ملا نصرالدین ثبت شده در فهرست آثار جهانی یونسکو اهل کجاست؟
ایسنا/ بدنبال آخرین خبرهای بدست آمده، این پرسش مطرح می گردد که ملا نصرالدین ثبت شده در فهرست آثار جهانی یونسکو اهل کجاست؟
«روایت ملا نصرالدین» در هفدهمین کمیته بین دولت های میراث ناملموس یونسکو به نام جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان ثبت جهانی شد. این در حالی است ملا نصرالدین را شخصیتی داستانی و بذله گو در فرهنگ عامیانه ایرانی، افغانستانی، ترکیه ای، ازبکی، عربی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی می دانند.
براساس مقاله ملا نصرالدین ثبت شده در فهرست آثار جهانی یونسکو اهل کجاست؟ باید بدانید که با این حال، محمد جعفری قنوانی پژوهشگر فرهنگ عامه با تأکید بر اینکه ملا نصرالدین ایرانی نیست، میگوید: 130-140 سال است که این شخصیت به فرهنگ عامه مردم ایران وارد شد.
احمد مجاهد نویسنده و پژوهشگر نیز در مقدمه «جوحی» (از اعلام طنز قرن اول و دوم هجری) (انتشارات دانشگاه تهران 1390. تهران) می نویسد: در هر زمان و مکانی مردمانی بوده اند که به بذله گویی و مطایبه و گفتن لطائف و مزاح و طرفه گویی و بیان هزل و ظرافت و طنز و فکاهت و مجون و نکته دانی و نغزگویی و ایراد نوادر مشهور بوده اند و مردمان سخنان و حکایات آنان را برای یکدیگر نقل میکرده اند، بدون اینکه در صحت و سقم آنها بحث کنند. مانند گل خوشبو و رنگی که مردم از استشمام آن لذت می برند، بدون اینکه بدانند چه کسی آنها را کشته است و چه کسی پرورش داده و اصل آن از چه زمینی بوده است. بعدا کلمات و حالات این اشخاص بابی در ادبیات شد و ادبی و نویسندگان خود نیز سخنان و حکایتی جعل کرده اند و به صاحبان نوادر نسبت داده اند.
این نوادر در زبان ها می چرخد و به سرزمین ها می رود و باعث تسلیت خاطر مردم از غم ها و غصه ها می شود و در هر سرزمین مطابق فرهنگ آنجا تغییراتی پیدا می کند.
این طنز و هزل و نوادر، مشترک بین همه ملت ها در همه زمانهاست و ممکن است بدون اینکه از هم گرفته باشند، از باب توارد خاطر و فکر هم باشد. همچنین بعضی نوادر که هاول جلاس (جحای آلمانی) که در قرون وسطا بوده است نقل می کنند، مطابقت دارد با آنچه از لقمان حکیم و جحا (خوجه نصرالدین رومی) نقل شده است.
مجاهد با بررسی حضور «جحا» در ادبیات عرب و با بیان اینکه «بعضی گمان دارند که لفظ «خوجا، خواجه»، تحریف دیگری از لفظ جحا باشد» می نویسد: عبدالستار احمد فراج محقق معاصر عرب میگوید: نوادر جحا که در اواخر قرن چهارم هجری ترتیب یافته بود، در قرن های پنجم و ششم به زبان ترکی عثمانی انتقال یافت. دلیل اینکه نوادر خوجه نصرالدین از جحای عربی است، این است که اغلب نوادر خوجه نصرالدین صبغه عربی دارد و همچنین ممکن است که از طریق زبان فارسی به زبان ترکی انتقال یافته باشد.
مجاهد در این کتاب با ادعای اینکه ترکان عثمانی این گنج و میراث عربی را که شامل ملح و نوادر است مباح خود دانستند، نوشته است: اولین کتابی که درباره حکایت خوجه نصرالدین چاپ شده به سال 1837/1253 هـ ق است که شامل 125 حکایت است. در این کتاب، حکایاتی از نصرالدین با چنگیزخان مغول متوفای 624 هـ نقل کرده اند و همچنین حکایاتی با تیمور لنگ، متولد 737 و متوفی 807 هـ ایراد و اشکالی که اینجا وارد است این است که وقتی چنگیز مرد، خوجه نصرالدین 19 ساله بود، و مستعبد است وی دراین سن و سال با چنگیز حکایاتی داشته باشد و از طرفی، نصرالدین 50 سال قبل از تولد تیمور لنگ مرده بود و نمی تواند با تیمور ملاقاتی داشته باشد.
مجاهد با تأکید براینکه حکایات جحا را برای اولین بار ترکان عثمانی در 145 سال پیش (1278 ق) به زبان عربی تألیف کردند و نام مجعلولی به نام خوجا نصرالدین بر آن نهادند، میگوید: از نظر تاریخی هیچ شکی نیست که شخصی به نا جحا بوده است؛ «جحای ترکی که مسلما به خوجه نصرالدین است، صدها حکایت به او منسوب است و در دست ما کتابی است به ترکی شامل حکایات خوجه نصرالدین که سه سال 1328 هجری در 255 صفحه چاپ شده است که از این کتاب معلوم می شود که خوجه نصرالدین شخصی است که در آسیای صغیر رشد کرده است، در جایی که فرقه های دراویش در آنجا پراکنده بوده اند و درآنجا حکام ظالم بوده اند و مردم برای خلاصی از ستم حکام، به نصر الدین پناه می برده اند و از او کمک می خواستند و خوجه نصرالدین هم با هزل و وعظ رفع شر از مردم میکرده است.
