قرمه از جمله مواد غذایی خاص منطقه شهرابک میباشد، میتوان از "قرمه"(به ضم قاف) نام برد که آن هم بر روش خاصی فراهم گردیده و مهیا می شود. در زمانی که از یخچال و برق خبری و اثری نبود و این امکان وجود نداشت که در فصل زمستان به گوشت تازه دسترسی پیدا کنند ( تهیه علوفه و نگهداری از گوسفندان با توجه به شرایط منطقه چندان آسان نبود) راه چاره این بود که گوشت را قرمه کنند. در طول فصل تابستان تعدادی از گوسفندان را بعنوان پرواری نگه می داشتتند( پروار می بستند)و در اواسط فصل پاییز ، آنها سر بریده و پس از اینکه پوست آنها را برای ساختن مشک به صورت خیکی از لاشه جدا می کردند ( پوست گوسفند را سالم و بدون سوراخ شدن و بریده شدن می کندند)، لاشه ها را تمیز کرده و در سایه دایمی راهروها از سقف می آویختند تا برای یک شب، بقول معروف در اثر سرما لاشه ها ببندندو برای قرمه شدن آماده شوند. که این لاشه ها را قبل از طلوع آفتاب کاملاً خرد کرده و قیمه قیمه (تروسک ،تروسک) میکنند.سطل(به کسر"س"وفتح"ط"وسکون"ل") را روی آتش گذاشته و گوشتها و استخوانها و چربیها را با هم در داخل آن میریزند و زیر آن را آتش روشن میکنند و مقداری نمک هم به آن اضافه کرده و متناسب با مقدار گوشت مقداری آب نیز به آن می افزایند. کم کم چربیها در اثر حرارت، به صورت مایع در آمده و داخل آب موجود در داخل سطل پراکنده میشوند که به این حالت"اوغونی شدن "قرمه میگویند و در این زمان نان های محلی(نان تابه، یا نان کرنو) را داخل ظرف انداخته و پس از چند دقیقه بیرون آورده و به همراه مقداری از لقمه های گوشت های نیم پز بر سر سفره می نهادند تا اهل منزل و تمامی افراد حاضر مورد استفاده قرار دهند.( البته کاسه ای سفالی ، پر از اسپار( قطق مشکی) هم در کنارش بر سر سفره دیده می شد) .با حرارت آتش کم کم تمامی آب موجود در سطل بخار شده و به اصطلاح"گوشتها به روغن می نشینند"و دراین زمان با استفاده از "بهره"(فتح"ب")(وسیله ای فلزی به شکل کفگیرهای فعلی با دسته ای بلند که انتهای دسته آنرا آن را قطعه چوبی زده بودند تا دستشان نسوزد) مرتب گوشتها را به هم میزنند تا گوشتها و قرمه به ته سطل نچسبد.( ته ظرف نگیرد) پس از اینکه گوشتها کاملا پخته شد و آب موجود در آنها به حداقل ممکن کاهش یافت( علامت آن این است که قورمه ها کف میکنند) قرمه آماده است. چربی ها و گو شتها وکاز ها ( باقی مانده چربی دنبه گوسفند و دیگر چربیها را بعد از پخته شدن می گویند ) را بلافاصله بعد از برداشتن سطل از روی آتش داخل شکمبه گوسفند که کاملاً تمیز شده، ریخته و در آنرا محکم می بستند ( با توجه به حرارت بالای چربی ها ، شکمبه گوسفند پخته می شد و پس از سرد شدن قرمه ها را در بر گرفته و لایه ای نفوذ ناپذیر در برابر ورود آلودگی ها به داخل قرمه ایجاد می کرد.)شکمبه قرمه را در گوشه ای خنک قرار داده و در طول فصل زمستان مورد استفاده قرار میدادند و غذاهای متنوعی از قبیل( اوگرمو، کلجوش، پی تو، دم پخت، و . . . را با قرمه تهیه کرده و یا به تنهایی آن را گرم کرده و میل می کردند.) در ضمن استخوانهای موجود در داخل قرمه را که مقداری گوشت به آنها چسبیده بود، قبل از ریختن قرمه در داخل شکمبه گوسفند ،جدا کرده و آنها را به صورت جداگانه ای نگهداری می کردند (استخوان ها را کاملا لخت نمی کردند ومقداری از گوشتها را روی استخوان ها باقی می گذاشتند) ، تا برای پختن آش و جوبا و بار کردن شلغم ( برای پختن شلغم تعدادی استخوان را که مقداری گوشت به آنها مورد استفاده قرار می دادند) مورد استفاده قرار دهند به این روش قرمه کنی"قلیه کنی" هم گفته می شد.این قورمه در پخت اکثر غذاها مورد استفاده قرار گرفته و خود نیز به عنوان یک غذا مصرف می شد.لازم است که قورمه به صورت قرمه(ضم"ق" )خوانده می شود.. معمولا رسم بر این بوده که در زمان قرمه کردن ( قلیه کنی) اهل خانواده در یک جا جمع می شدند تا پیوند مهر و رشته محبت خویش را استوارتر از پیش داشته باشند و بر سر یک سفره ، این رسم کهن را پاس بدارند .