خاطره بازی شبنم مقدمی از دوران کودکی + عکس
شبنم مقدمی با انتشار این عکس نوشت:
کودکی هایم کو؟؟
رفت در پشت فراموشی ها.. یا که در گور بزرگی خاک است؟
و در آنجا که بگویند که بود؟
ما بگوییم که این کودک احساس درون...
و بپرسند چه شد؟
و بگوییم که در حادثه ای عاطفی از دنیا رفت..
چهره ام مشکوک است... نکند میدانند؟
که من این طفل به کشتن دادم؟
بگذارید که فریاد زنم کودکی هایم کوووووو؟
یکی آمد نزدیک... گشت امنیت احساسی بود و سوالی پرسید...
آخرین بار که لبخند زدی یادت هست؟
عکسی از کودکی هایم دادم... همگی فهمیدند... باعث کشتن این کودک احساس منم...
ببریدم و به دارم بزنید... !
شاید اندوه نهان شد در من.. تا که شاید برگشت... لا اقل خاطره ای شاد به من...
پای آن چوبه ی دار... بین جمعیت گرداگردم... یکی آمد نزدیک آخرین خواسته ات حالا چیست؟
بغض میخورد گلو... کودکی هایم کووو؟ جمعیت گریه و زاری، همه فریاد زدند... کودکی هایم کووووووووو؟ ما گنه کارانیم... و بیایید که از نسل کشی برگردیم!
.
عکس ، منم در چهار سالگی ام.
(با سپاس از تارا اسکندری برای ترمیم عکس قدیمی)
نام شاعر ِ شعر رو پیدا نکردم . کسی اگر می دونه لطف کنه و همین جا بنویسه.