خوجه نصرالدین در شهر آق شهر صاحب ضریح و مقبره است و مشهور به داشتن کرامات که مردم به زیارت او می روند.
این پژوهشگر در بخش دیگری از متن خود آورد: کتاب ملا نصرالدین از کشور مصر که در تصرف دولت عثمانی بوده به ایران آمده است. نگارنده (مجاهد) ضمن تحقیقات به این نتیجه رسیدم که چاپ های خوجه نصرالدین که در مصر دوره عثمانی و کشور ترکیه چاپ شده عموما و بویژه نخستین چاپ آن که ذیلا خواهد آمد، به نام خوجا نصرالدین است، اما وقتی به ایران رسید اولین ترجمه آن به زبان فارسی در سال 1299 ق (معادل 1260 شمسی حدود- 140 سال) به نام «مطایبات ملا نصرالدین» چاپ شد و از همین زمان به بعد هرچه ملا نصرالدین در ایران چاپ شده است به نام ملا نصرالدین است و این امر بخاطر دو مسئله بود:
الف: یکی این که کلمه «خوجا» در گوش و زبان فارسی زبانان ثقیل بوده، در ترجمه بجای آن کلمه «ملا» را گذاشته اند.
ب: دیگر اینکه قبل از تألیف و بوجود آمدن کتاب ملا نصرالدین، حکایات بسیاری نظیر حکایات ملا نصرالدین به نام مطلق «ملا» و «آخوند» در کتب ادب فارسی رایج بوده و این کلمه سابق آشنایی در ادبیات فارسی داشته، به همین جهت در وقت ترجمه، کلمه «ملا» را بر روی این کتاب گذاشته اند. اما اینکه چرا مولف اولیه کتاب نام «نصرالدین» را جهت قهرمان داستانها انتخاب کرد، نظرات زیر محتمل است:
اولا در هر حال می بایست یک نام جهت پیاده کردن حکایت انتخاب میکرد. در ثانی، احتمال دارد شخصی به نام نصرالدین بوده و افعالی ساده لوحانه از او سر زده، بعدها مردم هم طبق معمول حکایاتی بر آن افزوده اند.
ثالثا، ادبیات و فرهنگ هر کشور آب و هوای مخصوص به خود را دارد. مثلا عرب ها معمولا اسطوره های بزمی و رزمی خود را با کنیه «ابو» یاد می کنند که هم اکنون هم مرسوم است. ظاهرا در فرهنگ ترکان عثمانی که بر اساس بنیادگرایی اسلامی تأسیس شده بود، لقب «الدین» بر روی اشخاص غلبه داشته، از این جهت نام «نصرالدین» را به عنوان یک نماد فکاهی انتخاب کرده اند.
حکایت های اولیه که از ملا نصرالدین در ایران منتشر شده
براساس اطلاعاتی که احمد مجاهد در این کتاب آورده است، قدیمی ترین و اولین چاپ کتاب ملا نصرالدین در ایران، «مطایبات ملا نصرالدین» است که بدون ذکر نام مولف در سال 1299 ق/1881 م در ایران منتشر شده است. این کتاب شامل 212 مطایبه و 4 لطیفه الحاقی است که در قطع جیبی منتشر و چند بار نیز بعدا چاپ شد. این کتاب ترجمه کتاب «نوادر الخوجه نصرالدین افندی جحاالرومی» بدون ذکر نام مولف به زبان عربی است.
دومین کتاب «ملا نصرالدین» تألیف محمد رمضانی است که چاپ اول آن به سال 1315 خ/1936م و در قطع رقعی بوده است. این کتاب 593 حکایت را شامل می شود که در این چاپ بیشترین حکایت ملا نصرالدین به فارسی در میان چاپ های ایران آمده است و در نیم قرن اخیر هر چه ملا نصرالدین در ایران چاپ شده است برگرفته از این چاپ است. رمضانی از کتاب «لطایف خواجه نصرالدین» به ترکی چاپ کتابخانه اقبال که ظاهرا مولف کتاب «بهایی» بوده استفاده کرده است.
همچنین «انیس البیعارین» یا کتاب ملا نصرالدین ترجمه از عربی به فارسی توسط محمدباقر مشهور به مرشد کرمانی مورخ 1302 ق/1884م است که همراه با خسرو و شیرین شعله تبریزی منتشر شد. نسخه کتابخانه مجلس شورا (بهارستان) به شماره ثبت 87270 نگهداری می شود. این نسخه 186 حکایت جحا به فارسی ترجمه شده و در آخر نیز افتادگی دارد.
یاشاسین تورک میلتی