افسانه ای دلخراش درباره ی لاله های واژگون سر زبوناست که از زمان کشته شدن "سیاوش" به دست "گرسیوز" گل لاله صحرایی که شاهد ماجرا بوده، سرش رو برای ابد خم میکنه و هر صبح برای کشته شدن پهلوانش اشک می ریزه