در نمایش انسانم آرزوست مهرک پولی از ارباب خود دریافت نموده تا آن را در جشن عمومی خرج کند اما در میانه راه هر بار اتفاقی باعث می شود مهرک بخشی از پول را برای کار دیگری هزینه کند و روز جشن دستش خالی است