استاد شمسعلی ادامه داد: همچنین در طول مدت فعالیت من در خانه شیخ الاسلام، از کارگاه های آموزشی استقبال خوبی بعمل می آمد و به دلیل اینکه به شاگردانم علاقمند بودم برای آنها وقت می گذاشتم؛ ولی در حال حاضر با توجه به تعطیلی این مکان، کارگاه های آموزشی و فعالیت شاگردان در جای دیگر ادامه پیدا نکرده است.